اوسلیمان بود(کتاب)

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۴ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب او سلیمان بود: خاطراتي از سيد آزادگان حاج علي‌اکبر ابوترابي '''نقل خاطراتي از سيد آزادگان حاج علي‌اکبر ابوترابي''' === فرداده کتاب === '''پديدآور:''' محمد شقاقي '''ويراستار:''' فرزانه قلعه‌قوند '''حروف‌چين و...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کتاب او سلیمان بود: خاطراتي از سيد آزادگان حاج علي‌اکبر ابوترابي

نقل خاطراتي از سيد آزادگان حاج علي‌اکبر ابوترابي

فرداده کتاب

پديدآور: محمد شقاقي

ويراستار: فرزانه قلعه‌قوند

حروف‌چين و صفحه‌آرا: مريم مرداني

ليتوگرافي، چاپ و صحافي: خانه چاپ کتاب

نوبت و سال چاپ: اول 1394

شمارگان: 500  نسخه

قيمت: 50000 ريال

تعداد صفحات: 40

شابک: 3 - 66- 9543- 600- 978

قطع کتاب: پالتويي

نوع کتاب: خاطره

معرفي کتاب

در کتاب حاضر، خاطراتي از سيد آزادگان حاج علي‌اکبر ابوترابي نقل شده است. اين مجموعه به اهتمام معلم آزاده محمد شقاقي تهيه شده و حاوي نکات شيرين و درس‌آموزي از اين بندة مخلص خداست که آزادگان نقل مي‌کنند.

محمد شقاقي جانباز و آزاده کاشاني سال 1362 در عمليات والفجر 2 به اسارت درآمد. سال‌هاي اسارت اين آزاده در اردوگاه موصل 1 (موصل بزرگه) و رمادي 2 کمپ 7 (معروف به بين‌القفصين) سپري شد.

گزيده‌اي از محتواي کتاب

در گوشة اردوگاه محمد صادقي از اصفهان يک بشکه آب داغ کرده بود. او مي‌خواست مشهدي يدالله را که توانايي شستن خود را نداشت، با آن آب داغ بشويد و لباس نو به او بپوشاند. پيرمرد جلو اتاق نشسته بود. حاج‌آقا آمد. پيرمرد را بلند کرد. دستش را بوسيد و نوازش کرد. پيرمرد گفت: «ابوترابي هستي؟»

ـ بله

پيرمرد گريست و مريد حاج‌آقا شد.

پيرمرد کُرد و سني مذهب بود که حاج‌آقا به او بسيار احترام مي‌گذاشت. ايشان با وجود کمبود آب، دستور داد پلاستيکي را مانند حوضچه نصب کنند تا او راحت و به سبک خود وضو بگيرد[۱].

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،