برخورد عراقی ها در برگزاری مراسم محرم
در سال های اول اسارت، اسرا آهسته و آرام عزاداری میکردند. در دستههای پنج یا شش نفره کنار هم مینشستند؛ یکی آرام مداحی میکرد و دیگران آهسته سینه میزدند و اشک میریختند و در حیاط یکی آرام نوحه میخواند و بقیه حین قدم زدن عزاداری میکردند. سال های بعد، وضعیت بهتر شد. اول طبقه بالای قاطع عزاداری میکردند و صدایشان به پایین میرسید. آنها هم شروع میکردند و دستهجمعی نوحه میخواندند که عراقیها نتوانند کسی را بهعنوان مدّاح یا نوحهخوان دستگیر کنند.
برخورد عراقیها
از منظر عراقیهای بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم بهحساب میآمد و هرکس عزاداری میکرد، با مجازات سنگینی مواجه میشد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز میدانستند.عراقیها با انجام اقداماتی در عزاداری اسرا در ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا اخلال ایجاد میكردند؛ پخش فیلم، تزریق آمپول و واکسن، جمع کردن بچهها در حیاط، آمارگیریهای کاذب، حبس بچهها در اتاقها، و گماردن نگهبان در هر اتاق ازجمله این اقدامات بود، ولی اسرا در حدّ توان عزاداری میکردند.
آزار و اذیت عراقیها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحیروانی و شکنجههای جسمی را ادامه میدادند. یکی از آزارهای روحیروانی این بود که نیمهشبها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبانهای عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی میگذاشتند.بعثیها در تعدادی از اردوگاهها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماریهای واگیردار تزریق میکردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا میشد.
شب عاشورای 1367
شب عاشورای 1367، در اردوگاه رمادی 1 و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سالهای قبل عزاداری انجام میگرفت که حدود ساعت 9 شب عراقیها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عدهای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچهها را لخت کردند و آب روی بدنشان میریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
زهرا یزدی نژاد