بازتاب بازگشت آزادگان در مطبوعات کشور

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۵۴ توسط A-hamidian (بحث | مشارکت‌ها)

مقدمه

در پی تصمیم تاریخی امام خمینی (ره) مبنی‌بر پایان دادن به جنگ هشت‌ساله ازطریق راه‌حل سیاسی به‌جای راهکار نظامی، ایران در 27 تیر 1367 (18 ژوئیه 1988) رسماً قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را یک‌سال پس از تصویب پذیرفت و خبر آن را در نخستین نوبت خبری، ازطریق رادیو و تلویزیون انتشار داد.

    واکنش عراق به قطعنامه 598

دولت عراق به‌رغم قبول قطعنامه، بلافاصله پس از تصویب آن، در واکنش به پذیرش ایران، به بهانه برتری نظامی ایران در زمان صدور قطعنامه و تأثیر معنوی این برتری در مفاد آن، زیر بار توافق قبلی خود نرفت و شتاب‌زده دست به تحرکات نظامی گسترده‌ای زد و حملات خود را از زمین و هوا علیه کشورمان از سر گرفت. ارتش عراق با توسعه حملات هوایی علیه اهداف اقتصادی در شهرها و کشتی‌های تجاری در خلیج فارس، همچنین ساماندهی یورشی سراسری و غافلگیرانه از غرب و جنوب به عمق خاک کشورمان در 31 تیر 1367، درصدد برآمد تا ضمن جبران حقارت سال‌های جنگ، پایان آن را به نفع خود رقم زند.

پذیرش قطعنامه از سوی عراق

در نتیجه، این حملات گرچه با پاسخ کوبنده رزمندگان ایرانی مواجه شد، لکن علاوه‌بر تحمیل خسارت‌های مادی و معنوی بسیار، حدود 10 هزار نفر از نیروهای ایرانی را به اسارت گرفت تا به سطح برابری تعداد اسیران نزدیک شود. در نهایت، رژیم بعث عراق با مشاهده خیزش گسترده ایرانیان، به‌منظور مصون نگه‌داشتن توان نظامی خود و بی‌حاصل بودن ادامه شرارت‌ها، یک‌ماه بعد در 28 مرداد 1367 آتش‌بس را پذیرفت و به تحرکات عمده نظامی خود پایان داد.

برقراری آتش بس

    با برقراری آتش‌بس، به‌منظور اجرای بندهای قطعنامه، کمیته‌های مختلفی زیرنظر سازمان ملل تشکیل شد و عطاءالله مهاجرانی به‌عنوان مسئول کمیته اسرا ازسوی ایران تعیین شد. اولین دور مذاکرات ایران و عراق با هدایت یان الیاسون، نماینده دبیرکل سازمان ملل، در 3 شهریور 1367 در ژنو آغاز شد و از همان ابتدا، با اختلاف‌نظر پیرامون اولویت‌های هریک از طرفین مواجه شد. عراق خواهان پیشی‌گرفتن لایروبی اروندرود و امکان کشتیرانی در این آبراهه، قبل از هر اقدامی بود، تا هرچه زودتر از بن‌بست دریایی بیرون آید و به اوضاع اقتصادی خود سروسامان بخشد. ایران، اما بر اولویت عقب‌نشینی کامل نیروهای عراقی از خاک ایران و مبادله اسرا براساس ترتیب بندهای قطعنامه تأكید داشت و این دو را بر لایروبی اروندرود مقدم می‌دانست. بدین‌ترتیب اولین دور مذاکرات، پس از دو هفته به شکست انجامید و توافقی حاصل نشد[۱]. درهمین‌ایام و حین مذاکرات ژنو و در شرایطی که آتش‌بس به‌اجرا درآمده و نفرات ارتش ایران، بدون سلاح در منطقه حضور داشتند، ارتش بعث عراق در اقدامی غافلگیرانه و مغایر با همه موازین بین‌المللی 600 نفر از افراد ارتش ایران را به اسارت درآورد تا بتواند در مذاکرات صلح امتیاز بگیرد.

    دور بعدی مذاکرات از 10 مهر 1367 ابتدا در نیویورک آغاز و در ادامه در ژنو پی گرفته شد که تا اوایل 1369 به درازا کشید، اما هیچ نتیجه مطلوبی دربر نداشت. طرح مباحث‌ انحرافی و‌ امتیازخواهی‌های طرف عراقی، با هدف تأمین اهداف سیاسی، که ازطریق جنگ( ← جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) نتوانسته بود به‌دست آورد، مانع از دستیابی به نتیجه‌ای مطلوب بود.

    فضای رسانه ای جهان

در این مقطع، فضای رسانه‌ای جهان تا حدودی به نفع ایران تغییر یافت؛ حتی در مقطعی (مهرماه  1367) به دستور فهد، شاه عربستان، رسانه‌های جمعی این کشور، که زمان جنگ یکی از حامیان رسانه‌ای رژیم بغداد بودند، از تبلیغ علیه ایران منع شدند[۲] . براین‌اساس مواضع هیئت ایرانی در چارچوب مذاکرات صلح، بازتاب مطلوبی در رسانه‌های تأثیرگذار داشت. در این دوره، محور تلاش‌های راهبردی هیئت ایرانی را استقرار صلحی عادلانه و پایدار درمنطقه و رفع مشکلات و موانع بازگشت بیش از 100 هزار اسیر ایرانی و عراقی به آغوش خانواده‌هایشان در کمترین زمان، شکل می‌داد؛ راهبردی که ازطریق اجرای بندهای ابتدایی قطعنامه محقق می‌شد و بالمآل، مورد استقبال و حمایت افکار عمومی جهان بود. دامنه این موج به کشورهای منطقه نیز کشیده شد و هجدهمین اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی در ریاض، که هم‌زمان با برگزاری مذاکرات صلح برپا بود، با صدور بیانیه‌ای مبادله اسیران جنگی دو کشور در کمترین زمان ممکن وفق بند سوم قطعنامه را خواستار شد. در این شرایط، طرف عراقی، که ازسوی افکار عمومی و برخی محافل سیاسی تحت فشار قرار داشت، به‌یك‌باره خواستار مبادله کلیه اسرا قبل از هر اقدامی شد. این ترفند می‌توانست ضمن رهانیدن گریبان دولت عراق از اتهامات حقوق بشری، راه عبور از وضعیتی را که در آن گرفتار آمده بود تسهیل کند. عراق در این معامله 40 هزار اسیر می‌داد و 60 هزار اسیر می‌گرفت و بدین‌ترتیب به موضوع اسرا بدون تحمل هیچ فشار و هزینه‌ای فیصله می‌داد. حال آنکه این در شرایطی بود که دولت عراق تعداد زیادی از اسیران ایرانی را مخفی کرده و مانع از ثبت‌نام آنان در صلیب سرخ جهانی بود. ازاین‌رو، هیئت صلح ایران با هدف اثبات غیرصادقانه بودن این پیشنهاد عراق، آزادی توأمان کلیه اسرای جنگی دو طرف با عقب‌نشینی به پشت مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی را مطرح كرد که ازسوی عراقی‌ها با بی‌اعتنایی مواجه شد.

  فضای مصبوعات داخلی کشور

در چنین شرایطی مطبوعات داخلی با وجود پشت‌سر گذاشتن مسائل و مشکلات یک‌دهه جنگ و ناآرامی، در آستانه توسعه و شکوفایی کشور در دوران ثبات و آرامش، همچنان یکی از اولویت‌های خود را پیامدهای جنگ تحمیلی می‌دانستند و مسئولانه به پوشش و پیگیری اخبار و سوژه‌های مرتبط با آن می‌پرداختند؛ ‌طوری‌که در فاصله پذیرش قطعنامه 598 (تیرماه 1367) تا ورود آخرین گروه آزادگان به‌صورت گروه‌های پرتعداد (شهریور 1369) بیش از600 قطعه خبر، گزارش، گفت‌وگو، یادداشت و مقاله، فقط با موضوع آزادگان آن هم در چند نشریه پرتیراژ آن دوره درج شده است که محتوای محوری اغلب آنها حمایت از مواضع برحق جمهوری اسلامی ایران در موضوع آزادگان در بند است[۳] .    مطبوعات کشور با هدف‌ پایان دادن به آلام اسیران در بند و خانواده‌هایشان، تبیین جایگاه اجتماعی آنان و تعظیم و تکریم اسوه‌های صبر و پایداری، در چند محور به تولید محتوا پرداختند و به نمایندگی ازسوی افکار عمومی از هیئت ایرانی مذاکره‌کننده در ژنو پشتیبانی می‌کردند. «افشای جنایت‌های ضد‌بشری رژیم بعث عراق و رفتار مغایر با كنوانسیون بین‌المللی ژنو، با اسیران جنگی به دست این رژیم»، «فشار به صلیب سرخ جهانی برای ثبت‌نام از همه اسرای ایرانی در بند»، «ایجاد موج خبری علیه کارشکنی‌های طرف عراقی در مذاکرات دوجانبه»، «تأكید بر استمرار مذاکرات صلح در چارچوب قطعنامه و تحت‌نظارت دبیرکل سازمان ملل»، و «تعجیل در مبادله اسیران بیمار و معلول» ازجمله محورهایی بود که ازسوی مطبوعات کشور تعیین و به‌طور هماهنگ و مستمر دنبال می‌شد. روزنامه جمهوری اسلامی در‌همین‌راستا در زمستان 1367 اقدام به درج خاطرات اسیرانی که پیش‌تر آزاد شده بودند، به‌صورت پاورقی، با عنوان «قصه اسارت» كرد که به روایت رفتار ضدانسانی رژیم بعث عراق با اسیران ایرانی اختصاص داشت؛ همچنین با رصد اظهارنظر مقامات عراقی و اخبار و مطالب رسانه‌های عراقی، سعی در جمع‌آوری اسناد مؤثری در ارتباط‌ با نادیده گرفتن حقوق انسانی اسیران ایرانی ازسوی عراقی‌ها داشتند. درهمین‌رابطه، هنگامی‌که عاصم یعقوب، سفیر عراق در کویت، در نشستی خبری، سخنانی دال‌بر عدم ثبت‌نام از تعدادی از اسرای ایرانی را به زبان آورد، بلافاصله در مطبوعات داخلی منعکس و به‌عنوان سندی انکارناپذیر، ثبت تاریخی شد و دست‌مایه ستون‌نویسان مطبوعات داخلی و محور گفت‌وگوهای حقوقی با صاحب‌نظران و کارشناسان حقوق بین‌الملل شد (این خبر و حواشی آن برای اولین‌بار در 28 آذر 1368 در رسانه‌های داخلی انتشار یافت).

    در این مقطع، در پی کارشکنی‌های مداوم طرف عراقی، کار مذاکرات به رکود کشیده شد و حتی توصیه میخائیل گورباچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، به صدام هم برای شکستن بن‌بست رکود راه به جایی نبرد. (جمهوری اسلامی، 12 خرداد  1369: 9)[۴]

    این زمان عراق مایل به ادامه مذاکرات به‌صورت دوجانبه و بدون حضور نماینده دبیرکل سازمان ملل بود، تا با امتیازهایی همچون در تصرف داشتن بخشی از خاک کشورمان و هزاران اسیر ایرانی، که ثبت‌نام نشده بودند، به باج‌خواهی بپردازد. اما موضع ایران و دبیرکل سازمان ملل، اجرای کامل قطعنامه و ادامه مذاکرات با حضور نماینده سازمان ملل و در چارچوب قطعنامه بود. (جمهوری اسلامی، 8 فروردین 1369: 3) [۴]سرانجام کارشکنی‌های طرف عراقی به مرحله‌ای رسید که خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل، به‌صراحت از دولت عراق، به‌علت ایجاد اختلال در به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح انتقاد كرد و از هیئت عراقی دعوت کرد تا برای ازسرگیری مذاکرات به نیویورک بروند. اما عراقی‌ها اعتنایی نکردند و دعوت وی را بدون پاسخ گذاشتند. این موضوع دبیرکل سازمان ملل را به‌رغم محافظه‌کاری، به انتقاد از دولت عراق واداشت و ضمن بیاناتی تصریح كرد: «شورای امنیت بر قطعنامه 598 به‌عنوان چارچوب مذاکرات صلح میان ایران و عراق تأكید دارد و در اجرای آن، مصمم و جدی است. (جمهوری اسلامی، 5 اردیبهشت 1369: 3)[۵] در چنین شرایطی و به‌دنبال تصمیم عراق برای حمله به کویت، روند جدیدی در ارتباط با سرنوشت هزاران اسیر ایرانی و عراقی رقم خورد و بعد از شش مرحله نامه‌نگاری میان صدام و مسئولین عالی‌رتبه کشورمان، در طول یک ماه، از 26 مرداد 1369 تا 26 شهریور همان‌سال، 37532 اسیر ایرانی با 37934 اسیر عراقی مبادله شدند[۶]. بخش عمده‌ای از اسیران آزادشده ایرانی در این مرحله (حدود 19 هزار نفر) در زمره اسیران ثبت‌نام‌نشده بودند. (روزنامه‌های کثیرالانتشار همان ایام)[۵]

    روند غیرمنتظره آزادی اسیران ایرانی در این مقطع، که بیش از 83% آمار کل آزادگان کشور را تشکیل می‌داد، موجی از شوروشادی در نقاط مختلف کشور به‌وجود آورد. نشریات به‌ویژه روزنامه‌های سراسری، همه‌روزه با درج تصاویر و گزارش‌های متنوع از ورود آزادگان به خاک میهن و استقبال مردم بر ابعاد این شوروشعف می‌افزودند؛ به‌گونه‌ای‌که اخبار و تصاویر مندرج در صفحات مطبوعات آن ایام، به‌مثابه آلبوم عکس‌های یادگاری در یاد و خاطره ایرانیان باقی می‌ماند و آحاد ملت را به یکدیگر پیوند می‌دهد و هربار مراجعه به آنها حس همبود ملی را بیدار می‌کند.

نیز نگاه کنید به اسارت، اسرا و آزادگان در مطبوعات؛ بازگشت آزادگان به وطن

کتابشناسی

  1. ولایتی، علی‌اکبر (1376). تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر ایران. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
  2. هاشمی رفسنجانی، اکبر (1392). پایان دفاع، آغاز بازسازی/ کارنامه و خاطرات سال 1367. تهران: دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی.
  3. ده‌نمکی، مسعود (1384). فرهنگ‌نامه اسارت 2 اسارت و آزادگان در جراید. تهران: آسمان دانش.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ آرشیو روزنامه‌های جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام..
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ آرشیو روزنامه‌های جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام.
  6. آقایی‌، عباس و رستمی، فاطمه (1393). پابه‌پای آزادگان. خاطرات امیر سرتیپ عبدالله نجفی، چ دوم. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،ص.97.

اسماعیل علوی یگانه