فرزند ابوتراب

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۱ توسط Marjan-khanlari (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''کتاب فرزند ابوتراب در 67 بخش شامل خاطره و نمایه به چاپ رسیده است.''' == فراداده کتاب == '''نویسنده:''' غلامعلی رجایی {{Infobox|title=فرزند ابوتراب|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=ناشر|label5=سال نشر|lab...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

کتاب فرزند ابوتراب در 67 بخش شامل خاطره و نمایه به چاپ رسیده است.

فراداده کتاب

نویسنده: غلامعلی رجایی

فرزند ابوتراب
فراداده کتاب
نویسندهغلامعلی رجایی
ویراستارموسسه‌ی ویراستاران، شهربانو سادات افتاده
ناشرخیزش نو
سال نشر1395
تعداد صفحات100
شماره شابک978-964-97070-3-4
نوع مادهکتاب(خاطره)

ویراستار: موسسه‌ی ویراستاران، شهربانو سادات افتاده

ناشر: خیزش نو

سال نشر: 1395

تعداد صفحات: 100

شماره شابک: 4-3-97070-964-978

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

این کتاب در 67 بخش شامل خاطره و نمایه به چاپ رسیده است.

برگزیده ای از محتوای کتاب

احمد گفته بود: «آنقدر حاج‌آقا ابوترابی را شکنجه می‌دهم، تا از پا در بیاید.» این شکنجه‌گر مدتی کارش را ادامه داد و هر بار از دفعه‌ی قبل سخت‌تر و وحشیانه‌تر حاج‌آقا را شکنجه می‌داد.

چند روزی گذشت و احمد سراغ حا‌ج‌آقا نیامد.حاج‌آقا از نگهبان‌های اردوگاه پرسید: «این دوست ما کجاست؟ چرا دو روز است به سراغ ما نمی‌آید؟»

عراقی‌ها به ایشان گفتند: «خواهرش فوت کرده و به‌خاطر همین به مرخصی رفته است.»

حاج‌آقا به بچه‌های اردوگاه گفت: «برای شادی و آمرزش روح خواهر احمد قرآن بخوانید.»[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان