خویشاوندان نسبی اسیر

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۲ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها)

مقدمه

افرادی كه به همراه یكی از بستگان خود در اسارت رژیم بعث عراق قرار داشتند.در لغت‌نامه دهخدا «قرابت، نسبت، خویشی و نَسَب» معنی شده است و خویشاوند به کسی گفته می‌شود که به‌واسطه نسبت یا ازطرف پدر یا ازطرف مادر و جز آن، به شخص نزدیک باشد.

اكثریت مردم آنچه داشتند در طبق اخلاص نهادند و به حمایت از رزمندگان اسلام که فرزندان، برادران، خواهران، همسران و خویشاوندان بودند پرداختند، [۱] به‌طوری‌که از یک خانواده فرزندان و از خانواده دیگر پدر به جبهه می‌رفتند. فرزندان کوچک، که هنوز به سن نوجوانی هم نرسیده بودند، عاشقانه و ملتمسانه با راضی کردن بزرگ‌ترها و مسئولان و حتی با دست بردن در شناسنامه‌ها، خود را به میدان جنگ می‌رساندند و به‌عنوان سقا و... خدمت می‌کردند و اغلب خانواده‌ها نه‌تنها از رفتن فرزند کم‌سن‌وسالشان به میدان جنگ ممانعت نمی‌کردند، حتی با آنها همکاری داشتند و آنها را تشویق می‌کردند.

نیز نگاه کنید بهخویشاوندان؛ خویشاوندان سببی

کتابشناسی

  1. خارکوهی، غلامرضا (1387). برکات 8 سال دفاع مقدس. (مكان انتشار نامعلوم)،ص.53.