اخبار آزادی خلبان حسین لشکری در مطبوعات
در ادامه تلاش نفسگیر مسئولان برای تعیین تکلیف و آزادی اسیران، در فروردین 1377، تعداد 319 نفر دیگر از آزادگان در ازای هر آزاده ایرانی 15 اسیر عراقی مبادله شدند. طبق شواهدی بسیار، حداقل 474 اسیر ایرانی دیگر در اختیار عراق بود. ازاینرو لازم بود که پیگیریها ادامه یابد. بنابراین مسئولان ذیربط مرحله دیگری از تلاش برای آزادی اسیران در بند را آغاز کردند.
خبر زنده بودن حسین لشگری پس از 15 سال
سالها کسی از وضعیت خلبان حسین لشگری خبری نداشت و در یک سلول به دور از انظار عمومی نگهداری میشد. رژیم بعث عراق، خلبان لشکری را با این هدف زنده نگه داشت تا روزی از او بهعنوان سند آغازگری جنگ ازسوی ایران استفاده کند! پس از اعلام رسمی عراق بهعنوان آغازگر جنگ و شکست این ترفند، دولت عراق برای اولینبار در اردیبهشت 1374، اسارت خلبان لشگری را علنی کرد و به صلیب سرخ اجازه داد تا با وی ملاقات کند. با انتشار خبر زنده بودن حسین لشگری، موج جدیدی به مطبوعات کشور راه یافت و هر رسانهای سعی داشت تا اطلاعات بیشتری را در مورد قدیمیترین اسیر در بند جمعآوری و نشر دهد. جمهوری اسلامی، در پاسخگویی به نیاز جامعه، گفتوگویی با خانواده وی ترتیب داده و با انتخاب تیتر عاطفی «انتظاری که 17 ساله شد» کنایه از سن تنها فرزند لشکری، که از آغازین روز حیات از سایه پدر محروم شده بود، بر فضای عاطفی جامعه افزود. در این شرایط، تکاپوی جدیدی در ارتباط با آزادی اسرا شکل گرفت و مسئولین برای فراهم کردن زمینه آزادی وی، هرازچندی تعدادی اسیر عراقی را بهطور یکجانبه آزاد میکردند. اما طرف عراقی بهعلت بهراه افتادن موج انتفاضه در عراق و شیعه بودن اغلب اسیران عراقی و احتمال پیوستن آنان به انتفاضه، تمایلی به آزادی آنان در آن برهه از خود نشان نمیداد. در نتیجه نشانهای هم از آزادی خلبان لشگری بهچشم نمیآمد.
آزادی خلبان حسین لشکری
ازجمله کسانی که در این مرحله آزاد شد، خلبان حسین لشگری بود که پس از 18 سال به آغوش میهن بازمیگشت. در این مرحله برای اولینبار، خبرنگاران داخلی و خارجی اجازه یافتند تا در مراسم استقبال از آزادگان شرکت و از این مراسم گزارش و تصویر تهیه کنند تا در نشریات خود انعکاس دهند. سه روز بعد از آزادی این گروه از آزادگان، روزنامه عراقی شرقالاوسط نوشت: «پرونده اسرای ایران تا پایان سال میلادی بسته خواهد شد.» این خبر، که ازسوی سایر نشریات عراقی همچون المصور العربی مورد تأیید قرار گرفته بود، به مسئولان ایرانی توان و انگیزه تازهای بخشید تا در جهت تعیینتکلیف باقیمانده اسرا تلاش مضاعفی را آغاز کنند.
انتظار میرفت سال 1377، که با آزادی 166 اسیر ایرانی همراه بود، سال تعیین تکلیف کلیه اسرا و مفقودین باشد، اما با تغییر عنوان اسیران ایرانی به «زندانیان سیاسی» ازسوی مقامات عراقی و تکرار ادعای اینکه هیچ اسیر ایرانی در عراق نیست، بار دیگر همه امیدها به یأس مبدل شد. این رفتار عراقیها حتی خبرگزاریهای غربی را هم متعجب ساخت و به واكنش واداشت[۱] .با گذشت مدت زمانی از اجرای طرح جدید، پیکر 570 اسیر ایرانی، که در دوران اسارت یا فوت شده یا به شهادت رسیده بودند، با 1179 جنازه عراقی مبادله شد که پیکر شهید عباس دوران در میان آنان بود. ورود پیکر شهدا، فضای کشور را تحتتأثیر قرار داد و حالوهوای معنوی به آن بخشید. در چنین فضایی، مطبوعات داخلی بار دیگر کمر همت بستند و موضوع اسرا را به مطبوعات کشاندند[۲]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
اسماعیل علوی یگانه