اسارت در كلام امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
دیدگاههای امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب درباره اسیران، اسارت، و آزادگی.
اسارت در لغت، یعنی كسى را در بند كشیدن و به اسیرى درآوردن. اسارت و أسْر مصدر «أسَرَ»، به معناى محكم بستن چیزى با قید و طناب است و اسیر را از آن جهت كه او را بسته، محصور مىساختند، اسیر نامیدهاند؛ سپس این مفهوم به هر كس كه در بند یا حبس درآید، هرچند با چیزى بسته نشده باشد، توسعه یافته است [۱] [۲]. برخى معناى این ماده را حبس دانسته، گفتهاند: اسیر كسى است كه محبوس و تحت سلطه باشد، چه با قیود ظاهرى و چه با تعهدات عرفى و الزامات قانونى، ازاینرو بر عبد، زندانى و كسى كه تحتنظر باشد نیز اطلاق مىشود[۳].
بنابر تعریف فوق، اسارت را در سخنان امام خمینی بنیادگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب میتوان اینگونه تقسیمبندی كرد: در بند نفس و هواهای نفسانی بودن، تحت سیطره و سلطه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی قدرتهای استكباری بودن، وابستگی داشتن اعماز «وابستگی فكری»، «وابستگی مغزی»، «وابستگی عقلی»، «وابستگی به شرق و غرب»، «وابستگی به قدرتها»، وابستگی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره، و بالأخره در بند و اسیر دشمن بودن در زمان جنگ.
امام خمینی جهاد و مبارزه و به اسارت رفتن برای دفاع از اسلام و كشور، و مقابله با استعمار و استثمار را لازم میدانند و آن را تشویق میكنند. در این مورد، ایشان چنین میفرمایند: «... ما افتخار میكنیم كه مانند سیدالشهدا روز عاشورا كشته شویم، و بچههای ما را اسیر كنند و اموالمان را غارت نمایند. در عوض اسم ما تا ابد باقی خواهد ماند... یكی از كسانی كه باید در راه حضرت سیدالشهدا آغشته به خون شود، خمینی است.» (9/3/1342) [۴]
امام خمینی شهدا، آزادگان، ایثارگران و رزمندگان را «... عزمها و ارادههای استوار و آهنین، نمونهترین بندگان مخلص حق» میدانند كه «... مراتب انقیاد و تعبد خویش را به درگاه اقدس حق تعالی، با نثار خون و جان به اثبات رسانیدند؛ و در میدان جهاد اكبر با نفس و جهاد اصغر با خصم، واقعیت پیروزی خون بر شمشیر و غلبه اراده انسان را بر شیطان مجسم كردند، ...» [۴].
امام خمینی براساس همین باور و اعتقاد، اسرا «سربازان امام زمان ارواحنا فداه...» «شیرمردان در بند»، «اسیر جانیترین دژخیم زمان ...، مقاومت آنها دنیا را شگفتزده كرده»، «این بزرگان اسلام و افتخارآفرینان كشور اسلامی ایران» و عزیزانی كه «با نثار جان و خون و سلامت و دوری از میهن خود، در راه شرف، عزت كشور و اسلام، راه را برای نیل به سعادت دنیا و آخرت باز، خود و ملت خود را در پیشگاه مقدس حق تعالی سرافراز و روسفید نموده» را محبوب خود و ملت دانسته و استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را مدیون و مرهون ایثارهای غیرقابل ترسیم این عزیزان میدانند و معتقدند با «رشادتها و فداكاریها و اخلاص» و «بركت خونهای پاك» این «رادمردان» است كه «انقلاب و جمهوری اسلامی ایران بارور گردیده؛ و با شهادت و ایثار و جانبازی و اسارت آنان، از پانزدهم خرداد تاكنون، بر تارك نهضتمان نام مجد و آزادی و شرف پایدار» مانده است. [۴] امام آزادی اسرا را برای «خدمت به خداوند» (بندگی) و «خدمت به بندگان» خداوند میطلبند. در واقع رسالتی را كه ایشان برای آزادگان از خداوند خواستارند، بندگی خداوند و خدمت به بندگان خداوند است[۴] .امام خمینی اسرا را سرود آزادی دانسته و درباره آنان میفرمایند: «اسرا در چنگال دژخیمان خود سرود آزادیاند، و احرار جهان آنان را زمزمه میكنند.» [۴].
در جای دیگر، قلمها را ناتوان از وصف مجاهدان، شهدا، جانبازان، مفقودین و آزادگان دانسته، میفرمایند: «ما را چه رسد كه با این قلمهای شكسته و بیانهای نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودین و اسیرانی كه در جهاد فی سبیلالله جان خود را فدا كرده و یا سلامتی خود را از دست دادهاند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شدهاند، مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم... اسیرانی كه در زندانهای مخوف دشمن شجاعانه بر سر دشمنان بشریت فریاد میكشند چگونه توان تعظیم نمود؟...» (5/6/1363) [۴].
امام در پاسخ نامه یكی از اسیران در بند، آنان را فرزندان عزیز دور از وطن خود خطاب كرده و از آنان خواسته با یادآوری سختیها و در بند بودن امام موسی كاظم علیهالسلام، برای اسلام صبر پیشه كرده تا خداوند زمینه آزادی آنان را فراهم و ایشان از دیدن آنان شاد شوند: «فرزند بسیار عزیزم، از نامه دلسوزانه شما بسیار متأثر گردیدم، من ناراحتی عزیزان در بند را احساس میكنم. شما هم ناراحتی پدرتان را كه فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس كنید. عزیزان من، سید و مولای همه ما، حضرت موسیبن جعفر- علیهالسلام- بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان بهسر بردند. برای اسلام عزیز شما صبر كنید. خداوند فرج را انشاالله تعالی نزدیك مینماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان در بند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیكنم. خداوند حافظ شما باشد. پدر پیرت (خ) شهریور 1365 [۴].امام از مسئولان و كسانی كه با اسرای عراقی، این «مهمانان» جمهوری اسلامی، سروكار دارند میخواهند كه زندان را برای آنان، همچون محلی برای تربیت و آموزش آنها نمایند و با آنان رفتاری «مردانه و اسلامی» «انسانی» «برادرانه» داشته باشند و «به مصدومین و مجروحین آنان هرچه بیشتر محبت و خدمت كنند» «... و طعم شیرین رحمت و بزرگواری اسلام را به آنان بچشانند» «و با آنان چون نزدیكان و برادران خود رفتار نمایند تا تلخی آسیب و اسارت را با رفتار اسلامی خود از ذائقه آنان كاهش دهند» تا آنان با دیدن رأفت و عدالت اسلامی به اسلام رو آورند «... و پس از آزادی در سلك مبلغین اسلام و احیاناً فداكاران آن درآیند...» [۴].
رهبر معظم انقلاب نیز مانند امام خمینی (ره) در بند نفسانیات بودن را اسارت میدانند. ایشان اسارت بیرونی را نتیجه اسارت درونی میدانند و میفرمایند: «هیچ عاملی از بیرون نمیتواند یک انسان را آنجور برده کند که یک شهوت درونی، یک هویوهوس درونی او را برده میکند... لذا... در دنیا استعمارگران برای اسیر کردن ملتها، برای مطیع کردن شخصیتها حتی مبارزین، از این راه استفاده میکنند و آنها را در دام شهوت میاندازند...»[۵] .
آیتالله خامنهای معتقدند كه استکبار جنگ را بر ملت ایران تحمیل کرد تا بتواند اسارت را به ایران اسلامی تحمیل کند كه رزمندگان این ترفند دشمن را باطل كردند (31/6/1373)، اما دراینمیان، عدهای از رزمندگان به اسارت دشمن درآمدند. بهنظر ایشان دوران اسارت برای سازندگیِ این عزیزان در بند، این «گوهرهای بازیافته از ذخیره ایمان»، «ذخیره اسلام و مسلمین»، «کوتاهشده قرنهایی است که انسانهای بااستعداد را به الماسهای درخشان تبدیل کرده است». علاوهبراین، ایشان اسارت «ذخیره بزرگ معنوی» «محنت زندان دشمن»، «امتحان الهی»، و «صدقه» را برای آزادگانی كه «توفیق سازندگی در جهاد و جنگ و اسارت را داشتهاند»، دورانی خاص میدانند كه «در همه شرایط، آن عزت و استحکام درونی و شخصیت و هویت مسلمانی» خودشان، «عزت اسلام، کشور و انقلاب» و «آبروی ملت ایران و آبروی کشور و امام» را حفظ کردند و دشمن را از اینكه بتواند آنها را «ذلیل کند و در هم بشکند و خردشان کند» ناتوان و عاجز نمودند و «بهعلت پایبندی و عمل به آنچه پروردگار فرموده است، سنت صادق الهی درباره آنان محقق شد و سرافراز و پیروزمند به میهن بازگشتند و دشمنان آنان به زبالهدان تاریخ پیوستند». به عقیده ایشان، «مرارتها و سختیهای» دوران اسارت «روحیه و اراده آزادگان را برای پیشرفت بهسمت اهداف انقلاب آماده و قوی کرده» و آنان میتوانند با این «ذخایر ارزشمندی که بهدست آوردهاند، در راه پیشبرد انقلاب بهسمت اهداف عالی نهضت اسلامی و تعمیق این تفکر در سطح جوامع انسانی، محیط خود را روشن كنند.» (1/6/1369) (9/6/1378) (5/8/1369) (26/5/1371) (24/8/1368) (23/5/1368) (29/5/1369) (26/5/1371) (بیستوششم رمضان المبارک ۱۴۳۳) (25/5/1391)
مقام معظم رهبری در دیدار با آزادگان، این «عزیزان نظام» و «افتخارآفرینان» كه «جوانی و زندگی با طراوت دوران شباب را در راه خدا دادهاند» و در «دوران اسارت، شرایط سختی» را گذراندهاند، چنین میفرمایند: «شما در دوران اسارت، شرایط سختی را گذراندید. اما درعینحال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب، موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید. شما دلیل دیگری بر مقاومت و توانایی ملت ایران در مقابله با توطئههای دشمنان بودید و جمهوری اسلامی ایران با داشتن ذخایر ارزشمندی چون آزادگان مقاوم، هرگز در برابر دشمنان احساس ضعف نخواهد كرد.» (5/6/1369)
رهبر انقلاب در تجلیل مقام اسیران دفاع مقدس میفرمایند: «احساسات زندانی، آن هم در شرایطی که احساس میکند مسئولیتی بر دوش اوست، احساسات مخصوصی است. این را کسانی که خودشان روزی و یا دورانی در اسارت و در بند دشمنی بودند و این مسئولیت را احساس میکردند، کموبیش میتوانند درک کنند... اسرای ما از آن کسانی هستند که نامشان در تاریخ انقلاب و ایران جاودانه خواهد ماند... اینکه اسلام میفرماید: «وَ لِلّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ» یک وجه از عزت مؤمنین همین است. مؤمن در سختترین شرایط هم احساس میکند عزیز است و احساس ذلت نمیکند و خودش را نسبت به دشمن، خوار احساس نمیکند؛ چون اقتدار معنوی و درونی خودش را حفظ کرده است و از دست نداده است. عزیزان ما که در بند هستند، این اتکای به نفس و عزت نفس و قدرت درونی و داخلی را حفظ کردند و توانستند در همه شرایط، آن عزت و استحکام درونی و شخصیت و هویت مسلمانی خودشان را حفظ کنند و دشمن از اینکه بتواند آنها را ذلیل کند و در هم شکند و خردشان کند، ناتوان و عاجز شده است... رزمندگان عزیز فقط در میدان جنگ نبود که مثل شیر شجاعت نشان میدادند، بلکه در اسارتگاه هم همان شیران شجاع و قوی باقی ماندند... افتخاری از این بالاتر وجود دارد که کسی در راه هممیهنان و کشور و انقلاب و عقیدهاش مبارزه کند؟ این، افتخار خیلی بزرگی است. این افتخار، در جبههها برای رزمندگان گوناگون ما به نقطه انتها رسید، اما نسبت به آن عزیزانِ در بند هنوز ادامه دارد و باید مقاومت بکنند.» (22/5/1368)
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهدا و ایثارگران میفرمایند: برای استکبار، هریك از اسرای ما در زندانهای دولت بعثی «یک خطر بالقوّه و بالفعل بهحساب میآید» و خانوادههای اسرا هم باید به «این آزادمردان و جوانان آزاده» افتخار کنند. «ما میدانیم اینها چقدر مردانگی و قدرت نفس از خود نشان دادند و دشمن نتوانسته آنان را هضم کند. البته، روی اسرای عزیزمان در طول این چند سال سختگیریها و فشارهایی هم داشتند، ولی آنها مردند و مؤمناند و آن همه سختی را تحمل کردند و بهخاطر اسلام ایستادگی نمودند... درحالیکه از اوّلیترین و ابتداییترین خدماتی که باید نسبت به اسرا انجام بشود، خودداری کردند. حتّی اجازه ندادند که اسمهای آنان روی کاغذ بیاید و در لیستهای صلیب سرخ درج شود تا مشخص گردد اینها اسیرند. تعداد زیادی از مفقودان ما جزو اسرایند که رژیم عراق هیچ نام و نشانی از آنها نداده است.» (24/8/1368)
آیتالله خامنهای همچنین در دیدار با طلاب آزاده چنین فرمودند: «و در این رابطه مجموعه طلاب و اهل علم زجركشیده در دوران اسارت و رزمنده در میدان جنگ، نقش بسیار بزرگی را برعهده دارند. آنها باید ذخایر ارزشمندی را كه بهدست آوردهاند، در راه پیشبرد انقلاب بهسمت اهداف عالی نهضت اسلامی و تعمیق این تفكر در سطح جوامع انسانی بهكار گیرند...» (5/8/1369)
رهبر معظم انقلاب در دیدار با حجتالاسلاموالمسلمین ابوترابیفرد، پس از آزادی از اسارت، میفرماید: «الحمدلله آنچه كه شما گذراندید، فضیلتش كمتر از شهادت نیست. خدا را شكر میكنیم كه امتحان خیلی خوبی دادید. بهنظر من، كسی مثل شما كه این همه توفیق الهی شامل حالش شده، حقیقتاً خیلی باید خدا را شاكر باشد. شما در همه مراحل سختی صبر كردید، خدا را درنظر داشتید، راهتان را خوب شناختید و درست حركت كردید. من میدانم در این دوران ده ساله اسارت، كه شما ملجأ این جوانان بودید و به شما مراجعه میكردند، به شما چه گذشته است. واقعاً در زندان اینگونه است. البته محیط اسارت، با محیط زندان خیلی فرق دارد؛ قاعدتاً بدتر از زندان است. زندانبانان كسانی هستند كه مردن زندانی برایشان اصلاً اهمیتی ندارد... چنانچه واقعه مختصری اتفاق بیفتد، ممكن است با تیر بزنند و بكشند. آنوقت در چنین محیطی، این جوانان در سطوح مختلف فكری و روحیهای، دائم جایی میخواهند كه به آن پناه ببرند. آقای ابوترابی، همان كسی بوده كه همه به او پناه میبردند. واقعاً از درون به انسان خیلی سخت میگذرد و خیلی كاهیده میشود؛ چون كسی كه همه به او پناه میبرند، دلش میخواهد كه او هم به جایی پناه ببرد. البته آن كسی كه اهل تقوا و توجه به خدا باشد، به خدا پناه میبرد و خدا را پیدا میكند؛ لیكن خیلی سخت است... آدم وقتی این جوانان را میبیند كه با چه بیتابی این مدت را گذراندند و به ایشان مراجعه كردند و ایشان هم نرم و ملایم و دلنشین برخورد كرده و هر كسی را به فراخور حال خودش جواب داده و همه را بهجای خود نشانده و ملاحظهشان را كرده است، متوجه میشود كه به چنین انسان مسئولی چه گذشته است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بكنیم، باید بگوییم كه بلاتشبیه مثل حضرت زینب (سلاماللهعلیها) رفتار كرده است. در دوران اسارت، آن بزرگوار واقعاً همینطور بوده است؛ یعنی ركنی بوده كه همه به او پناه میبردند؛ خیلی سخت بوده است. الحمدلله شما این سختیها را تحمل كردید و خدا را شكر كه پروردگار متعال تفضل كرد و با جسم و روح و فكر سالم برگشتید، تا انشاالله در بقیه مدت عمرتان- كه امیدواریم خیلی هم بابركت و طولانی باشد- در خدمت اسلام و كشورتان باشید...» (25/6/69)
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار گروه بسیاری از آزادگان جنگ تحمیلی با ایشان، آزاد شدن آنان را از بند رژیم مستبد بعث عراق، نشانه قدرتنمایی استثنایی خداوند، «تحقق وعده الهی» و «نتیجه پایبندی و عمل آزادگان به فرامین الهی» توصیف كردند و با ذكر اینكه دوران سخت اسارت «ذخیره بزرگ معنوی» است، معتقدند كه مرارتها و سختیهای آن، روحیه و اراده آزادگان را برای رسیدن به اهداف انقلاب آماده و قوی كرده است. ایشان آزادگان را جزء «بهترین سربازان انقلاب و آزمودهترین فرزندان این ملت و شایستهترین افراد برای دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی» میدانند كه «امید و اعتماد نظام» هستند؛ زیرا «در راه حفظ این نظام در روزهای سخت، خود را تجربه كرده و آزمایش دشواری را با سربلندی به انجام رساندهاند.
رهبر معظم انقلاب آزادگان را «ذخیره بزرگ الهی و ثروت عظیم انسانی» «باارزش» «رنجدیده»، «رمز مقاومت و ایستادگی»، «مثل فولاد و كوه استوار» و «تربیتشده در دوران سختى»، میدانند كه «در دست دشمن غصب» شده بودند دوران اسارت؛ این «انسانهاى بااستعداد» را به «الماسهاى درخشان» تبدیل كرده است. بهنظر ایشان «براى اینكه راه را گم نكنیم، برای اینكه دلهایمان قرص شود»، زندگی آزادگان در این دنیای در حال تحول همچون «ستاره راهنما» است. (31/2/1376) (25/5/1391) (19/1/1377) (7/6/1369). ایشان «ذلت و ضعف و درماندگی» «دشمن جبار» را نتیجه «صبر و توكل (آزادگان) به خدا و استقامت در راه خدا» میداند (3/9/1369).
آیتالله خامنهای با اشاره به این گفته مأموران صلیب سرخ به آزادگان در دوران اسارت، كه در اردوگاههاى اسیران جنگی در كشورهاى دیگر شاهد سرخوردگى و افسردگى و خودزنى و خودكشى و غیره هستند و در میان آزادگان ما این مسائل وجود ندارد، میفرمایند: «وقتى دل با معنویت آشنا نبود، با خدا آشنا نبود، نتیجهاش همان است. وقتى دل با خدا آشنا بود، وقتى احساس ارتباط كرد، وقتى احساس اعتماد كرد، وقتى خود را تنها ندید، وقتى در درون سلولهاى تنگ و شكنجهبار، بهشت معنوى را با خود مشاهده كرد... دیگر افسردگى جایى ندارد» (25/5/1391).
رهبر معظم انقلاب در دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشكری، دوران اسارت و سختیهای آن را «حسنات» و «ذخیرههای بسیار ارزشمندی» میداند كه بسیار قیمتی و نزد خداوند محفوظ است (19/1/1377). بهنظر ایشان، شایستهترین افراد برای «استقامت قهرمانانه» در میان ملت ایران، رزمندگان و خصوصاً آزادگان هستند كه «رنج و امتحان اسارت را با همه وجودشان، با پوست و گوشت و استخوانشان لمس كردهاند» [۵].
ایشان خاطرات دوران اسارت «آن شبهای طولانی و پررنج، آن روزهای پرهراس، آن سختیها و فشارها، آن مرعوبیتها، آن گرسنگی و سرما و گرما، آن دوری و غربت و جفا كشیدن از نااهلان و ایستادگی در مقابل خواست دشمنان خدا و همه این ساعتها و لحظهها و رنجها» را هم «ذخیره» و «سرمایه» كشور میدانند و معتقدند كه همین سرمایهها اسلام و شیعه را نگه داشته و جمهوری اسلامی را به قدرت رسانده و ملت ایران را در دنیا سرافراز نموده است (28/5/1370) (25/5/1391).
كتابشناسی
- ↑ مفردات،ص.76.
- ↑ لسانالعرب،ج.1،ص.140
- ↑ التحقيق،ج.1،ص.83
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ صحيفه امام (1378). مجموعه آثار امام خميني، ج 1، 2، 9، 13، 14، 16، 18، 19 و 20، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمي خامنهاي به آدرس khamenei.ir
زینب مشتاقی