تنبیه به خاطر کمک به دیگران: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
====مقدمه==== | ====مقدمه==== | ||
بعثی‌ها به‌شدت از کمک [[اسرا]] به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند. «یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای | بعثی‌ها به‌شدت از کمک [[اسرا]] به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند. «یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]](← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]]) از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها آقای [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]](← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]]) را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»<ref>رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). سیره ابوترابی. ج1، تهران: پیام آزادگان ،ج.1،ص.62.</ref> | ||
نیز نگاه کنید به [[تنبیه و شکنجه های جسمی]] ؛ [[تنبیه در اسارت]]؛ [[شکنجه در اسارت]] | نیز نگاه کنید به [[تنبیه و شکنجه های جسمی]] ؛ [[تنبیه در اسارت]]؛ [[شکنجه در اسارت]] | ||
نسخهٔ ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۴:۵۳
مقدمه
بعثی‌ها به‌شدت از کمک اسرا به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند. «یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای سید علی اکبر ابوترابی فرد(← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر) از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها آقای سید علی اکبر ابوترابی فرد(← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر) را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»[۱]
نیز نگاه کنید به تنبیه و شکنجه های جسمی ؛ تنبیه در اسارت؛ شکنجه در اسارت
کتابشناسی
- ↑ رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). سیره ابوترابی. ج1، تهران: پیام آزادگان ،ج.1،ص.62.
مراد شفیعی