سید کمال(کتاب)

کتاب سید کمال: خاطرات جانباز و آزاده تهراني سيدکمال معنوي است.

خاطرات جانباز و آزاده تهرانی سيدکمال معنوی

فراداده کتاب

نويسنده: مهديه داودي

ويراستار: محمدرضا ابوالحسني

حروف‌چين و صفحه‌آرا: مريم مرداني

ليتوگرافي، چاپ و صحافي: آبرنگ

نوبت و سال چاپ: اول، 1387

شمارگان: 2200

قيمت پشت جلد: 12000 ريال

تعداد صفحات: 100/ مصور

شابک: 6-30-5013-600-978

قطع کتاب: پالتويي

نوع کتاب: خاطره

معرفي کتاب، معرفي راوي و نويسنده

اين کتاب خاطرات جانباز و آزاده تهراني سيدکمال معنوي است. سيدکمال معنوي پيش از رفتن به جبهه در خشکشويي کار مي‌کرد. با شنيدن خبر تجاوز عراق به خرمشهر از تهران راهي آبادان و خرمشهر شد و پس از چندي براي ديدن خانواده به تهران بازگشت. آنگاه براي بار دوم راهي جبهه‌هاي غرب کشور شد.

سيدکمال در دوم مرداد 1360با لورفتن نقشه‌هاي عمليات، او و تعداد ديگري از رزمندگان به اسارت سربازان عراقي درآمدند. آنها را نخست به سليمانيه و بعد به بعقوبه بردند. او زير شکنجه‌هاي عراقي‌ها فقط ادعاي قاچاقچي‌بودن و بي‌خبري از نقشه‌ها و پادگان سيدصادق را داشت و هر روز اتفاقات تازه‌اي براي او و همرزمانش رخ مي‌داد.

سال‌هاي اسارت اين آزاده در اردوگاه‌هاي رمادي1 کمپ 6 و رمادي 2 کمپ 7 (بين‌القفصين معروف به اردوگاه اطفال) موصل 2 و 4 (جديد) سپري شد.

گزيده‌اي از محتواي کتاب

يکي از عراقي‌ها جلو آمد. از درجه‌اش معلوم بود سرهنگ است. آمده بود براي بازجويي. سرهنگ نگاهي به من و عباس انداخت و به سرباز مترجم چيزي گفت. سرباز گفت: «مي‌دانيد اينجا کجاست؟»

ـ بله، عراق.

ـ توي خاک ما چه‌کار داريد؟

ـ شما توي بستان و خرمشهر چه‌کار داريد؟

سرهنگ اين را که شنيد جوش آورد. گفت: «تو اسيري يا من؟ همين‌جا اعدامتان مي‌کنم ... .»