خرده فرهنگ ها

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۶ توسط M-jafari (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «فرهنگ‌هاي قومی، قبیله‌ای، ناحیه‌ای، گروه‌های زبانی یا اقلیت‌های مذهبی و نیز فرهنگ‌های ویژه و فرعی گروه‌های شغلی، طبقات، قشرهای موجود در یک کشور خرده‌فرهنگ‌ها را تشکیل مي‌دهند که البته هريک در عین داشتن ویژگی‌های خاص خود با فرهنگ کلی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فرهنگ‌هاي قومی، قبیله‌ای، ناحیه‌ای، گروه‌های زبانی یا اقلیت‌های مذهبی و نیز فرهنگ‌های ویژه و فرعی گروه‌های شغلی، طبقات، قشرهای موجود در یک کشور خرده‌فرهنگ‌ها را تشکیل مي‌دهند که البته هريک در عین داشتن ویژگی‌های خاص خود با فرهنگ کلی جامعه مبانی مشترکی دارند. (دانشنامه رشد)

    تنوع قومی و مذهبی ایران خرده‌فرهنگ‌هاي متنوعي را به‌وجود آورده است. حضور اقوام و پيروان مذاهب مختلف در جنگ تحميلي عراق عليه ايران و نيز به اسارت درآمدن آنها، منجر به گونه‌گوني رفتارها و برخوردهاي اجتماعي اسراي مختلف در دوران اسارت شد. یکی از مهم‌ترین علت‌های وجود خرده‌فرهنگ‌های مختلف در اردوگاه‌های اسرای جنگ، وسعت جغرافیایی دامنة نبرد و مشارکت گستردة نیروهای مردمی در جنگ بود.

    بعد از شروع جنگ و اشغال شهرهای مرزی، نه تنها نیروهای نظامی بلکه غیرنظامیان نيز به همراه نیروهای سپاه، ارتش، بسیج به اسارت درآمدند. عراقی‌ها برخلاف کنوانسیون ژنو، غيرنظاميان را اسیر جنگی تلقی کرده و فقط به تفکیک نیروهای نظامی و غیرنظامی در قسمت‌های شرقی و غربی اردوگاه اکتفا کردند. «از مهم‌ترین مشکلات و اختلافات در اردوگاه، که عراقی‌ها هم با تفکیک قومی مانند جدا کردن آسایشگاه عرب‌ها و کردها بیشتر به آن دامن می‌زدند، همین تنوع قومی بود. عراقی‌ها با نیرنگ و فریب عرب‌ها را خودی و هم‌نژاد می‌پنداشتند و از آنها می‌خواستند که با آنها همکاری کنند و کُردها را با توسل به اینکه آنها اهل تسنن هستند تحریک به مخالفت با ما می‌کردند. ازطرف‌دیگر، آنها با شناسایی گرایش‌های سیاسی دیگر و حتی در اختیار گذاشتن امکانات در اختیار آنها، سعی در اختلاف‌افکنی در اردوگاه داشتند. خوشبختانه، با وجود داوطالبانی از این قومیت‌ها در جبهه‌های نبرد و با راهنمایی آنها بسیاری از توطئه‌ها خنثی می‌شد.»

    «اسرای ایرانی در عراق به‌طور‌کلی به 5 دسته تقسیم می‌شدند:

- نیروهای ارتشی که به دو دستة «سربازان» و «درجه‌داران و افسران» تقسیم می‌شدند که بیشتر در سال‌های اول جنگ و ماه‌های آخر جنگ به اسارت درآمده بودند.

- نیروهای سپاه که شامل پاسداران در رده‌های فرماندهی و عادی می‌شدند.

- نیروهای بسیجی که از تمامی رده‌های سنی از دانش‌آموزان دوره راهنمایی تا افراد سالخورده در میان آنها ديده مي‌شد.

- افراد غیرنظامی که اغلب مردم شهرهای مرزی ایران بودند و در جریان هجوم گستردة ارتش عراق در اوایل جنگ به خاک ایران و اشغال شهرها توسط نیروهای عراقی به اسارت درآمده بودند. در اين دسته افرادي نيز بودند كه اشتباهاً وارد خاك عراق شده و به اسارت درمي‌آمدند.

- نیروهای انتظامی و چریک‌های ژاندارمری.

- ساير نيروهاي امدادي مانند جهاد سازندگي، هلال احمر يا حتي افراد در مأموريت سازماني مثل اتوبوس‌داران و كاميون‌داران.

و در آخر:

- افرادي كه براي سرقت اموال بی‌صاحب مردم به این مناطق رفته و به اسارت درآمده بودند. اين دسته افراد تاب تحمل اسارت را نداشتند و در روزهاي ابتدايي اسارت جوّ اردوگاه را به‌دست گرفته بودند، اما به‌مرور زمان با ورود نیروهای رزمنده جوّ مذهبی در اردوگاه حاکم شد.»

    همين تنوع ميان اسرا به بروز اختلاف‌ها و تفاوت‌هايي انجاميده بود كه مي‌توان آنها را اين‌گونه برشمارد:

- اختلاف فرهنگي بين نيروهايي كه به‌صورت داوطلبانه به جبهه آمده بودند با آنهايي كه به‌صورت نيروهاي موظف بودند.

- تفاوت بين اقوام و ساكنان شهرهاي مختلف ايران.

- تفاوت بين كساني كه به‌سبب مشكلات با عراقي‌ها همكاري مي‌كردند يا كساني كه به‌هيچ‌وجه حاضر به همكاري نبودند.

    با بازدید اولین نمایندگان صليب سرخ از اردوگاه‌ها و تشریح قوانین و حقوق اسرای جنگ و سپس انتخاب فرماندة اردوگاه و مسئولان آسایشگاه‌ها، اولین نشانه‌های نظم و انضباط اجتمایی خودنمایی کرد، و به‌تبع آن با سخنرانی‌های مخفی روحانیون و فرماندهان و دعوت به انسجام و حتی اتحاد با توجه به دشمن مشترک، این نشانه‌ها بارزتر گردید.

    اولین حرکت موفق برای پایه‌ریزی اتحاد جمعی برقراری نماز جماعت در آسایشگاه‌ها بود، که هرچند با مخالفت و برخورد گروه‌هاي چپ و گرایش‌های دیگر و عراقي‌ها همراه بود، ولی با پافشاری و استقامت و پایداری بيشتر اسرا صورت گرفت. (← نماز)

    برپايي تشكيلات مخفي در اردوگاه‌ها و برنامه‌ريزي مديران و رهبران در پي‌ريزي نظام‌هاي آموزشي، فرهنگي، اجتماعي، مذهبي و امنيتي در كاهش تفاوت‌ها و درگيري‌هاي قومي، مذهبي و سياسي مؤثر بود. پایه‌های این انسجام و نظم و انضباط با مدیریت حاج‌آقا ابوترابی‌فرد و در پی تبعیدهای مکرر به اردوگاه‌های مختلف، و شخصیت کاريزماتیک و شأن و جایگاه شاخص او در بین اسرا طراحی و به اجرا درآمده بود طوری‌که اردوگاه با به‌کارگیری افراد تحصیل‌کردة علمی و مذهبی به دانشگاه کسب علوم دینی و علمی و آموزشی تبدیل شده بود. همة افراد ملزم به رعایت نظم و انضباط بودند، به هم احترام می‌گذاشتند، در آسایش بودند و دغدغه‌شان تنها دشمن بعثی بود. هرکس مسئولیت روزانه‌اش تعریف شده بود، بعد از آزادباش یا به کلاس درس یا به کلاس ورزش یا به کارهای شخصی‌اش می‌پرداخت و وقتی برای تلف کردن نداشت. اسرا یاد گرفته بودند که هرگونه تأخیر در یادگیری، آنها را از رقبایشان باز خواهد داشت. هرکس چیزی می‌آموخت و به مرحلة بالاتری می‌رسید، موظف به آموزش آن به دیگران بود و این تعهد اخلاقی بسیار بارز بود. کلیة مراسم‌های دینی، اعیاد ملی و مذهبی، مسابقات علمي و ورزشی در طول سال به‌طور منظم برگزار و برگزیدگان در مسابقات معرفی می‌شدند. افراد اردوگاه با وجود رادیو، به اخبار روز دنیا دسترسی داشتند. حاج‌آقا ابوترابی برای جاذبه و نه دافعه اهمیت بسیاری قائل بود و این جاذبه طیف وسیعی از خرده‌فرهنگ‌ها را در زیر چتری واحد قرار داده بود، به‌طوری‌که افراد خاص با گرایش‌های دینی و سیاسی مختلف به‌راحتی از همه امکانات اردوگاه بهره برده و خود را در برابر وقایع و خطرات اردوگاه مسئول می‌دانستند.


كتاب‌شناسي

امانی‌زاده، علي‌اصغر (1382). بررسی وضعیت اسرای ايراني در اردوگاه‌هاي عراق. تهران: سروش.

سایت جامع آزادگان دفاع مقدس.

داود گودرزی