بیمارستان

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۴ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها)
تصویر بیمارستان

بسیاری از مجروحان از دریافت ابتدایی‌ترین خدمات درمانی در اردوگاه‌های اسرا در عراق محروم بودند. مسئولان عراقی تعداد بسیار کمی از اسرای مجروح یا افرادی را که در طول اسارت به بیماری شدیدی مبتلا می‌شدند، برای درمان به بیمارستان انتقال می‌‌دادند. در بدو اسارت، معمولاً اسرای مجروح به بیمارستان فرستاده می‌شدند؛ این بیمارستان‌ها در شهرهایی قرار داشتند که محل قرنطینه اسرا بود (بصره، العماره و غیره). البته در مواردی، اسرای مجروح را به بیمارستان‌هایی در بغداد نیز اعزام می‌کردند.

مراكز درمانی در دوران اسارت

پس از استقرار در اردوگاه، افراد مجروح یا بیمار به نزدیك‌ترین بیمارستان نظامی و غیرنظامی شهری اعزام می‌شدند كه اردوگاه در آن قرار داشت. با توجه به محل استقرار اردوگاه‌ها که عموماً در سه منطقه موصل، رمادی و تکریت بود، این بیمارستان‌ها به‌ترتیب شهر موصل، تموز (پایگاه هوایی) و شهر تکریت بودند. برخی افراد نیز برای درمان تخصصی‌تر، به بیمارستان الرشید در بغداد اعزام می‌شدند.

    بخشی از سه بیمارستان موصل، تموز و تکریت به اسرا اختصاص داده شده بود و اسرای انتقال‌یافته به این بیمارستان‌ها در ساختمانی کاملاً حفاظت‌شده قرار می‌گرفتند. در مواقعی همانند بیمارستان تموز، بخش اسرا با سیم‌خاردار از قسمت‌های دیگر بیمارستان جدا بود. در این بیمارستان‌ها، تلاش می‌شد که اسرای ثبت‌نام‌شده و مفقودین جدا از یکدیگر نگه‌داری شوند و هیچ‌گونه تماسی با یکدیگر نداشته باشند.

بیمارستان نظامی الرشید

درخصوص بیمارستان الرشید داستان متفاوت بود. عموماً اسرا در ساختمان‌ها و زندان‌هایی که در مجاورت این بیمارستان قرار داشت، مستقر می‌شدند و برای برخی اقدامات درمانی یا آزمایشگاهی، به ساختمان اصلی بیمارستان منتقل و پس از انجام اقدامات موردنظر، مجدداً به همان زندان‌ها بازگردانده می‌شدند. البته در این زندان‌ها شرایط، هم از نظر وضعیت بهداشتی و هم از نظر دسترسی به آب و غذا، بسیار بهتر از اردوگاه‌ها بود. البته در برخی موارد نیز اسرا در ساختمان اصلی اسکان داده می‌شدند که موارد آن زیاد نبود. در ماه دوم اسارت، از بیمارستان تموز برای مداوا به الرشید فرستاده شدم. بعد از معاینات اولیه، به زندانی در نزدیکی الرشید برده شدم.

این زندان از ساختمان‌های متعددی تشکیل شده بود: دو سلول بزرگ که به زندانیان سیاسی اختصاص داشت و خانواده‌های آنان، هر جمعه، به مدت یک ساعت می‌توانستند با آنها ملاقات کنند. البته همه افراد مستقر در این دو سلول زندانی سیاسی نبودند، بلکه حدود نیمی از آنها بیماران روانی بودند و همراه با آن زندانیان در این دو سلول نگه‌داری می‌شدند. در قسمت دیگر این زندان، که همچون ساختمان‌های قدیمی در کشورمان، از اندرونی و بیرونی تشکیل شده بود، دو حیاط بزرگ و تعداد زیادی اتاق وجود داشت که محل نگه‌داری زندانیان نظامی بود. این نظامیان افرادی بودند که عموماً از منطقه عملیاتی فرار یا ترک خدمت کرده بودند و منتظر صدور حکم یا اجرای احکام صادره بودند. در گوشه حیاط این زندان، اتاقی به ابعاد 3×6 متر قرار داشت که 5 اسیر در آنجا نگه‌داری می‌شدند. چهار تخت وجود داشت که 4 نفر از آنها استفاده می‌کردند و نفر پنجم روی زمین می‌خوابید. چند پتو کف زمین می‌انداخت و روی آنها می‌خوابید. در ساعات محدودی که عراقی‌ها اجازه می‌دادند و دیگر زندانیان به‌خصوص زندانیان سیاسی در محوطه نبودند، افراد ساکن در این محل، می‌توانستند برای استفاده از سرویس بهداشتی (دو چشمه توالت، برای حداقل 100 نفر اعم‌از زندانیان سیاسی و غیره) یا آوردن آب از تنها آب سردکن آن زندان از اتاق خارج شوند.

جدا از مکان‌هایی که ذکر شد، تعدادی از اسرای ایرانی، که برای درمان به بیمارستان الرشید فرستاده می‌شدند، در ساختمان‌های اصلی این بیمارستان مستقر و ازسوی صلیب سرخ نیز ملاقات شده‌اند. در گزارش مربوط به بازدید اول شهریورماه 1363 کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، این بیمارستان چنین توصیف شده است: بیمارستان الرشید در جنوب شهر بغداد واقع شده و عبارت از چندین ساختمان یک‌طبقه است که بین آنها را درختکاری کرده‌اند. یکی از بخش‌های مربوط به اسرا در قسمت امنیتی بیمارستان قرار داشت که با دیواری به ارتفاع سه متر که روی آن را سیم‌خاردار كشیده بودند، محصور شده بود. دو سرباز مسلح از در ورودی نگهبانی می‌کردند. ابعاد اتاق مربوط به اسرا 3×3×8 متر بود، محتوی 5 تختخواب که هرکدام یک تشک، یک ملحفه تمیز، یک بالش و یک میز پاتختی داشتند. از دو پنجره (50×80 سانتی‌متر) به‌قدر کافی نور به درون می‌تابید. دو لامپ نئون و دو پنكه سقفی و همچنین یک هواکش کار می‌کرد. یک تلویزیون در دسترس اسرا قرار داشت. یک اتاق جنبی (3×3×4 متر) با یک توالت ایرانی، یک دوش آب سرد و دو دستشویی مجهز بود. سه پنجره داشت (150×50 سانتی‌متر). در این بازدید، یک اسیر ایرانی در این محل حضور داشته است[۱].

سایر بیمارستان ها

سه بیمارستان دیگر عموماً وضعیت بهداشتی بهتری داشتند و محل بستری اسرا از ساختمانی که جزئی از بیمارستان بود تشکیل شده بود. در بیمارستان موصل و صلاح‌الدین، بخشی نیز به اسرای مفقود (ثبت‌نام‌نشده) اختصاص داده شده بود. ساختار فیزیکی این ساختمان‌ها نیز مشابه آن چیزی است که در گزارش‌های صلیب سرخ ، برای اسرای ثبت‌نام‌شده آورد شده است، اما در مقام مقایسه شرایط این دو گروه از اسرا، باید گفت که خدمات داده‌شده به اسرای مفقود، کمیت و کیفیت پایین‌تری داشت و رفتار آنها با اسرای ثبت‌نام‌نشده بسیار نامناسب‌تر بوده است. در مجموع، می‌توان ادعا كرد که اسرای ثبت‌نام‌نشده وضعیت بهداشتی- درمانی پایین‌تری، نسبت به اسرای ثبت‌نام‌شده داشتند.

بیمارستان تموز

در بیمارستان تموز، که در پایگاهی هوایی به همین نام قرار داشت، ساختمان محل نگه‌داری اسرا با سیم‌خاردار از بقیه قسمت‌ها مجزا شده بود. در بخشی از گزارش بازدید کمیته بین‌المللی صلیب سرخ از این بیمارستان در تاریخ 12 آذرماه 1362 چنین آمده است: بیمارستان ارتشی تموز در یک محوطه ارتشی، واقع در حدود 30 کیلومتری شرق رمادی، در جاده فلّوجه قرار داشت. این بیمارستان از مجتمع وسیع پزشکی، که شامل چند ساختمان یک‌طبقه و دوطبقه بود و درختان زیادی آن را محاصره می‌کرد، تشکیل شده بود. در یک بخش از ساختمانی که دو بخش داشت و هر بخش از آن دارای دو سالن بزرگ (5/3×8×25 متر) بود، شانزده اسیر جنگی در روز بازدید کمیته بین‌المللی صلیب سرخ بستری بودند. دورتادور ساختمان سیم‌خاردار کشیده شده بود. یک سرباز مسلّح ورودی ساختمان و سرباز دیگر پشت ساختمان نگهبانی می‌دادند، درحالی‌که سه نفر دیگر که غیرمسلح بودند، در داخل ساختمان حضور داشتند. شانزده اسیر جنگی در سالن بزرگ بخش طرف راست به سر می‌بردند. هر دو سالن تمیز بود و 5 پنكه سقفی و یک کولر هوای آنجا را به‌خوبی تهویه می‌کرد. در هر اتاق 15 پنجره مجهز به توری، روشنایی کافی را تضمین می‌کرد. در هر اتاق 12 لامپ و 4 چراغ نئون دوقلو لوله‌ای وجود داشت [۲].

بیمارستان صلاح‌الدین 

بیمارستان صلاح‌الدین، که اسرای مستقر در اردوگاه‌های تکریت برای درمان به آن منتقل می‌شدند، در اسناد صلیب سرخ چنین توصیف شده است: بیمارستان ارتشی صلاح‌الدین در منطقه‌ای نظامی قرار داشت که در ده کیلومتری شمال شرقی تکریت و یک کیلومتری شرق بزرگراه تکریت- موصل، در استان نینوا واقع شده بود. مجموعه بیمارستانی وسیع و تازه‌ساز بود[۳] . 50 پزشک داشت که 15 نفرشان پزشک متخصص بودند. این بیمارستان مخصوص معالجه كاركنان ارتش عراق و خانواده آنها بود و گنجایش 400 تختخواب را داشت[۴].

بیمارستان موصل

اما درخصوص بیمارستان موصل و شرایط آن در گزارش مورخ 5 فروردین 1364 کمیته بین‌المللی صلیب سرخ چنین آمده است: بیمارستان ارتشی موصل بیمارستان بزرگی است که در شهر موصل قرار دارد و از مجموعه چندین ساختمان یک‌طبقه و دوطبقه تشکیل شده است. اسیران جنگی بازداشتگاه‌های موصل 2 و 3 را در یک کلبه سه‌اتاقه جای داده بودند. ابعاد دو اتاق آن به‌ترتیب عبارت بود از 3×5/4×6 متر و 3×5/4×4 متر. در اتاق اول 7 تختخواب بود، هرکدام با یک ملحفه تمیز، یک بالش و دو پتو. اسرا وسایل شخصی‌شان را در میز پاتختی نگه‌داری می‌کردند. اتاق دوم خالی بود. جریان هوای اتاق به‌واسطه یک پنكه سقفی خوب بود. سه جفت لامپ نئون لوله‌ای، به‌قدر کافی نور برق تولید می‌کردند. از یک پنجره میله‌دار (به ابعاد 2/1×2/1 متر) نور کمی به درون می‌تابید. ابعاد اتاق سوم، که در جنب این دو اتاق قرار داشت، عبارت بود از 3×3×4 متر. آنجا با دو توالت ایرانی، یک ظرف‌شویی، یک دوش با آب جاری مجهز شده بود. این اتاق با یک جفت لامپ نئون لوله‌ای روشن می‌شد و تهویه هوای آنجا با یک هواکش انجام می‌شد. سربازان مسلح جلوی این کلبه نگهبانی می‌کردند.

    اسرای بازداشتگاه موصل 1 را در بخشی جای داده بودند که در طبقه اول ساختمان اصلی قرار داشت. ابعاد این اتاق 5/2×3×12 متر بود، جریان هوای آنجا خوب بود و نور روز و نور برق کافی با چندین پنجره میله‌دار (به ابعاد 5/0×5/1 متر) و لامپ‌های نئون لوله‌ای تأمین می‌شد. آنجا دارای ده تختخواب بود که هرکدام یک ملحفه تمیز، یک بالش و دو پتو داشتند. اسرا فقط برای رفتن به توالت، اجازه داشتند تختخواب‌هایشان را ترک کنند، غیر از آن دیگر اجازه نداشتند آزادانه در اتاق قدم بزنند یا بر روی زمین نماز بخوانند. اجازه داشتند با همدیگر حرف بزنند ولیکن می‌بایست با صدای آرام صحبت کنند.[۵]

    در گزارش مورخ 20 آذرماه 1362 هیئت صلیب سرخ از بیمارستان موصل چنین آمده است: اسیر ملاقات‌شده در این روز اظهار داشته است که در طول روز، به توالت دسترسی داشته است؛ بااین‌حال در شب توالت قفل بوده و پای بیمار به تخت بسته شده است. از تاریخ پذیرش در 22 شهریور 1362 این بیمار اجازه خروج از اتاقش را نداشته است[۶].

    نوع خدمات و چگونگی درمان در این بیمارستان‌ها، به نوع نگرش و تعامل کادر درمانی ارتباط پیدا می‌کرد. برخی از كاركنان درمانی (پزشک و بهیار و غیره) رفتار مناسبی با اسرا داشتند و برخی دیگر فقط او را یک زندانی می‌دیدند. برخی مواقع نیز رفتار غیرانسانی این افراد به جایی می‌رسید که نه‌تنها از درمان صحیح و به‌موقع خودداری می‌کردند، حتی اسرا را مورد ضرب‌وجرح هم قرار می‌دادند. عدم مهارت در انجام تزریقات و پانسمان تا مراقبت‌های دیگر و عدم تجربه و دانش لازم ازسوی کادر درمانی باعث مشکلات و برخی مواقع ایجاد آسیب مضاعف می‌شد. شاید هم این بی‌مهارتی تنها با نیّت اذیت و آزار بوده است؛ همانند بیرون کشیدن سوند فولی (ادراری) بدون اینکه مایع تزریق‌شده در سوند را که مانع خارج شدن سوند از مثانه می‌شود، خارج کرده باشند و بادکنک کوچکی را که در مثانه قرار داشته و باعث می‌شده تا سوند در مثانه بماند با فشار زیاد از مجرای ادرار خارج می‌کردند که نتیجه آن آسیب به مجرای ادرای و خون‌ریزی شدید آن بود[۳].

نیز نگاه كنید به

کتاب‌شناسی

  1. گزارش های صلیب سرخ ، شماره 2172 :هیئت كمیته صلیب سرخ بین‌المللی بعد از هر بازدید خود از مكان‌هایی كه اسرای ایرانی در آنها نگه‌داری می‌شدند (اعم‌از اردوگاه یا بیمارستان)، گزارشی از این بازدید تهیه كرده و به سه زبان (فارسی، انگلیسی و عربی) در اختیار (صلیب سرخ، ایران و عراق) قرار می‌داد. در این گزارشات تاریخ بازدید انجام‌شده و همچنین تاریخ بازدید قبلی ذكر می‌شد. اعضای این هئیت براساس پروتكلی كه در اختیار داشتند، مواظب بودند مطالب مشخصی را بررسی و در گزارش به آن اشاره كنند. هریك از این گزارشات با یك كد مشخص شده است كه در این گزارش به این كدها اشاره شده است. مجموعه این گزارشات در سازمان اسناد و مدارك دفاع مقدس موجود است.
  2. گزارش صلیب سرخ،شماره 2016.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ خاطرات اسرای ایرانی در جنگ تحمیلی. بخش بهداشت و درمان بانک اطلاعات مؤسسه پیام آزادگان،1361.
  4. گزارش صلیب سرخ ، شماره 2419.
  5. گزارش صلیب سرخ،شماره 2385.
  6. گزارش صلیب سرخ ، شماره 2017.

علی خاجی