قرنطینه در اسارت
قرنطینه
تعداد فراوانی از اسرای ایرانی درحالی به اسارت درآمدند که بهعلت جراحات شدید نمیتوانستند همراه دیگر نیروها، منطقة عملیاتی را ترک کنند. اکثر این افراد، تا رسیدن به اردوگاه باید همراه دیگر اسرا و با شرایطی یکسان همة شرایط سخت قرنطینه یا زندانها را تحمل میکردند. اسرا قبل از فرستاده شدن به اردوگاه، باید روزهای متمادی و گاه چند ماه را در قرنطینه به سر میبردند. شرایط قرنطینه بسیار سخت و نامناسب بود؛ بهخصوص برای مجروحان معمولاً از مداوا و درمان خبری نبود و بهندرت پیش میآمد اسیری بهعلت جراحت به بیمارستان منتقل شود؛ مگر در موارد خاص و استثنا. بههمینجهت، خود اسرا با وسایلی که در دسترس داشتند، همانند لباسها سعی میکردند زخمها را پانسمان کنند. [۱] [۲] در قبال اعتراض و درخواست اسرا برای رسیدگی به مجروحان، برخیاوقات تنبیه نیز میشدند. ماحصل این اعتراضات این بود که در برخی مواقع، امکانات محدودی در اختیار خود اسرا قرار داده میشد؛ مثل ساولن و یا تعداد معدودی گاز و باند که البته بههیچوجه پاسخگوی نیاز نبود[۳].
در نتیجة عدم درمان جراحات و همچنین شرایط بسیار نامناسب بهداشتی در قرنطینهها، عفونی شدن زخم، کرم گذاشتن زخمها و ایجاد برخی نقص عضوها بهوفور دیده میشد: چندی گذشت. در نهایت با اصرار زیاد، عراقیها اجازه دادند جمعی از مجروحین در راهرویی كه بین سلولها قرار داشت، بخوابند. بدیننحو مجروحان در مورد خواب كمی راحتتر شدند. هوای درون این راهرو بهمراتب گرمتر از هوای سلولها بود و بههمینعلت عدهای از اسرای مجروح در محوطة دستشویی كه در انتهای راهرو قرار داشت، میخوابیدند (آنجا كمی خنكتر بود). چندی گذشت و بهعلت نبود مواد ضدعفونی در زخمها كرم پیدا میشد؛ طوریكه پس از چند روز كرمهایی كه از بعضی زخمها در كف راهرو میافتادند دیده میشدند و آنجا آغاز پیدایش شپش و اسهال و ازجمله اسهال خونی بود[۴].
بهسبب شرایط سخت قرنطینهها و عدم دسترسی به بهداشت و درمان موردنیاز، تعدادی از اسرای مجروح ایرانی در این قرنطینهها به شهادت رسیدهاند که متأسفانه آمار دقیقی از این شهدا در دست نیست.
در قرنطینهها شکنجه و بازجویی از اسرا صورت میگرفت و دسترسی به سرویسهای بهداشتی بسیار محدود و معمولاً با تحمل ضربوجرح شدید همراه بود. تقریباً امکان استحمام وجود نداشت، حال مدت قرنطینه چند روز یا هفته یا ماه طول میکشید. در برخی مکانها نیز شرایطی را بهوجود میآوردند که افراد حاضر به استحمام یا استفاده از سرویسهای بهداشتی نمیشدند؛ برای مثال، دو تا سه نفر را با هم به یک چشمه توالت یا اینکه چند نفر را با هم زیر یک دوش میفرستادند و اجبار میکردند که افراد لخت مادرزاد شوند، بههمینعلت اكثراً رغبتی برای دوش گرفتن وجود نداشت. انواع شکنجه در قرنطینهها صورت میگرفت و دراینمیان، تفاوت چندانی بین افراد سالم و مجروحان وجود نداشت. معمولاً اولین ضربهها را بر روی جراحت افراد میزند.
به این مسائل باید تشنگی و گرسنگی در قرنطینهها را نیز اضافه کرد. در بسیاری از قرنطینهها چند روز اول از غذا خبری نبود و تنها مقدار کمی آب در شبانهروز در اختیار افراد قرار داده میشد.
- ↑ دفتر پژوهش و تحقیقات نزاجا (1376). یادگار غربت. خرداد. تهران: اداره عقیدتی- سیاسی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران،ص.21.
- ↑ اردوگاه آیینهها (1374). تهران: حوزه هنری،ص.15.
- ↑ خاکریز پنهان (1392). تهران: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس،ص.123-124.
- ↑ خاطرات آزاده کاووس الباد. اردوگاههای تکریت. گزارش شماره 11 از بخش بهداشت و درمان. بانک اطلاعات مؤسسه پیام آزادگان.