خانواده

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۵ توسط M-jafari (بحث | مشارکت‌ها)

مشكلات خانوادة اسير در مواجهه با اسارت.

مقدمه

خانواده به خاندان، اهل خانه، اهل‌البیت و دودمان اطلاق می‌شود[۱] و کوچک‌ترین گروه اجتماعی در جامعه است که شامل پدر و مادر و فرزندان و گاه خویشان نزدیکی ازقبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس و داماد است[۲].

خانواده و اسرا

یکی از مهم‌ترین مسائل و مشکلات هر جنگ بازماندگان رزمندگان هستند که ممكن است دچار بحران‌های روحی و مشکلات اجتماعی ‌شوند و این خود، عاملی بازدارنده در جنگ‌ها به‌حساب می‌آید. اما در فرهنگ جهاد و شهادت این بازدارندگی وجود نداشت و بيشتر خانواده‌ها و بازماندگان، از شهادت فرزند یا همسرشان با افتخار ياد و در مرگ آنها صبر پيشه مي‌كردند و این رفتار یکی از نقاط قوت ملت ایران در جنگ تحمیلی محسوب می‌شد.

اهمیت ارتباط اسرا با خانواده

تنهایی و عوامل اضطراب‌زای دیگری نظیر محصور بودن، شکنجه، بی‌خبری از میهن و خانواده و معلوم نبودن سرنوشت، برای اسراي جنگي شرایطی سخت‌تر به‌وجود می‌آورد. در دوره اسارت اطلاع از سرنوشت سایر اسرا، و آگاهی از اوضاع خانواده، جریانات داخلی کشور و چگونگی وضع جبهه‌های جنگ باعث کاهش نگرانی‌های ذهنی اسرا می‌شد و روحیة‌ مقاومت را در آنان زنده می‌کرد؛ پس می‌بایست به هر نحو ممکن در جهت ایجاد این ارتباط و کسب خبر کوشش می‌شد[۳].

نحوة اطلاع یافتن خانواده‌ها از اسارت

    نوع اسارت اسرا در كشور عراق به دو گونه بود: اسرایی که نامشان در فهرست هلال احمر و صلیب سرخ ثبت شده بود و رسماً اسیر محسوب می‌شدند و از حقوقي مانند نوشتن و ارسال نامه به خانواده و... برخوردار بودند که البته رژیم عراق توجهی به ماده‌های حقوق بین‌المللی اسرا نمی‌کرد، بلکه برعکس، در راه نقض آن، تمام سعی و تلاش خود را به‌کار می‌گرفت. گونة‌ دیگر اسیرانی بودند که دور از چشم ناظران بین‌المللی در اردوگاه‌های مخفی محبوس بودند و اسامی آنان در فهرست هلال احمر و صلیب سرخ ثبت نشده بود که این گروه در اثر كم‌آبی، بیماری، گرسنگی، شکنجه، آزار و اذیت، سرما و نبودن پتو و امکانات وضع نابسامان و اسفناکی داشتند. بسیاری در اثر بیماری و جراحت در مقابل چشم دوستانشان تلف می‌شدند و در گورهای بی‌نام و نشان به خاك سپرده می‌شدند و خانواده‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از آنها نداشتند.

    گروهي که در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بودند، مفقودالاثر بودند و هیچ نشانی از آنان در دست نبود. آن دسته از اسرا نيز که نامشان در فهرست صليب سرخ ثبت شده بود، به‌علت نقض حقوق بین‌الملل ازسوي عراق، پس از گذشت ماه‌ها خبر اسارت یا نامه‌شان به خانواده مي‌رسيد.

    خانواده‌ها از راه‌هاي مختلفي از وضعيت رزمندگان اسيرشان كسب اطلاع مي‌كردند:

1. اسامی در رادیو بغداد اعلام می‌شد و خبر به خانواده می‌رسيد.

2. تلویزیون عراق تصاویر اسرا را نشان می‌داد و دوستان و آشنایان به خانواده‌ها خبر می‌دادند.

3. اسیری در نامه‌اش نام اسیر دیگر یا دوستش را مي‌آورد و خانواده‌اش باخبر مي‌شدند.

4. اسیری به‌وسیله‌ همشهری‌اش در اسارت شناخته می‌شد و به خانواده‌اش اطلاع می‌دادند.

5. فیلمی به‌دست می‌آمد و خانواده فیلم را می‌ديد و تأييد می‌کرد؛ سپس طي مکاتبه با عراق، خبر اسارت تأييد می‌شد. (سایت ندای لر) (فیلم مذکور متعلق به اسیر طاهر ایزدی ممسنی بود)

    خانواده‌هايی هم بودند كه سال‌ها از فرزند يا پدرشان اطلاعي نداشتند. اسیران مفقودالاثر نمی‌توانستند با نامه خبر سلامتی‌شان را به ایران برسانند، بدین‌گونه تا چند روز قبل از آمدنشان به ایران، خانواده‌ها از سلامتی‌شان بی‌اطلاع بودند.

روش‌های ارتباط‌گيري اسرا با یکدیگر و خانواده‌ها

تعدادي از اسرا كه در اردوگاه‌های مخفی نگه‌داري مي‌شدند، در مواردی با اسرای ثبت‌نام‌شده برخورد مي‌كرند و با وجود محافظت شدید نگهبانان، اسامی ده‌ها تن از اين اسرا فاش می‌شد و به طرق مختلف، به اطلاع خانواده‌ها می‌رسید. فاش شدن این اسامی و اعلام آن به صلیب سرخ و در مواردی نیز اعتصابات و شورش‌های اسرا، باعث نجات جان ده‌ها تن از اسرای مفقودالاثر مي‌شد. این‌گونه ارتباط‌ها به روش‌ها و در موقعیت‌های زیر صورت می‌گرفت:

1. بیمارانی که به‌ندرت از اردوگاه به بیمارستان اعزام می‌شدند، هنگام نقل‌وانتقال و در لحظه‌های کوتاه و حیاتی اطلاعات را مبادله می‌کردند.

2. بعضی نیروهای صلیب سرخ در انتقال مطالب مساعدت می‌کردند.

3. افسران و سربازان عراقی، که از اردوگاهی به اردوگاه دیگر منتقل می‌شدند، ناقل اخبار مهم بودند یا تخلیه‌ اطلاعاتی می‌شدند.

4. نوشته‌هايي كه در کپسول دارو جاسازي مي‌شد یا نامه‌هايي كه در وسایل حمل‌ونقل عراقی‌ها مخفي مي‌شد.

5. روزنامه‌های عراقی و ترجمة‌ آنها به‌وسيلة گروه ترجمه در ستاد تبليغات جنگ در آن زمان.

6. اخبار تلویزیون.

7. رادیو؛ گرچه ممنوع بود. ولي گاهي از مقر نگهبانان عراقی یا از خط مقدم تهيه مي‌شد و مورد استفادة اسرا قرار مي‌گرفت.

8. اسرای جدیدالورود.

نامه، اصلي‌ترين پل ارتباطی بین اسرا و خانواده‌ها

نامه مهم‌ترين ابزار اسير برای تبادل اخبار و اطلاعات بود. خبرهایی که از خانواده می‌رسید، بر روحیة‌ اسرا تأثيرگذار بود. مسائل سیاسی و اخبار جنگ ازسوی هر دو طرف، بیشتر در قالب عبارات رمزی بیان می‌شد. اما همیشه اين خطر وجود داشت که افشای اطلاعات، موجب آزار و شکنجة اسرا شود.

نیز نگاه کنید به نامه‌نگاري

محتوای نامه‌ها

در نامه‌های اسرا موضوعات مشترک بسیاری وجود دارد که ازجمله‌ آنها این موارد است:

1. امام خمینی به‌عنوان مقتدا و منشأ آمال و موجب حفظ روحیه‌ اسرا.

2. اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی.

3. دلبستگی‌های خانوادگی، دلتنگی‌های فراق و امید وصال فرزندان و پدران و مادران و همسران.

4. پیام‌های صبر و مقاومت.

5. اشاره به جنایت‌ها و قساوت‌های بی‌شمار عراقی‌ها.

مشکلات اسرا/ آزادگان و خانواده‌هایشان

مشکلاتی که پس از آزادی اسیر با وی همراه است خانواده را نیز درگیر می‌کند. وقتی پدر خانواده از مشکلات روحی و جسمی رنج می‌برد، این موضوع اهمیت و حساسیت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا پدر خانواده دو نوع رابطه دارد: یکی رابطه‌ با فرزندان و دیگری با همسر. نوع رابطه‌ او با همسر و فرزندان بر روابط و رفتار اجتماعی آنان تأثير بسزایی دارد. آزادگان و خانواده‌هایشان بیشترین آسیب را از جنگ دیده‌اند. به زبانی می‌توان گفت که بیشتر از خودِ آزادگان، خانواده‌هایشان (به‌ویژه فرزندانشان) آسیب دیده‌اند. در دوران اسارت که پدر در خانواده حضور نداشته، فرزندان رنج‌های بسیاری را متحمل شده‌اند و پس از رهایی پدر نیز با مشکلات جسمی، روحی، درمانی، اجتماعی و اقتصادی او روبه‌رو هستند.

انواع مشکلات

هر دورة‌ زمانی اسارت (اعم‌از آغاز، حين و پس از اسارت) مشکلات خاص خود را دارد. اسارت کل زندگی اسیر را تحت‌تأثير قرار می‌دهد و زندگی افرادی که این دوران را طی کرده‌اند با دیگران کاملاً متفاوت است.دوری از خانواده (از 6 ماه تا 11 سال) و ایجاد فاصله به‌لحاظ طرز تفکر، سبک زندگی، علایق، ارزش‌ها و اهداف پدر را با تضادهایی روبه‌رو می‌کند و ارتباطات سرد خانوادگی، فاصلة‌ اعضای خانواده را بیشتر می‌کند و احساس تعلق را کاهش می‌دهد. تعدادي از اسرا، پس از آزادی به غیر از مشکلات روحی و جسمی، از مشکلات رفتاری و عدم توانایی در ابراز احساسات، عدم توانایی در تطابق خود با جامعه، ناامیدی و... رنج می‌بردند. اسارت آستانة تحمل آنها را پایین آورده بود[۴].

    زمانی‌که پدر در خانواده حضور نداشته باشد (دوران اسارت)، مشکلات اقتصادی به‌گونه‌ای پدیدار می‌شود و پس از رهایی از اسارت به شکلی دیگر. پدر با انبوهی از مشکلات جسمی و روحی مانند نقص عضو یا بیماری‌های اعصاب و روان و اختلالات روانی نمی‌تواند مانند افراد عادی فعالیت کند و خانواده خود با مشکلاتی روبه‌روست و فعالیت آزاده جواب‌گوی نیازهای اقتصادی خانواده نیست كه باعث بروز مشكلاتي براي آزاده و روابط عاطفي‌اش با اعضاي خانواده مي‌شود.

    مبحث آموزش و آگاهی از چگونگی مواجهه با مشکلات می‌تواند عامل مهمی در کاهش مشکلات خانوادة آزادگان باشد. اینکه آزاده تا چه حدی تحت درمان بوده (درمان افسردگی، مشکلات روحی و جسمی و...)، برای حل مشکلات خود چقدر تحت آموزش بوده (نحوة مصرف دارو، برخورد با اعضای خانواده و...)، دیگر اعضای خانواده برای کاهش تنش در خانواده از چه اطلاعاتی برخوردارند و چگونه در حل مشکلات آزاده (و درنهایت کل خانواده) همکاری می‌کنند. محافظت روانی از کارکردهای بسیار مهم در خانوادة‌ آزادگان محسوب می‌شود. وضعیت اقتصادی آزاده، چگونگی فرایند درمان، وضعیت اشتغال، نحوة گذراندن اوقات فراغت و مهم‌تر از همه حمایت‌های دولت و ارگان‌های مسئول نقش مهمی در ثبات خانواده‌ آزاده و انجام کارکردها دارد.

تبدیل مشکلات به نقاط قوت و تأثير آن بر خانواده

بررسی‌ها نشان می‌دهد که آزادگان از سطح آگاهی بالایی برخوردارند و حدود 70 درصد آنان به حقوق اجتماعی، مشکلات روحی و جسمی و آثار به‌جامانده‌ دوران اسارت و تأثير آن بر استحکام خانواده، ضرورت مشاوره‌های روان‌شناختی و... به‌خوبی واقف‌اند.یکی از عوامل بالا بودن سطح آگاهی آزادگان خودسازی و پایبندی به ارزش‌های دینی در دوران اسارت بوده است؛ این پایبندی عامل مهمی نيز در مقاومت اسرا در اين دوران بوده است. اسرا در عین تحمل شکنجه‌ها و رنج‌ها به انجام وظایف دینی و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی پرداخته‌اند و با فراگیری مهارت‌های شغلی و آموختن زبان‌های عربی، انگلیسی، فرانسوی و... در آن روزها، ماه‌ها، و سال‌هاي پرفشار، نشان داده‌اند که با توکل به نیروی لایزال الهی و پایمردی می‌توان سخت‌ترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کرد.

    اسرا پس از بازگشت از اسارت نيز، با وجود مشکلات مختلف، دست از تلاش در عرصه‌های مختلف برنداشتند و به کسب علم، اشتغال و فعالیت‌های اجتماعی پرداختند. بسیاری از آنان با استفاده از تجربیات، آموخته‌ها و مهارت‌هایی که در اسارت بدان دست یافتند، توانسته‌اند تا اندازه‌ای جوابگوی نیازهای اقتصادی و اجتماعي خانواده باشند. بدين‌ترتيب اين پشتوانه‌ها كه از دوران اسارت به‌جا مانده است در كاهش مشكلات آزادگان نقش بسزايي داشته است.

كتاب‌شناسي

  1. معین ، محمد (1371).فرهنگ معین.ج.1،ص.1394.
  2. انوری،حسن (1382). فرهنگ سخن . ج.1،ص.898.
  3. گروه تحقیق و نویسندگان دفتر پژوهش (1376). نامه‌ها سفیران مقاومت. تهران: انتشارات ستاد کل رسیدگی به امرو آزادگان.
  4. باقری، آیدین و آهنگران، مهدی (1396). جنگ، اسارت، خانواده. تهران: پیام آزادگان،ص.26.

برای مطالعه بیشتر

احمدزاده، میکائیل (1388). اردوگاه 15 تکریت. تهران: نشر شاهد

اسکافی، محمدجواد (1393). سال‌های اسارت. جلد اول. تهران: علمی و فرهنگي.

اصغری‌نژاد، محمد (1385). یک فروغ از رخ ساقی. قم: زائر.

امجدیان، محمود (1381). نامه‌های اسارت. تهران: سوره مهر.

بزرگمهرنژاد، فتحعلی (1394). اسیر شماره 3918. یاسوج: سی‌سخت: فرهنگ مانا.

بهشتی، مرتضی (1379). حدیث یحیی. تهران: پيام آزادگان.

پیرهادی، محمودرضا (1390). از میان دیوارهای بلند. ورامین: علمی فرهنگی صاحب‌الزمان عج.

جعفری، قاسم (1377). آینه‌های مقاومت و عاطفه. تهران: جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران.

جعفری، مجتبی (1375). جهنم تکریت. تهران: سوره مهر.

چلداوی، احمد (1392). یازده. قم: نشر معارف.

خوش‌زاد، اکبر (1391). اسارت فرحبخش. تهران: آل احمد.

رسولی، بهمن (1389). از رؤیا تا واقعیت. تهران: فخرالاسلام

زین‌العابدین، مسعود (1392). تجمع ممنوع. آذربایجان شرقی: سوره مهر.

سایت ندای لر، جزوه خبر اسارت، ص 12.

عبداللهی، سرفراز (1384). قنوت در قفس. تهران: نسیم حیات.

علیدوست قزوینی، علی (1385). ابر فیاض. قم: عرش اندیشه.

کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. تهران: پیام آزادگان.

گروه تحقیق و نویسندگان دفتر پژوهش (1375). خاطرات خانواده اسرا. تهران: ستاد رسیدگی به امور آزادگان.

محمدی، عبدالله (1385). عطش و معرفت. اردبیل: باغ اندیشه.

نیری، حسین (1386). بزرگمرد کوچک. تهران: سوره مهر.

نویسنده مقاله :زهرا يزدي‌نژاد