اسارت برآیندی است از یک کنش و واکنش اجتماعی که از جنگ بین دو مملکت ، دو طائفه یا دو اردو پدید میآید و همچون دیگر دگرگونیها و تحولاتی که در زندگی اجتماعی انسانها رخ میدهد از اصول و قوانین معینی پیروی میکند و لذا میتواند موضوع مورد مطالعه جامعهشناسی باشد. با شروع جنگ و به اسارت درآمدن گروههایی از رزمندگان اسلام، تجمع اسرا شکل گرفت و زمانی که تعداد اسیران رو به فزونی نهاد، اجتماع اسرا شکل اولیه خود را پیدا کرد. به مرور زمان و تحت شرایط و موقعیتهای مختلف ، این اجتماع از حالت ابتدایی خود خارج شد، کنشهای فردی بتدریج در قالب گروههای اجتماعی نمود پیدا کرده هر یک از اسرا با عضویت در گروههای مختلف به ایفای نقش پرداخته الگوهای فرهنگی خاص از رفتار را به نمایش گذاشتند و بدین ترتیب آن اجتماع پراکنده و فاقد ساخت ، فرهنگی خاص و ساختاری جدید یافت . روح جمعی حاکم بر محیط اجتماعی آنان گر چه نشانههایی از فرهنگهای بومی مختلف درون همان اجتماع را به همراه داشت اماغیر آن بوده با هیچکدام آنها تشابهی نداشت ، بگونهای که میتوان از آن بعنوان فرهنگ اسارت یاد کرد. بدین طریق اسیر توانست تعادلی را که در اثر اسارت و در نتیجه مختل شدن مکانیسمهای ارضاء نیازهابش بهم خورده بود، احیاء نماید ودر فرآیند اجتماعی شرکت جسته، نهادهای اجتماعی را خلق کند تا پاسخگوی نیازهای دوران اسارتش باشند. وی در این روند مسلما شخصیت اجتماعیاش تاثیراتی پذیرفته است که در خور تعمقی تفکر است .[۱]
|