اسارت و اسیران

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۲ توسط A-hamidian (بحث | مشارکت‌ها)

تعريف اسير و معرفي اقشار گوناگون اسراي جنگ تحميلي.

مقدمه

در طول قرون گذشته و امروز، جنگ‌ بین کشورها همواره وجود داشته و یکی از مهم‌ترین عوارض آن اسارت بوده است. هدف از به اسارت گرفتن، تضعیف قدرت جنگی طرف مقابل و گرفتن امتياز از اوست.

اسیر

«اسیر به معنی گرفتار، بندی، زندانی است و کسی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود.» [۱]. در دانشنامة آزاد گفته شده اسیر جنگی به شخصی نظامی یا غیرنظامی می‌گویند که در طول جنگ یا بلافاصله پس از پایان جنگ، توسط نیروهای طرف مقابل دستگیر و به اسارت گرفته می‌شود.

نظر اسلام در مورد اسارت و اسرا

در دوران قدیم، اسارت برابر بود با مرگ یا بردگی. فقط در ایران باستان و بعدها در دوران اسلام، اسیران جنگی را تحت حمایت قرار می‌دادند. در فقه اسلامی، همة افراد دستگیرشده از جبهة دشمن، که توانایی رزم را داشتند و از نیروهای دشمن به‌شمار مي‌آمدند، اسیر نامیده می‌شوند، اگر به‌طور علنی به ‌نفع دشمن فعالیت کنند، به‌صورت غیر‌علنی بجنگند، منظم و تحت فرماندهی فردی معین یا غیر‌معین باشند، با علامت مخصوص یا بدون علامت قابل رؤیت از راه دور به مبارزه پرداخته باشند. ازنظر اسلام، اسیر تا قبل از اسارت، مثل بقیة نیروهاى نظامى دشمن و مبارزه با او شرعى و قانونى است، اما از زمانی‌که به دست سربازان اسیر شد، باید نهایت محبت و رفتار انسانى را نسبت به او درنظر گرفت. نظام حقوقى اسلام در باب اسیر داراى سابقة تاریخى طولا‌نی‌ای است. زمانى‌که اسلام در مورد اسیران مراعات اصولى را به‌صورت قانون الزامى می‌دانست، هنوز در نقاط دیگر دنیا، مقررات حقوقى و قانونى در این زمینه وجود نداشت. قانون اسلامی دربارة اسیران جنگی به شکل زیر است:

1. آزادی بدون قید و شرط.

2. آزاد شدن در مقابل پرداخت غرامت به‌عنوان فدیه.

3. در صورت لزوم، مبادله با اسیران مسلمان.   «در قانون اسلام، کشتن اسیر به‌هیچ‌وجه جایز نیست. در جنگ بدر، چند تن از اسیران، که خواندن و نوشتن مى‌دانستند، به دستور پیامبر(ص) به آموزش کودکان مسلمان پرداختند. هر‌یک‌ از اسرا پس از آنکه به ده‌ کودک مسلمان خواندن و نوشتن آموختند، بدون پرداخت فدیه، آزاد ‌شدند و این براى اولین و آخرین‌بار در تاریخ بشر بود که به فرمان پیامبر(ص)، آموزش و دانش به‌‌جاى غنیمت جنگى درنظر گرفته شد.» (نهایة الارب، ج 2، 56) (← اسارت در اسلام)

حقوق اسرا در قوانين بين‌الملل

«اولین حقوق مربوط به اسرا در اوت 1864 یعنی قبل از جنگ جهانی اول وضع شد. این مقررات به شرح زیر بود:


1. رفتار با اصول انسانیت و بدون هیچ‌گونه تبعیض نژاد، عقیده و جنسیت.

2. این موارد اکیداً ممنوع است: قتل عمد، شکنجه، رفتار خلاف انسانیت و هرگونه تنبیه بدنی، آزمایش‌های بیولوژیک، لطمه به سلامت، وادار ساختن به خدمت در نیروی دولت خصم، محروم ساختن از حق دادرسی بی‌طرفانه.

3. رعایت حقوق طبیعی ازقبیل مسکن، غذا، لباس و بهداشت و پرستاری و ... .

4. حمایت از اسیران در برابر هرگونه اعمال خشونت‌آمیز.

5. آزادی مذهب و اجرای آزادانة مراسم مذهبی.

6. تشویق و توسعة فعالیت‌های فکری، تربیتی و تفریحی و ورزشی.

7. رعایت درجه و رتبة اسیران.

8. استفاده از استعدادهای جسمانی برای کار، با درنظر داشتن درجات نظامی و پرداخت حقوق فوق‌العادة کار.

9. تأمين منابع مالی اسیران جنگ و پیش‌پرداخت به‌عنوان حقوق ماهیانه.

10. ایجاد تسهیلات و امکانات برای مکاتبة اسیران با خارج و دریافت هدایا و امانات.

11. به رسمیت شناختن حق شکایت برای اسیران به‌علت کیفیت اسارت.

12. استفاده از استعدادهای مختلف اسیران در کارهای مربوط به خودشان.

13. اسیران جنگی در اختیار دولت دشمن هستند، نه در اختیار اشخاص.

14. اسارت زمان جنگ ازجمله اقدامات جزایی محسوب نمی‌شود. اسیر هیچ‌گونه وظیفة وفاداری در قبال دولت بازداشت‌کننده ندارد.

15. اسیر جنگی از کلیة امکانات نیروهای مسلح دولت بازداشت‌کننده در تنبیهات جزایی و انتظامی برخوردار خواهد بود.

16. ممنوعیت انتقال اسیران به مؤسسات تأدیبی مثل زندان، توقیف‌گاه نظامی، زندان با اعمال شاقه و... .

17. اسیر فراری که دستگیر شود، تنها یک‌بار مجازات انتظامی شده و در صورت تکرار، مجازات او تشدید نمی‌گردد.

18. مجازات‌های انتظامی شامل جریمه تا 50 درصد مساعدة حقوقی، مزایا و بیکاری‌های کمتر از دو ساعت و توقیف می‌باشد.» [۲]

   «براساس کنوانسیون سوم ژنو نیز، که در 1949 به امضا رسیده، اسیر جنگی به مبارزانی گفته می‌شود که تسلیم دشمن شده‌اند و قدرت مبارزه نداشته باشند. شامل:

1. اعضای نیروهای مسلح یکی از متخاصمین‌، ‌‌چریک‌ها و دسته‌های داوطلب که جزء نیروهای مسلح مزبور باشند.

2. چریک‌ها و اعضای سایر دسته‌های داوطلب نهضت‌های مقاومت متعلق به یک دولت متخاصم که در داخل و یا خارج خاک خود مشغول عملیات باشند ولو آنکه خاک مزبور اشغال شده باشد.

3. اعضای نیروهای مسلح منظم که خود را وابسته به دولت یا مقامی معرفی كنند که ازطرف دولت دستگیرکننده به رسمیت شناخته ‌شده باشند.

4. کسانی ‌که همراه نیروهای مسلح هستند، بی آنکه به‌طور مستقیم جزء آن باشند، ازقبیل اعضای غیرنظامی کارکنان هواپیمای جنگی، خبرنگاران جنگی، تهیه‌کنندگان اجناس و اعضای واحد‌های کار یا خدمت که عهده‌دار آسایش نیروهای مسلح هستند.

5. کارکنان نیروهای دریایی بازرگانی ازجمله فرماندهان، ناخدا و کارکنان هواپیمایی دولت‌های متخاصم که به‌موجب این مقررات حقوق بین‌الملل از معاملة مساعد‌تری برخوردار نیستند.

6. اهالی اراضی اشغال‌نشده که موقع نزدیک ‌شدن دشمن، بی آنکه فرصت تشکیل نیرو‌های منظم را داشته باشند، از روی اجبار برای مبارزه با دشمن اسلحه به‌دست می‌گیرند. مشروط به اینکه به‌صورت علنی اسلحه حمل كنند و قوانین جنگ را محترم شمارند.

7. اشخاصی که به نیروهای مسلح کشور اشغال‌شده تعلق دارند و یا متعلق بوده‌اند، درصورتی‌‌که کشور اشغال‌‌کننده به‌علت همین تعلق، اقدام به بازداشت آنها را لازم بداند.»[۲]

    «طبق کنوانسیون ژنو افراد زیر حق برخورداری از اسیر جنگی را ندارند:

نظامیان مزدور، جاسوس‌ها، خرابکاران، اتباع غیرنظامی دشمن. البته ناگفته نماند که طبق کنوانسیون ژنو، به اسارت گرفتن غیرنظامیان ممنوع است.» [۲](← حقوق بين‌الملل و اسيران جنگي)

اسارت در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

خسارت انسانی جنگ‌ها ابعاد متفاوتی دارد. بعضی‌ها جان خود را از دست می‌دهند، عده‌ای دیگر دچار نقص عضو می‌شوند و عده‌ای هم به اسارت درمی‌آیند. علی‌رغم همة تلاش‌های صورت‌گرفته، وضعیت اسرای جنگی هنوز از بغرنج‌ترین مشکلات جنگ‌ها به‌شمار می‌رود. اولین و مهم‌ترین مسئله درخصوص اسرای جنگی، اثبات اسارتشان به‌وسيلة ارتشی است که آنها را اسیر کرده. بعد از این مرحله است که سازمان‌ها و قوانین مربوطه می‌توانند مؤثر واقع شوند. تعیین وضعیت و سرنوشت اسرای جنگی و مفقودین، ازجمله مشکلاتی است که نه تنها در طول جنگ، بلکه سال‌ها بعد از خاموش شدن آتش جنگ هم باقی می‌ماند. کشور ایران نیز در طول قرون و اعصار از موضوع اسارت جدا نبوده است. سی‌و‌یکم شهریور 1359 کشور عراق به ایران اعلام جنگ کرد. البته ناگفته نماند حداقل حدود يك‌سال قبل از آن، تجاوزاتی به داخل مرزهای کشور داشت و به تبع آن عده‌ای را به اسارت گرفت. یکی از ابعاد مهم و انسانی در جنگ تحمیلی هشت ساله، اسیران جنگی بودند که در مناطق درگیری و عملیات پدافندی و آفندی به اسارت درآمدند. در روزهای اول جنگ مجموعه یا سازمان خاصی مسئولیت پیگیری سرنوشت اسرا و مفقودین را به‌عهده نداشت. باید مجموعه‌ای به‌صورت تخصصی این امور را تا رسیدن به نتیجه مطلوب دنبال مي‌كرد. به‌همین‌منظور دو مجموعه تشکیل شد:

1. کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودین ایرانی؛

2. اداره جست‌وجوی مفقودین جمعیت هلال احمر ایران.

    «با مطالعه و بررسی خاطرات و سرگذشت‌های به‌جامانده از اسرای ایرانی و عراقی، اسناد غیرقابل انکاری از میزان پایبندی دو طرف به کنوانسیون اسرای جنگی به‌دست می‌آید. شواهد حاکی از آن است که اسیران ایرانی، نه تنها از حداقل امکانات زندگی یک انسان در اردوگاه‌هاي عراق برخوردار نبودند، بلکه به دست نگهبانان و مسئولان عراقی اردوگاه‌ها تحت انواع شکنجه‌های روحی و جسمی قرار می‌گرفتند. گزارش‌هاي غیررسمی متعددی نشان می‌دهد که تعداد فراواني از اسرای ایرانی به‌اسارت‌درآمده در طول هشت سال دفاع مقدس در زمان انتقال از خط مقدم تا قرنطینه‌ها و در محل قرنطینه یا زمان انتقال تا اردوگاه به‌علت شدت جراحات، شکنجه و... به شهادت رسیدند و برخی را نیز سربازان عراقی به روش‌های گوناگون در منطقة عملیاتی به شهادت رساندند.» [۳].

معرفی قشرهای مختلف اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق

ردة نظامی

الف) نیروهای مسلح منظم ارتش شامل افسران، درجه‌داران که بیشتر در سال‌های اولیة جنگ و ماه‌های آخر جنگ به اسارت درآمدند، نیروهای وظیفه و احتیاطِ زمینی، دریایی و هوایی، به‌علاوة نیروهای شهربانی و ژاندارمری سابق.

ب) نیروهای کادر و وظیفة سپاه پاسداران که در رده‌های فرماندهی و عادی بودند.

ج) نیروهای مسلح نامنظم: نيروهاي چريكي، نيروهاي خدماتي، نيروهاي جهاد سازندگي، نيروهاي امدادگر، و نیروهای بسیجی که در همة رده‌های سنی از دانش‌آموزان راهنمایی تا افراد سالخورده در میان آنها به چشم می‌خورد.

ردة غیرنظامی

شامل افرادی بود که از روزهای آغاز جنگ، به دست سربازان عراقی بازداشت و به خاک عراق منتقل شدند یا به دست گروهک‌های معاند نظام در مناطق کردستان بازداشت و به ارتش عراق فروخته شدند. برخی از آنها اعضای یک خانواده بودند. در طول جنگ تحمیلی، حدود سه هزار نفر از مردم عادی و غیرنظامی به اسارت درآمدند و اکثر آنها تا 1369 در اردوگاه‌های کشور عراق اسیر بودند. این افراد به شرح ذیل بودند:


الف) ساکنان شهرهای مرزی: حدود 1500 نفر ازجمله سالخوردگان، زنان و کودکان. در حدود 500 نفر از ساکنان مناطق مرزی کردنشین بودند و در ترددهایی که به روستاهای مرزی عراق داشتند، دستگیر و یا ازسوی گروهک‌های ضدانقلاب دستگیر و به نظامیان عراقی فروخته شدند. دراین‌میان بیست‌وچهار زن، که یک زن در سال‌های اسارت به شهادت رسید، همگی غیرنظامی بودند و از ساکنان روستاهای مرزی ایران به‌جز پنج نفر، که از نیروهای امدادی بودند و برای کمک‌رسانی مجروحان در مناطق جنگی آمده بودند.

ب) پزشکان، بهیاران، اعضای سازمان هلال احمر: پزشکان و دانشجویان پزشکی و بهیاران در قالب نیروهای داوطلب بسیجی به جبهه آمده بودند و اسیر شدند. دراین‌میان پنج زن هم امدادگر بودند.

ج) مقامات رسمی ایران: معروف‌ترین اسیران در میان نظامی‌ها سرلشکر شهید حسین لشگری بود که در آخرین روزهای شهریور 59 و در بین غیرنظامیان شهید مهندس محمدجواد تندگویان وزير نفت وقت بود که نهم آبان 59 توسط ارتش رژیم بعث به اسارت درآمدند. ابتدا ارتش عراق اسارت تندگویان را تأييد کرد، اما سپس منکر آن شد و در نهایت 26/9/1370 جسد او را تحویل ایران داد. مهندس سید محسن یحیوی و مهندس بهروز بوشهری نیز بعد از تحمل سال‌ها اسارت به وطن برگشتند.

د) افراد ولگرد: افراد ولگرد و کسانی که برای سرقت و تصاحب اموال بی‌صاحب مردم به شهرهای مرزی رفته بودند، به دست دشمن اسیر شدند.

ه‍‌) پناهندگان: تعدادي از اسرای ایرانی برنگشتند و به عراق یا کشورهای اروپایی یا سازمان مجاهدین خلق پیوستند.(← پناهندگي)

و) تعداد اندکی هم افرادی بودند که در تلاش برای خروج غیرقانونی از مرزهای کشور ازسوی گارد مرزی، گشتی‌های عراقی در خلیج فارس دستگیر یا به‌وسيلة قاچاقچی‌ها به سربازان عراقی فروخته و به بازداشتگاه اسیران جنگی منتقل شدند.

ز) افرادی که بر اثر مجروحیت به دست دشمن اسیر شدند.

ح) برخی از افراد هم بر اثر ورود اشتباهی به مناطق دشمن به دست عراقی‌ها اسیر شدند.» [۲]

    «تعداد قابل توجهی از اسرا در فاصلة روزهای 22 تا 25 تیر 1367 و به‌عبارتی چند روز قبل از پذیرش قطعنامه، به اسارت ارتش عراق درآمدند.» [۳]

    «بیشترین تعداد اسرای ایرانی از سربازان ارتش و بسیج و 17 درصد اسرای ایرانی متأهل بوده‌اند که تعداد اندکی هم مجبور به جدایی یا طلاق شدند. در مدت بیش از ده سال، ارتش عراق شهادت 574 نفر را تأييد و به صلیب سرخ جهانی اعلام کرد که میانگین سنی آنان بین 17 تا 25 سال بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد بیشترین افراد فوت‌شده در زمان اسارت به‌ترتیب 194 نفر بسیجی، 184 نفر سرباز ارتش، 35 نفر غیرنظامی بودند.» [۳]

    در طول هشت سال جنگ، در یک تقسیم‌بندی کلی، اسرای ایرانی به دو گروه عمدة ثبت‌نام‌شده در کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ و مفقودالاثر تقسیم می‌شدند. فقط 48 درصد اسرا ثبت‌نام‌شده در صلیب سرخ و 52 درصد جزو مفقودین بودند. با تهاجم نیروهای دشمن با توان نظامی بالا و در مقابل، عدم آمادگی دفاعی رزمندگان ایرانی، نیروهای بعثی به‌سرعت به خاک ایران رسیدند و برخی شهرها را در محاصرة خود قرار دادند که دراین‌میان، تعدادی از رزمندگان اعم‌از ارتشی، سپاهی و نیروهای ژاندامری که در مناطق مرزی انجام وظیفه می‌کردند و تعدادی از نیروهای مردمی و شخصی خودجوش که در مقابل دشمن ایستاده بودند و همچنین بسیاری از ساکنان مناطق قصر شیرین و... را به اسارت خود درآوردند و به زندان‌های موقت فرستادند. تعداد تجاوزهای عراق بر ضد ایران، قبل از آغاز رسمی جنگ، بسیار متعدد است. طبق آمار وزارت خارجة جمهوری اسلامی ایران، عراق از 13 فروردین 1358 تا پایان مرداد 1359، 397 بار به مرزهای زمینی، دریایی و هوایی ایران تجاوز کرده است.[۴] در پی این حملات، از فروردین 1358 تا نیمة اول 1359، یعنی قبل از شروع رسمی جنگ، حدود هفتاد نفر از مردم عادی مرزنشین، تکاوران ارتش و... به اسارت درآمدند. [۵]

    «گروه اول، اسرایی بودند که پس از گذراندن مراحل مختلف بازجویی و شکنجه در زندان‌های موقت و مدتی پس از ورود به اردوگاه اصلی، مورد بازدید نمایندگان کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ قرار گرفتند و ثبت‌نام ‌شدند. در پی این ثبت‌نام، با پُر کردن نامه‌ای که بازرسان صلیب در اختیار اسرا قرار دادند و با ارسال آن به هلال احمر ایران، خانواده‌شان را از سرنوشت‌شان آگاه ‌ساختند و تا پایان اسارت، از این‌ طریق با خانواده‌های خویش در ارتباط بودند. نیروهای بعثی پس از ثبت‌نام هر اسیر، وظایفی داشتند که مهم‌ترین آن، حفظ جان اسرا بود. این امر شرایط روحی اسیر را تا حدودی در وضع بهتری نسبت به اسرای مفقود و ثبت‌نام‌نشده قرار می‌داد. از حدود 40 هزار اسیر ایرانی، تقریباً 19۰۰۰ نفر مورد ثبت‌نام کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ قرار گرفته بودند.» [۵].

    گروه دوم، اسرای مفقودالاثر بودند که آنها هم به دو گروه تقسیم می‌شدند: دستة اول، اسرایی که در همان روزهای ابتدایی جنگ به اسارت درآمده و به زندان‌های عراق منتقل شدند. دشمن از معرفی این افراد، به‌علت شاخص بودن درجه و عضویت یا داشتن سمت و مسئولیت لشکری یا کشوری، به کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ خودداری می‌کرد. بخش عمدة این گروه از اسرا، افسران و خلبانان نیروی دریایی، زمینی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند؛ گروه دوم، اسرایی بودند که اواخر ۱۳۶۵ و بعدها پس از پذیرش قطعنامة ۵۹۸ به اسارت درآمدند و به اردوگاه اصلی انتقال یافتند، اما دشمن آنها‌ را به کمیتة بین‌المللی صلیب سرخ معرفی نکرد. این گروه در مدت اسارت خود، شرایط سخت و طاقت‌فرسایی داشتند و حتی از داشتن کمترین امکانات محروم بودند که در پی این گمنامی، بعثی‌ها به شکنجه و آزار آنها مبادرت می‌کردند.

مکان نگه‌داري اسرا

همة اسرا پس از اسارت به نزدیک‌ترین پادگان یا مدارس مرزی در عقبه فرستاده می‌شدند؛ سپس به زندان‌های معروف عراق و پس از تخلیة اطلاعاتی به اردوگاه منتقل می‌شدند. تنها ۵۷ نفر از اسرا، که از افسران و خلبانان نیروی دریایی، زمینی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی بودند، تمام مدت دوران چندساله اسارت خود را در زندان به‌سر ‌بردند.

اسرا با گرایش‌هاي فکری متعدد

در میان اسرای ایرانی، افراد دارای تفکرات مختلفی بودند، ازجمله: اسرای متعهد و مکتبی، اسرای بسیار سخت‌گیر در انجام مناسک مذهبی، اسراي ميهن‌پرست و وفادار، ساير فِرق غيراسلامي، اسرای بی‌خیال و باری‌به‌هرجهت.

اسرای اقلیت‌های دینی و تابعيت‌هاي غيرايراني

با شروع جنگ تحمیلی، ازسوی نمایندگان اقلیت‌های دینی شامل: مسیحیان، زرتشتیان، کلیمیان، ‌آشوریان و ارامنه در مجلس شورای اسلامی و همچنین نهادها، نشریات، انجمن‌ها و مؤسسات وابسته‌شان، بیانیه‌ها و اعلامیه‌هایی برای مشارکت در جنگ و کمک به برادران مسلمان و پاسداری از استقلال کشور صادر شد. گروه مشترک اقلیت‌های دینی نیز از هم‌وطنان خواست با شرکت فعال در سازمان بسیج مستضعفین، اتحاد خود را با سایر برادران ایرانی تحکیم بخشند و دوشادوش مسلمانان ایرانی، تا پای جان از مرزهای میهن خود دفاع كنند. در 1360 شوراهای سه‌گانة خلیفه‌گری ارامنة ایران با انتشار اطلاعیه‌های رسمی، آنان را از برگزاری مراسم جشن سال نو منع کرد. جامعة ارامنة ایران با 35 آزاده در دوران دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان مسلمان علیه دشمن بعثی جنگیدند و از آب و خاک میهن دفاع کردند. برای نمونه، می‌توان از افراد ذیل به‌عنوان شاخص‌ترین اسرای اقلیت‌های دینی نام برد: «سرباز وظیفه «سرگیز ساید» که یک سال و هشت ماه در اسارت رژیم بعث عراق بود و دچار 65 درصد جانبازی شد. «گارن باباخانیان» 25 ماه در اسارت به‌سر برد. «ورژ میناسیان» 2 سال و 16 ماه و «آنوش اوان طوروسیان درختکی» 98 ماه و 8 روز اسیر بودند.» [۶]

    آمار دقيقي از اسراي غيرايراني در اردوگاه‌هاي رژيم بعث در دسترس نيست، اما در خاطرات آزادگان از اسرايي با تابعيت لبناني، افغاني، و عراقي ذكري به ميان آمده است.

کتاب‌شناسی

  1. عمید، حسن (1363). فرهنگ فارسی عمید. تهران: امیر کبیر.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ داعی، علی (1387). نقض حقوق اسیران جنگی ایرانی و مسئولیت بین المللی دولت عراق. تهران: پیام آزادگان.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ خاجی، علی (1391). شرح قفص. اردوگاه‌های اسیران. تهران: پیام آزادگان
  4. پارسادوست، منوچهر (1369). نقش عراق در شروع جنگ همراه با: بررسی تاریخ عراق و اندیشه‌های حزب بعث. تهران: شركت سهامي انتشار
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ آرشیو بانک اطلاعاتی مؤسسة پیام آزادگان
  6. عسگری، شاداب (1392). «اتحاد اقلیت‌ها برای مبارزه با تروریسم در منطقه». تهران: سایت جامع آزادگان.