دیار غربت(کتاب)

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۴ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب دیار غربت: خاطرات خودنگاشت حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتي از دوران جبهه، جنگ و اسارت است '''خاطرات خودنگاشت حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتی''' === فراداده کتاب === '''نويسنده:''' احمد مبهوتي '''ويراستار:'''...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کتاب دیار غربت: خاطرات خودنگاشت حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتي از دوران جبهه، جنگ و اسارت است

خاطرات خودنگاشت حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتی

فراداده کتاب

نويسنده: احمد مبهوتي

ويراستار: زهره علي‌عسگري

حروف‌چين و صفحه‌آرا: مريم مرداني

ليتوگرافي،‌ چاپ و صحافي: قم اسکنر، زائر

نوبت و سال چاپ: اول، 1388

شمارگان: 2000

قيمت پشت جلد: 29000 ريال

تعداد صفحات: 300

شابک: 5-37-5013-600-978

قطع کتاب: وزيري

نوع کتاب: خاطره

معرفي کتاب، معرفي راوي و نويسنده

اين کتاب خاطرات خودنگاشت حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتي از دوران جبهه، جنگ و اسارت است که در چهار فصل به نگارش درآمده شده است: از مجنون تا موصل؛ روزهاي تاريک اردوگاه؛ نبرد با اسارت؛ و تا آزادي نگارنده، خاطرات بخش اسارت را از دو ديدگاه شخصي و مديريتي بررسي کرده است. در پايان کتاب تصاويري از دوران جبهه و اسارت نگارنده ضميمه شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبهوتي، آزادة جانباز آذربايجاني، در 5 اسفند 1362 در عمليات خيبر به اسارت درآمد و سال‌هاي اسارت خود را در اردوگاه‌هاي موصل سپري کرد.

گزيده‌اي از محتواي کتاب

... يک سال گذشت و من و مادر مي‌خواستيم براي زيارت به سوريه برويم. اما زمان مسافرت، مطابق با سالگرد شهادت شما بود. قرار گذاشتيم که به خاطر مسافرت، مراسم سالگرد را چندروز با تأخير برگزار کنيم. دو روز مانده به سفر، در کوچه بودم که يکي از اهالي محل گفت: «فلاني، تبريک عرض مي‌کنم. مژده..» پرسيدم: «چه خبر است، چه مژده‌اي؟» گفت: «خبر رسيده که برادرت زنده است ولي دست عراقي‌ها اسير است.» وقتي به منزل مادر وارد شدم، ديدم همة اهل خانه خبر دارند و مي‌گويند: «کارت صليب احمد از عراق آمده و او در عمليات خيبر اسير شده است.» اما توي خانه انگار خبر شهادت تو دوباره پيچيده شده بود و کسي خوشحال نبود. چون خبر شهادت از خبر اسارت، و انتظار کشيدن، بهتر بود. خبر اسارت انگار داغ ديگري بر دل مادر و ديگر اهل خانواده گذاشت ... [۱]

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،