بیماری های جسمی و روانی
علاوهبر اینها میتوان آسیبهای اسارت را به دو دسته بیماریهای جسمی و روانی تقسیم کرد. مشکلات بهداشتی-درمانی اسرای جنگی را باید از سه منظر بررسی کرد:
1. بیماریهای جسمی و روانی.
2. چگونگی تعامل کشور نگهدارنده اسرا با جراحات و شرایط بهداشتی این افراد.
3. عوارض کوتاهمدت و درازمدت اسارت.
برای رسیدن به این اهداف و دستهبندی عوارض اسارت به شکلی که در بالا ذکر شد، اطلاعات زیادی موردنیاز است ازجمله وضعیت سلامت افراد قبل از اسارت و زمانیکه به کشور خود بازگشتهاند. متأسفانه هیچیک از این اطلاعات بهصورت دقیق در دسترس نیست و درعینحال مطالعه قابل تأملی که مبنای تصمیمگیری و استناد باشد، در سالهای پس از آزادی این افراد انجام نگرفته است؛ لذا عمده اطلاعات موجود از خاطرات اسرای ایرانی و شرح وضعیت و شرایطی است که در اسارت با آن روبهرو بودهاند. مشخص نیست این شرایط، که برخی مواقع بسیار غیرانسانی بود و عموماً با حداقلهای لازم برای یک زندگی انسانی شباهتی نداشت، تا چه اندازه بر سلامت این افراد اثر گذاشته است؛ بنابراین آنچه بیان میشود شرح ماوقع است و بیانکننده وضعیت حاضر نیست که برخی شواهد از نامناسب بودن آن گواهی میدهد. مطالعات خارجی انجامشده بر روی اسرای جنگی در کشورهای دیگر حاکی از آن است که اسرای جنگی نسبت به افراد دیگر شرکتکننده در جنگ، وضعیت سلامت بدتری دارند و آن بهعلت شرایط سخت دوران اسارت است[۱]. این مسئله میتواند برای ایرانیها بیشتر مطرح باشد؛ زیرا عموماً در زمان اسارت بین 18-22 سال سن داشتند که نسبت به گزارشهای بینالمللی پایینتر است و خود میتواند عامل مهمی در تضعیف وضعیت سلامت اسرا باشد.
بنابراین مطالب ذکرشده دربرگیرنده مباحثی همچون: نحوه رسیدگی و خدماترسانی نیروهای عراقی به مجروحان، امکانات بهداشتی و درمانی موجود، بیماریهای شایع و علت ابتلای آن و... و همچنین وضعیت تغذیه افراد است.
وضعیت بهداشتی اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق و نحوه خدماتدهی درمانی به اسرای جنگی، میتواند بهخوبی چگونگی و میزان توجه زندانبانها را به حفظ جان اسرا نشان دهد. اسرای ایرانی شرایط بهداشتی- درمانی نامناسبی داشتند. این وضعیت از زمان شروع اسارت آغاز و تا مبادله اسرا ادامه یافته است. ازجمله مشکلات اسرای در بند دشمن، سوءتغذیه از جهت کمّی و کیفی بود. این سوءتغذیه آثار بسیار زیانباری را بر جسم كلّ آزادگان به دنبال داشت. کمتر آزادهای است که به بیماریهای گوارشی و کلیوی مبتلا نباشد و همه این بیماریها بهعلت آب آشامیدنی ناسالم و غذای ناکافی و گاهی غیربهداشتی است. غذای اسرا از جهت کیفی و کمّی بسیار اندک بود و گاهی علاوهبر کمبودنِ مقدار، از تاریخ تولید آنها سالها گذشته و فاقد هرگونه ویتامین و یا پروتئین بود. یک روز یکی از بچهها توانسته بود کیسه خالی جای لاشه گوسفند منجمد را از آسایشگاه بیاورد. مُهری که روی آن بود تاریخ تولید گوشت را نشان میداد. آن زمان زمستان 1362 یعنی اوایل 1983 میلادی بود، درحالیکه تاریخ تولید گوشت، 1965 میلادی بود[۲]. اما مجبور بودیم از آنها بخواهیم که عراقیها را وادار کنند دارویی مؤثر برای زخم زبان و دهان اسرایی بیاورند که پس از حدود یک سال مرخصی مجدداً به اردوگاه برگشته بود. دوباره روی زبان بچهها چند لکّه چرکی سفید ظاهر شده و با درد و سوزش عجیب قدرت حرف زدن و خوردن را از صاحبش گرفته بود. اسهال، سوزش و زخم زبان و خارش پوست بدن، سه بیماری سمج و سختجانی بودند که حسابی با بچهها مأنوس شده بودند و بهآسانی راضی نمیشدند که دل از اردوگاه بکنند اگر هم میرفتند سریع بازمیگشتند. هیچ داروی مؤثری هم برای نابود کردن آنها وجود نداشت. علت پیشرفت و توسعه این بیماریها، عمدتاً نبودن آب کافی و استفاده از سطل اتاق برای اسهال بود که منجر میشد ویروس این بیماری خطرناک همیشه در فضای اتاق جولان دهد و همه را مبتلا سازد[۳].(←)