بیماری های روحی روانی حاد در اسارت
مقدمه
بیماریهای روانی طبقهبندی و انواع مختلفی دارند که ازجمله مواردی که در ارتباط با بیماریهای روانی و در رابطه با اسیران ایرانی بیشتر ملموس بوده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
افسردگی
ریشه بیشتر بیماریهای روحیروانی و حتی جسمی افسردگی است. عامل مهم ایجاد افسردگی فشارهای زندگی و ناتوانی فرد در مقاومت و رویارویی با این فشارها و مشکلات پیش روست. اولین شاخصه افسردگی نارضایتی از خود، اطرافیان و محیط اجتماعی است.
اسارت از موارد بسیار حادّ برای بروز اشكال مختلف افسردگی است. فرد افسرده دارای خصوصیات زیر است:
1. نبود اعتمادبهنفس و استقلال و درنتیجه، اتکای بیش از حد به دیگران؛
2. احساس نبود پشتوانه حمایتی اجتماعی در فرد و درنتیجه، ایجاد احساس ضعف و ناامیدی؛
3. اختلال در روابط فرد با دیگران و درنتیجه، گوشهگیری و خاموشی؛
4. خودافسردهبینی و در این مسیر حرکت کردن و درنتیجه، احساس ناکامی بیشتر.
افسردگی در حداقل آن بیماری شایعی است که افراد جامعه کمابیش به آن دچارند، اما در اسارت با انواع آن در حدی فراتر و فراگیرتر روبهرو میشوند؛ نمونههای افسردگی ممكن است به جنون یا بیتفاوتی یا خودکشی بینجامد كه در دوره اسارت مواردی از این دست رخ داد.
جنون
جنون یعنی دیوانگی و زائل شدن عقل و نوعی انحراف کلی روحی است و با نشانههایی مانند اختلال در فکر، هیجان، ادراک، عدم تماس با واقعیت، هذیان و توهم نمایان میشود. افراد مبتلا به جنون در اسارت دو گروه بودهاند: 1. افرادی که قبلاً مبتلا بودهاند و شکنجهها و شداید اسارت میدانی برای رشد بیماری آنها شده است. 2. اسیرانی که دراثر شدت فشارها، محدودیتها و ممنوعیتهای اعمالشده ازطرف عراقیها مبتلا به این بیماری شدند. عراقیها با این اسیران بسیار بد و غیرانسانی رفتار میكردند و باعث شدت یافتن مشكلات روانی آنها میشدند[۱].
اضطراب
اضطراب عبارت است از احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته. بیشترین نمودهای اضطراب را ترسهای افراطی، هراس (فوبیا)، وسواس بیاختیاری، حملههای وحشتزدگی، تنیدگی پسضربهای و اضطراب فراگیر تشکیل میدهند[۲]. اضطراب هنگامی در فرد بروز میکند که شرایط استرسزا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا بهطور مکرّر رخ دهد و اسیران ایرانی در دوران اسارات تا حدی با این مشکل روبهرو بودند بهگونهایكه در یک بررسی، 71 درصد اسیران آزادشده اختلالات اضطرابی داشتند[۳].
بیتفاوتی
بیتفاوتی نهایت افسردگی در اسارت است و میتوان گفت نوعی رفتار غیرمعمول و عدم ابراز احساس و هیجان در امور عادی زندگی است؛ برای مثال، از آمدن نامه عزیزانشان خوشحال نمیشدند و واکنشی نشان نمیدادند یا شنیدن خبر خوب، تأثیری در حال آنها نداشت. بیتفاوتی در اسارت در بین اسیران بسیار شایع بود. علت اصلی این بیماری، فشارهای بسیار شدید در اسارت بود و میزان آن بستگی داشت به میزان باورها، برداشتها، اعتمادبهنفس، انگیزه، مقاومت و آستانه تحمل اسیر[۴].
خودكشی
خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خودکشی اغلب بهسبب یأس صورت میگیرد که علت آن، به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوءمصرف دارو نسبت داده میشود. اسیران ایرانی عمدتاً با هدف رهایی از شرایط سخت اسارت مانند فشارهای روانی و احساس پوچی، اضطراب، افسردگی و یا رساندن پیام سیاسی و اجتماعی و... دست به خودکشی میزدند. خودسوزی، خودكشی با آلات بُرنده و تیز، داروها، استفاده از طناب و خفه شدن، پرت كردن خود از بلندی، مضروب كردن خود و مانند آن ازجمله شیوه های مختلف خودكشی در اسارت بود.
نیز نگاه کنید به بیماریهای روحیروانی ؛ روان شناسی اسارت
کتابشناسی
- ↑ عیسی مراد، ابوالقاسم (1386). روانشناسی اسارت. تهران: نورالثقلین،ص.67-266.
- ↑ کیو، سوزان (1386). طبقهبندی و تشخیص اختلالات روانشناختی، مترجمان: محمد خدایاری فرد، غلامرضا جعفری کندوان. تهران: دانشگاه تهران.
- ↑ نوربالا، احمدعلی و نریمانی، محمد (1374). روانشناسی اسارت و عوارض روانپزشكی ناشی از آن. تهران: مركز چاپ و نشر دانشگاه شاهد.
- ↑ عیسی مراد، ابوالقاسم (1386). روانشناسی اسارت. تهران: نورالثقلین،ص.267.
زهرا یزدی نژاد