غربت باران(کتاب)

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۸ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب غربت باران: خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندري معلم آزادة بهبهاني '''خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندري معلم آزادة بهبهاني''' === فراداه کتاب === '''نويسنده:''' کوروش اسکندري '''ويراستار:''' فرزانه قلعه‌قوند '''حروف‌چين...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کتاب غربت باران: خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندري معلم آزادة بهبهاني

خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندري معلم آزادة بهبهاني

فراداه کتاب

نويسنده: کوروش اسکندري

ويراستار: فرزانه قلعه‌قوند

حروف‌چين و صفحه‌آرا: مريم مرداني 

ليتوگرافي، چاپ و صحافي: خانه چاپ کتاب

نوبت و سال چاپ: اول، 1394

شمارگان: 500 نسخه

قيمت پشت جلد: 80000 ريال

تعداد صفحات: 208

شابک: 4-69-9543-600-978

قطع کتاب: رقعي

نوع کتاب: خاطرات

معرفي کتاب

کتاب غربت باران، خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندري معلم آزادة بهبهاني است. آنچه در کتاب غربت باران قابل تأمل است زبان ساده و صميمي اسکندري است که موجب همراهي خواننده تا پايان خاطرات مي‌شود.

کوروش اسکندري، آزاده و جانباز بهبهاني، در18 بهمن 1361 در عمليات والفجر مقدماتي به اسارت  درآمد و سال‌هاي اسارت خود را در اردوگاه‌هاي موصل سپري کرد.

گزيده‌اي از محتواي کتاب

همه اين افكار با اولين مشت و ضربة افسر بداخلاق عراقي پاره شد. وقتي مي‌خواستيم از جلوي او رد شويم، با تمام قدرت با مشت و لگد پرتمان كرد پايين تا وارد تونل مرگ شويم؛ اين اولين آشنايي ما با اين تونل بود! از پاي اتوبوس تا محل استقرار ما، كه يك سوله بود و فاصلة زيادي هم داشت، سربازها در دو رديف ايستاده و مسيري كانال مانند درست كرده بودند. هر اسير بايد از بايد از ميان آن کانال مي‌گذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و كابل و باتوم و ميله‌هاي آهني از ما پذيرايي جانانه‌اي كردند[۱].

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،