به لطافت باران(کتاب)
مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان
فرداده کتاب
نويسنده: بيژن کياني
حروفچين و صفحهآرا: مريم مرداني
ليتوگرافي، چاپ و صحافي: پرتو- باقري
نوبت و سال چاپ: اول، 1389
شمارگان: 2000
قيمت: 14000 ريال
تعداد صفحات: 62
شابک: 8 - 52 - 5013- 600- 978
نوع کتاب: خاطره
معرفي کتاب
اين کتاب مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان است که از زبان همرزمان و اطرافيان وي، به تبيين شخصيت و ويژگيهاي اخلاقي او بيان ميشود.
گزيدهاي از محتواي کتاب
چندبار به من توصيه کرد که سيگار را ترک کنم، ولي نپذيرفتم. يک روز به يکي از بچهها گفت: «برو در سيگار سيدکمال به جاي توتون، گوگرد کبريت بريز تا بچهها را بخندانيم.» او هم با مهارت اين کار را کرد. وقتي سيگار را روشن کردم، ميخواستم بروم کنار پنجره که دودش کسي را اذيت نکند. ولي برخلاف هميشه، حاجآقا گفت: «آقا سيدکمال، لازم نيست بري کنار پنجره، همينجا سيگارت را بکش.» تعجب کردم ولي متوجه قضيه نشدم. تا سيگار در دستم منفجر شد و همه به خنده افتادند، تازه فهميدم چه نقشهاي برايم کشيده بودند[۱].
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،