پیاده سازی و قرائت اخبار از رادیو در اسارت
مقدمه
نکته مهم و حائز اهمیت برای پیاده سازی اخبار و اطلاعات تهیه کاغذ بود. در یک مقطع از مشمّای سفید گوشتهایی که در اردوگاه توزیع میشد استفاده كردیم. اسرا مشماها را به اندازه ورق آ4 درمیآوردند و روی آنها خبر مینوشتند. استفاده از مشما چند حُسن داشت: اول اینکه حجمش بسیار کم و نگهداری از آن آسان بود؛ مزیت دوم قابلیت استفاده چندبار از آن بود. نوشته های روی آن بهراحتی با آب و تاید پاک میشد. بنابراین دغدغه تهیه کاغذ اندکی رفع میشد. در مقاطع دیگر از كاغذ استفاده میشد.
پیاده سازی
پیادهسازی بهطور دقیق و كلمهبهكلمه صورت میگرفت. حتی مواردی همچون خنده، گریه، دست زدن حضار و مانند آن در متن پیادهشده مشخص میشد تا برای اسرا تصویرسازی كاملتری صورت بگیرد. برای نمونه، در زمان رحلت امام خمینی، گزارش لحظه به لحظه مراسم تشییع و خاكسپاری، با ذكر ریزترین جزئیات، كه گاهی به پانزده صفحه میرسید، پیاده میشد.
مسئول پیاده سازی
کسانی که مسئولیت پیادهسازی را برعهده داشتند، ازسوی بچه ها لقب «کرامالکاتبین» گرفته بودند. در هر آسایشگاه دو نفر مسئول این کار بودند و باید متّصف به ویژگی های امانت داری، شجاعت، تندنویسی میبودند. این افراد باید به این توانایی میرسیدند كه با شنیدن خبری خوشحالكننده مثل پیروزی در عملیاتها یا خبری ناراحتكننده مثل شكست در عملیات یا رحلت امام، شادی و غم خود را بروز ندهند تا اسرا با چهره خوانی به نوع خبر آگاهی نیابند.كاتبین بسیار بسیار ریز از سمت چپ كاغذ به طرف راست مینوشتند؛ یک خط فاصله میدادند سپس از راست به چپ تا پایین صفحه. دوباره همینطور زیگزاک بالا می آمدند و خط های خالی را پر می کردند.
زمان و مکان پیاده سازی
زمان و مکان پیادهسازی را هیچکس نمیدانست، جز سه نفری كه مسئول این کار بودند. سال اول اسارت، كار پیادهسازی شبها صورت میگرفت؛ بهمرور، برای بالا بردن ضریب امنیت، این كار به روزها منتقل شد. در این زمینه ابتكاراتی هم اندیشیده شد. برای کسانی که اخبار را پیاده می کردند تیمی درنظر گرفته شده بود كه بهطور نامحسوس از آنها مراقبت میكردند بی آنکه خودشان مطلع باشند، چون اگر یک برگه از کاغذ اخبار به دست عراقی ها میافتاد، برای کل اردوگاه دردسر درست میشد. این مسئله چنان مهم بود كه حتی درگیری با نگهبانان عراقی هم مجاز بود تا مباد سندی به دست عراقیها بیفتد. در مرحله بعد، اخبار کدگذاری شد که اگر احیاناً کاغذی به دست عراقی ها افتاد، از محتوای آن آگاه نشوند. حتی خود اسرای عادی هم متوجه محتوای خبر نمیشدند. مثلاً جمهوری اسلامی را "ج" یا صدام را "خ" کدگذاری میکردیم و هیچیك از شخصیتها و مسئولان سیاسی ایران، عراق و آمریکا اسمشان در خبر نمی آمد و تنها کاتبین و قرائت کنندگان خبر در آسایشگاه از این کلمات رمز باخبر بودند.
اخبار پس از پیادهسازی با نهایت دقت به مسئولان قرائت در آسایشگاههای مختلف سپرده میشد تا آن را برای اسرا بازگو كنند[۱].
نیز نگاه کنید به رادیو
کتابشناسی
- ↑ جوکار،رضا(1398). مصاحبه .تهران : 14 شهریور
میرشمسالدین فلاح هاشمی