امنیت
نيل به امنيت فردي و جمعي در اردوگاهها هم ازسوي عراقيها و هم ازسوي اسراي ايراني.
امنیت در لغت «حالت فراغت از هرگونه تهدید یا حمله یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله» را گویند. امنیت در مباحث علوم سیاسی از ضروریترین نیازهای جامعه است. در گفتمان سلبی بر نبود خطر و تهدیدات استوار است؛ ولی در گفتمان ایجابی به تأمين و تضمین آسایش و آسودگی نظر دارد [۱].
امنیت اسرا را میتوان از چند بُعد تعریف کرد:
1. امنیت فردی یا جمعی اسرا در برابر حوادث و نيز عملكرد سربازان و افسران و نگهبانان عراقي. در این مورد، باید گفت عراقیها مرتباً با افزایش تهدید امنیت روحی، اسرا را مورد تهاجم قرار میدادند و ازطریق تنبیهات بدنی به امنیت جسمی آنها نیز آسیب میرساندند. ازطرفدیگر، با انواع و اقسام فعالیتهای جاسوسی در میان اسرا، جوّ بدبینی و ناامنی در گفتار و رفتار جمعی اسرا ایجاد میکردند. در نهایت، امنیت جمعی اسرا، در کنار امنیت فردی آنها در اغلب اوقات اسارت به بهانههای مختلف مختل میشد.
2. امنیت اسرا از منظر نگهبانان و مسئولان اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق. این نوع امنیت بیشتر شامل امنيت جاني اسرا، محافظت از آنها برای آنکه فرار نکنند یا صدمهای به خودشان یا دیگران وارد نکنند، تأمين امنيت غذايي اسرا، و در نهایت امنيت فيزيكي اردوگاهها ميشد.
نحوة ادارة اردوگاههای اسرا برای شکستن روحیة مقاومت و ایستادگی توسط دشمن بعثی و استقامت در برابر خواستهها و دستورهاي بیضابطه، تقابلي دائمی و مخاطرهآمیز بود. اجرای دستورهاي نظامی ارتش عراق و حتی مغایر با کنوانسیونهای بینالمللی مانند جلوگیری از برپایی مراسم گوناگون فرهنگی و معنوی، ورزش، کلاسهای درس و غيره باعث افزایش مخاطرات و کاهش امنیت در اردوگاههای اسرا بود.
با توجه به تأكيدات دین مبین اسلام، مبنیبر حفاظت از جان خود، با وجود شکنجه و فشارهای بسیار زیاد عراقیها، از بدو اسارت در هنگام بازجویی، انتقال به اردوگاهها و حتی در اردوگاهها و زندانهای انفرادی و امکان خودکشی در بین اسرا، توجه به حفظ جان و امنیت فردی در سرلوحه تفکر و اقدامات اسرا قرار داشت.
سربازان عراقی براي تضعيف روحیه و جذب جاسوس، به افراد ضعیف و کمسنوسال فشارهای بیشتری را وارد ميكردند یا با نصب تلویزیون و توزیع روزنامه و مجلات منافقین، امنیت فکری و ذهنی اسرا را به خطر میانداختند؛ بنابراين افراد با توانمندی جسمی و اعتقادی بالاتر بهطور مستمر خطرهاي مربوط به امنیت جانی و ذهنی اسرا را پایش و کنترل میکردند. نقش فرماندهان (فرماندهانی که اسیر شده بودند) در دوران اسارت، در راهبری امور حفاظتی و امنیت اسرا بسیار سازنده و کارساز بود.
ارتش عراق نيز بهعلت اینکه اسرا سرمایههایی ارزشمند برای اخذ امتیاز در مذاکره یا تبادل با اسرای عراقی بودند و اسامی آنان در فهرست صليب سرخ جهانی ثبت شده بود و بهطور مستمر مورد بازدید قرار میگرفتند یا فرارشان از اردوگاههای عراق، باعث انتقال اطلاعات و ضعف امنیتی و حفاظتی محسوب ميشد، از حداکثر تلاش برای نگهداري آنان دریغ نمیكردند. کشیدن انواع سیمخاردار در اطراف ساختمانهای نگهداري اسرا، کنترل دقیق ورود و خروج اسرا، آمارگیریهاي خستهکننده و چندمرحلهاي روزانه در اردوگاهها، پیشبینی برجک و انجام نگهبانی شبانهروزی، پیشبینی نفربر با تیربار در مواقع اضطراری، و پیشبینی وسائط نقلیه و نگهبانان مجهز برای انتقال اسرا، جلوگیری از درگیری بین اسرا، تأمين حداقل غذای روزانه برای زنده ماندن ازجمله اقدامات عراقيها براي تأمين امنيت و حفاظت از اسرا بود.
كتابشناسي
- ↑ آشوری، داریوش (۱۳۸۷). دانشنامه سیاسی. چاپ شانزدهم. تهران: مروارید،ص.38.
نویسنده مقاله :محمدرضا كائيني