رنج و تبسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب رنج و تبسم: خاطرات جانباز و آزادة آذربايجاني. محمدحسين رافعي است '''خاطرات جانباز و آزادة آذربايجاني،محمدحسين رافعي''' === فرداده کتاب === '''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان '''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' مريم مرداني...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:رنج و تبسم.jpg|بندانگشتی|کتاب رنج و تبسم: خاطرات جانباز و آزادة آذربايجاني. محمدحسين رافعي است]]
{{Infobox|title=رنج و تبسم|image=[[پرونده:رنج و تبسم..jpg]]|caption=خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان می‌کند|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=حروف‌چین و صفحه‌آرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=عبدالمجید رحمانیان|data3=مریم مردانی|data4=خجسته، شهرابی|data5=اول، 1386|data6=1500|data7=16500 ریال|data8=226|data9=978-600-5013-00-9|data10=رقعی|data11=کتاب(خاطره)}}'''خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی،محمدحسین رافعی است.'''
'''خاطرات جانباز و آزادة آذربايجاني،محمدحسين رافعي'''  


=== فرداده کتاب ===
== فراداده کتاب ==
'''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان
'''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان


'''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' مريم مرداني
'''حروف‌چین و صفحه‌آرا:''' مریم مردانی


'''ليتوگرافي، چاپ و صحافي:''' خجسته، شهرابي
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' خجسته، شهرابی


'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1386
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1386
خط ۱۳: خط ۱۲:
'''شمارگان:''' 1500
'''شمارگان:''' 1500


'''قيمت پشت جلد:''' 16500 ريال
'''قیمت پشت جلد:''' 16500 ریال


'''تعداد صفحات:''' 226
'''تعداد صفحات:''' 226


'''شماره شابک:''' 9-00-5013-600-978
'''شابک:''' 9-00-5013-600-978


'''قطع کتاب:''' رقعي
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطره   
'''نوع ماده:''' کتاب(خاطره)  


=== '''معرفي کتاب، معرفي راوي و نويسنده''' ===
== معرفی کتاب ==
کتاب حاضر خاطرات جانباز و آزادة آذربايجاني، محمدحسين رافعي است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادي از زندان رژيم بعث عراق را بيان مي‌کند. محمدحسين رافعي، سال .... در عمليات بيت‌المقدس به اسارت درآمد. سال‌هاي اسارت اين آزاده در اردوگاه‌هاي الانبار (کمپ 8 معروف به عنبر) موصل 1و 2 و 3 سپري شد.
کتاب حاضر خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان می‌کند. محمدحسین رافعی، سال .... در عملیات بیت‌المقدس به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد.  


=== '''گزيده‌اي از محتواي کتاب''' ===
سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] این آزاده در [[اردوگاه الانبار]](کمپ 8 معروف به [[عنبر]])، [[اردوگاه موصل 1]]، [[اردوگاه موصل 2]]<nowiki/>و [[اردوگاه موصل 3]] سپری شد.
عراقي‌ها هراسان در سالن را گشودند و ما را دست‌بسته، سوار اتوبوس کردند و به سوي پايتخت عراق حرکت دادند. در آن گرماي سوزان و تشنگي بي‌اندازه، ضعف و سستي بر بيشتر اسرا، چيره شده بود. زخم‌هايي که بر اثر خونريزي شديد از پا افتاده بودند با زباني خشکيده و صدايي لرزان، طلب آب مي‌کردند. ولي از آب خبري نبود. هرچه تلاش مي‌کرديم تا قطره‌اي آب گير بياوريم و بر لب‌هاي خشکيدة از پا افتادگان برسانيم، نمي‌توانستيم. بعثي‌ها هم بي‌توجه بودند. دو نفر از زخمي‌ها در بين راه از تشنگي شهيد شدند. نمي‌دانم چه رازي در سرزمين عراق نهفته است که عطش و شهادت هم‌پيمان گشته‌اند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.  


=== کتابشناسی ===
== گزیده‌ای از محتوای کتاب ==
عراقی‌ها هراسان در سالن را گشودند و ما را دست‌بسته، سوار اتوبوس کردند و به سوی پایتخت عراق حرکت دادند. در آن گرمای سوزان و تشنگی بی‌اندازه، ضعف و سستی بر بیشتر [[اسرا]]، چیره شده بود. زخم‌هایی که بر اثر خونریزی شدید از پا افتاده بودند با زبانی خشکیده و صدایی لرزان، طلب [[آب]] می‌کردند. ولی از [[آب]] خبری نبود. هرچه تلاش می‌کردیم تا قطره‌ای [[آب]] گیر بیاوریم و بر لب‌های خشکیده از پا افتادگان برسانیم، نمی‌توانستیم. بعثی‌ها هم بی‌توجه بودند. دو نفر از زخمی‌ها در بین راه از تشنگی شهید شدند. نمی‌دانم چه رازی در سرزمین عراق نهفته است که عطش و شهادت هم‌پیمان گشته‌اند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library انتشارات پیام آزادگان]،</ref>.
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اسارت و اسیران]]
* [[اسرا]]
* [[اردوگاه]]
* [[اردوگاه الانبار]]
* [[اردوگاه موصل 1]]
* [[اردوگاه موصل 2]]
* [[اردوگاه موصل 3]]
* [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:اسرا]]
[[رده:افراد (آزاده‌ها)]]
[[رده:اردوگاه الانبار]]
[[رده:اردوگاه موصل 1]]
[[رده:اردوگاه موصل 2]]
[[رده:اردوگاه موصل 3]]
[[رده:جنگ تحميلي عراق عليه ايران]]
[[رده:کتاب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۲۵

رنج و تبسم
رنج و تبسم..jpg
خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان می‌کند
فراداده کتاب
نویسندهعبدالمجید رحمانیان
حروف‌چین و صفحه‌آرامریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافیخجسته، شهرابی
نوبت و سال چاپاول، 1386
شمارگان1500
قیمت پشت جلد16500 ریال
تعداد صفحات226
شابک978-600-5013-00-9
قطع کتابرقعی
نوع مادهکتاب(خاطره)

خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی،محمدحسین رافعی است.

فراداده کتاب

نویسنده: عبدالمجید رحمانیان

حروف‌چین و صفحه‌آرا: مریم مردانی

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: خجسته، شهرابی

نوبت و سال چاپ: اول، 1386

شمارگان: 1500

قیمت پشت جلد: 16500 ریال

تعداد صفحات: 226

شابک: 9-00-5013-600-978

قطع کتاب: رقعی

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

کتاب حاضر خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان می‌کند. محمدحسین رافعی، سال .... در عملیات بیت‌المقدس به اسارت درآمد.

سال‌های اسارت این آزاده در اردوگاه الانبار(کمپ 8 معروف به عنبراردوگاه موصل 1، اردوگاه موصل 2و اردوگاه موصل 3 سپری شد.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

عراقی‌ها هراسان در سالن را گشودند و ما را دست‌بسته، سوار اتوبوس کردند و به سوی پایتخت عراق حرکت دادند. در آن گرمای سوزان و تشنگی بی‌اندازه، ضعف و سستی بر بیشتر اسرا، چیره شده بود. زخم‌هایی که بر اثر خونریزی شدید از پا افتاده بودند با زبانی خشکیده و صدایی لرزان، طلب آب می‌کردند. ولی از آب خبری نبود. هرچه تلاش می‌کردیم تا قطره‌ای آب گیر بیاوریم و بر لب‌های خشکیده از پا افتادگان برسانیم، نمی‌توانستیم. بعثی‌ها هم بی‌توجه بودند. دو نفر از زخمی‌ها در بین راه از تشنگی شهید شدند. نمی‌دانم چه رازی در سرزمین عراق نهفته است که عطش و شهادت هم‌پیمان گشته‌اند[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،