اخبار تحول در وضعیت اسیران در مطبوعات
سال تحول در وضعیت اسیران
سال 1374 با نشانههای تغییر در وضعیت اسیران جنگ آغاز شد. اعزام هیئتی به بغداد به سرپرستی علی خرم، مشاور وزیر امور خارجه کشورمان، سرآغاز این تحول بود. با این سفر، باب مذاکرات از نو گشوده شد و آزادی باقیمانده اسرا در عراق مورد پیگیری قرار گرفت. تعیین تکلیف مفقودان و پناهندگان نیز موضوع دیگری بود که در دستور کار این هیئت قرار داشت. خرم در این سفر با وزیر خارجه وقت عراق، دیدار و گفتوگو کرد و طی نشستی خبری اظهار داشت: «سیاست ایران یافتن یک راهحل اساسی و عملی بهجای بحث و مجادله برای آزادی باقیمانده اسیران دو کشور است؛ زیرا موضوع اسرا موضوعی انساندوستانه است.» حاصل مذاکرات این بود که طرفین موارد مورد ادعای خود را فهرست کرده و ارائه کنند. این کار درنهایت به نفع ایران بود؛ زیرا طرف عراقی صرفاً ادعا میکرد و نمیتوانست فهرستی حقیقی از اسرای باقیمانده خود در ایران را ارائه دهد و ناگزیر از تقلیل آمار نجومی اسیران خود بود. این اقدام همچنین حربه تبلیغاتی رسانههای عراقی را از دستشان بیرون آورده و سوژههای تبلیغی آنها را محدود میساخت و زمینه مثبتی برای ادامه گفتوگوها در جوّی آرام برای یافتن راهحلی عملی و منصفانه محسوب میشد. تا آنزمان چنین اقدامی صورت نگرفته بود، ازاینجهت، گامی برای حل مسائل فیمابین به دور از فشارهای تبلیغاتی- مطبوعاتی محسوب میشد. ازجمله دستاوردهای این سفر، ادامه کار در قالب چهار کمیته مستقلِ «اسرا»، «پناهندگان»، «جستوجوی اجساد»، و «مسائل مرزی» بود که به تسهیل امور کمک میکرد. در این مقطع، مطبوعات داخلی ضمن حمایت از دستاوردهای هیئت ایرانی، با سعهصدر مرحله دیگری از تعامل و مدارا در چارچوب سیاستهای کلی نظام در راستای فراهم آمدن شرایط آزادی باقیمانده اسیران را به نمایش گذاشتند. (برای نمونه، ر.ك. جمهوری اسلامی و سلام در 21/3/1374)[۱]
19 شهریور 1374 متقابلاً هیئتی عراقی به سرپرستی سعد عبدالمجدی فیصل، قائممقام وزیر امور خارجه عراق، وارد تهران شد و با مقامات کشورمان به مذاکره پرداخت. حاصل این مذاکرات، در 7 ماده صورتجلسه شده و به امضای طرفین رسید. براساس آن، طرفین توافق کردند فهرست اسیران خود را مبادله کنند تا پس از بررسی و اعتماد، مبنای اقدام نهایی باشد؛ همچنین مقرر شد کمیته فرعی دیگری نیز پروندههای مورداختلاف درباره اسرا را مورد بررسی دقیق قرار دهد تا زمینه مبادله کلیه اسرای باقیمانده طرفین تحتنظارت کمیته بینالمللی صلیب سرخ فراهم شود؛ بدینترتیب برای اولینبار توافقنامهای مکتوب بین دو کشور درارتباط با اسرا به امضا رسید تا ادعای دو طرف بهدور از اغراق ثبت شود. هرچند این توافقنامه درعمل بهاجرا درنیامد و طرف عراقی حاضر به مبادله فهرست اسرای مورد ادعای خود نشد، اما مبنای مذاکرات آتی شد.
رویکرد مطبوعات داخلی در این دوره حمایت از تصمیمگیران و مسئولان اجرایی کشور بود. ازجمله ویژگیهای عملکرد مطبوعات در این ایام تجلیل از شأن اجتماعی آزادگان و تأكید بر اهمیت و جایگاه آنان در جامعه ایرانی بود. این رویکرد بیانكننده اهمیت موضوع و جدّیت ایران برای آزادی کلیه اسرا و مبیّن اهتمام مسئولین کشور در موضوع رهایی اسیران در بند بود. موضعی که از نگاه کارشناسان و محافل بیطرف مخفی نبود. این درحالی بود که عراقیها در آن مقطع، بهعلت انتفاضه شیعیان، تمایلی به بازگشت اسرای خود، که اغلب شیعهمذهب بودند، نداشتند و درعمل، بهجز آزادی گروهی از افسران وابسته به حزب بعث، از مبادله بقیه اسرا استقبال چندانی صورت نمیگرفت (صفحات روزنامههایی همچون سلام، کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی در این دوره گویای این واقعیتاند)[۱].
مطبوعات داخلی همچنین با پیروی از مشی مدارای مسئولان کشور سعی داشتند سطح روابط با عراق را حفظ كنند و به جوّ پرخاش و منازعه دامن نزنند. درمقابل، مطبوعات عراق مرحله دیگری از تاخت یکطرفه علیه ایران را آغاز كردند و با مظلومنمایی سعی داشتند تا ایران را متهم اصلی کارشکنی در آزادی باقیمانده اسرا نشان دهند. درهمینراستا، دولت عراق با هدف ایجاد سوژه برای نشریاتی که ازسوی عراق حمایت میشدند، اقدام به تنظیم و ارسال چهار نامه به دبیرکل سازمان ملل، رئیس کمیته صلیب سرخ جهانی، دبیرکل اتحادیه عرب و دبیرکل جنبش عدم تعهد كرد و ضمن آنها، ایران را طرف کارشکن در مذاکرات آزادی اسرا معرفی كرد. مطبوعات عراقی و سایر رسانههای همسو در حمایت از سیاستهای تبلیغی دولت بعثی صدام، اهتمام كامل و جاروجنجال بزرگی به پا کردند. در این شرایط کمال خرازی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل، بهمنظور مقابله با جنجال گروه مطبوعات عراقی و حامیان غربی و منطقهایاش، با تشکیل نشستهای خبری زودبهزود، به نقد رفتار عراق در موضوع آزادی اسرا پرداخت و به کارشکنیها و علل طولانی شدن و بینتیجه ماندن مذاکرات با عاملیت دولت عراق اشاره كرد. بازتاب این نشستها، که در نیویورک انجام میگرفت، در مطبوعات داخل و خارج از کشور تأثیر نسبتاً مثبتی در شناساندن ماهیت جنجال تبلیغاتی رژیم بعث عراق برای افکار عمومی جهان داشت.
اواسط 1375 دولت عراق با محول کردن ادامه مذاکرات به وزارت استخبارات (اطلاعات) عملاً کار را از دست وزارت خارجهاش خارج كرد و بدینترتیب تاکتیک جدیدی را برای طولانی و بینتیجه شدن مذاکرات در پیش گرفت. وزیر استخبارات عراق بلافاصله به ایران آمد و با رویكرد كاذب تلاش در جهت از بنبست درآوردن مذاکرات، محوریترین خواسته خود را نادیده گرفتن توافقات قبلی اعلام كرد. وی مدعی بود چون عناصر اطلاعاتی از نفوذ بیشتری در حاکمیت برخوردارند، در نتیجه میتوانند مأموریت خود را بهتر پیش ببرند. وی در سفر به تهران برای مذاکره به وزارت اطلاعات رفت و انتظار داشت با همتای اطلاعاتیاش مذاکره كند. اما رئیس کمیسیون اسرا، برای گفتوگو به وزارت اطلاعات رفت. در این دیدار موضوع آزادی همه اسیران در بند در ایران و عراق مورد بحث قرار گرفت. نماینده ایران ضمن تأكید بر توافقات قبلی از مواضع متزلزل طرف عراقی بهشدت انتقاد کرد و نادیده گرفتن جنبههای انسانی موضوع اسرا و حربه تبلیغی قراردادن آن ازسوی مطبوعات عراقی را تقبیح كرد.
مواضع قاطع و اصولی ایران موجب شد تا طرف عراقی بار دیگر ادامه مذاکرات را به وزارت خارجه بسپارد و موضوعات فیمابین را از آن طریق پیگیری كند.
ایران با هدف از بنبست درآمدن مذاکرات، در تاریخ 1375/8/5، 150 اسیر عراقی دیگر را بهطور یکجانبه آزاد كرد که با بازتاب رسانهای خوبی در کشورهای اروپایی مواجه شد. بهدنبال این اقدامات، صلیب سرخ ترغیب شد تا نمایندهای برای پیشبرد مذاکرات به تهران بفرستد و در پی آن، میشل کانیو، مدیرکل خاورمیانه و شمال افریقا در 13 آذر 1375 به تهران آمد و با مسئولان کشورمان گفتوگو كرد. در این مذاکرات لزوم بیطرفی صلیب سرخ مطرح و ساماندهی تلاشی صادقانه برای دستیابی به راهحلهای عملی بهمنظور حلوفصل مسائل مربوط به اسرا و تصحیح آمارهای صلیب از تعداد اسرای دو طرف درخواست شد. اما نماینده صلیب سرخ با این توجیه که: «ما فقط براساس شواهد و بازدیدها میتوانیم آمار را بپذیریم»، درعمل مواضع طرف عراقی را مورد حمایت قرار میداد. همزمان با حضور نماینده صلیب سرخ، برخی از روزنامههای کثیرالانتشار با درج مقاله و یادداشت انتقاداتی جدی نسبت به عملکرد صلیب سرخ جهانی مطرح و رسالت این نهاد بینالمللی را گوشزد کردند. (برای نمونه، ر.ك. روزنامههای کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، آذر 1375)[۲]