وقایع مهم اردوگاه تکریت 16: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « ===وقایع مهم=== 1. فرار دو نفر از اسرا در تکریت ،اردوگاه 15(← اردوگاه تکریت 15 ) ، که فاصله خیلی کمی با اردوگاه 16 داشت، باعث سختگیری بیش از حد بعثیان بر اسرای اردوگاه 16 شد؛ بهطوریکه در را به مدت سه روز به روی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
===مقدمه === | |||
[[اردوگاه تکریت 16]] در اوایل آبان 1367 شمسی تشکیل و برای نگهداری [[اسرا]] در عراق استفاده شد. این [[اردوگاه]] ازجمله اردوگاههایی است که تا روز تبادل اسرا، [[صلیب سرخ]] از آن هیچ اطلاعی نداشت . | |||
===وقایع مهم=== | ===وقایع مهم=== | ||
1. [[فرار]] دو نفر از [[اسرا]] در [[تکریت ،اردوگاه 15|تکریت ،اردوگاه 15(←]] [[اردوگاه تکریت 12|اردوگاه تکریت 15]] ) ، که فاصله خیلی کمی با اردوگاه 16 داشت، باعث سختگیری بیش از حد بعثیان بر اسرای اردوگاه 16 شد؛ بهطوریکه در را به مدت سه روز به روی اسرا بستند و اجازه ندادند حتی برای استفاده از دستشویی(← [[توالت]] ) به خارج از آسایشگاه بروند<ref name=":1">نوری زاده ، علیرضا(1395) ؛جنوک، احد(1359). مصاحبه.</ref>. | 1. [[فرار]] دو نفر از [[اسرا]] در [[تکریت ،اردوگاه 15|تکریت ،اردوگاه 15(←]] [[اردوگاه تکریت 12|اردوگاه تکریت 15]] ) ، که فاصله خیلی کمی با [[اردوگاه تکریت 16]] داشت، باعث سختگیری بیش از حد بعثیان بر اسرای [[اردوگاه تکریت 16]] شد؛ بهطوریکه در را به مدت سه روز به روی [[اسرا]] بستند و اجازه ندادند حتی برای استفاده از دستشویی(← [[توالت]] ) به خارج از آسایشگاه بروند<ref name=":1">نوری زاده ، علیرضا(1395) ؛جنوک، احد(1359). مصاحبه.</ref>. | ||
2. دو سه روزی بود که اصلاً [[آب]] نیاورده بودند. تشنگی بیداد میکرد. اغلب بچهها اسهال خونی داشتند و باید آب مینوشیدند. بچهها یکی از اسرای مشهد را، که از شدت اسهال خونی دیگر رمقی نداشت و از شدت لاغری شبیه به اسکلت شده بود، بغل کردند تا به صف عریضوطویل دستشویی ببرند، که خبر رسید تانکر [[آب]] آمده است. راننده بهانهای آورد و با لگدی سطل [[آب]] را روی زمین واژگون کرد. اسرای تشنه و بیمار خودشان را پرت کردند روی زمین تا از کف سیمانی آن آب بنوشند. اسیر مشهدی در این حادثه به شهادت رسید. بهطور کلی بیش از ده نفر از اسرای این [[اردوگاه]] از شدت اسهال خونی به شهادت رسیدند. | 2. دو سه روزی بود که اصلاً [[آب]] نیاورده بودند. تشنگی بیداد میکرد. اغلب بچهها اسهال خونی داشتند و باید [[آب]] مینوشیدند. بچهها یکی از اسرای مشهد را، که از شدت اسهال خونی دیگر رمقی نداشت و از شدت لاغری شبیه به اسکلت شده بود، بغل کردند تا به صف عریضوطویل دستشویی ببرند، که خبر رسید تانکر [[آب]] آمده است. راننده بهانهای آورد و با لگدی سطل [[آب]] را روی زمین واژگون کرد. اسرای تشنه و بیمار خودشان را پرت کردند روی زمین تا از کف سیمانی آن [[آب]] بنوشند. اسیر مشهدی در این حادثه به شهادت رسید. بهطور کلی بیش از ده نفر از اسرای این [[اردوگاه]] از شدت اسهال خونی به شهادت رسیدند. | ||
3. یکی از اتفاقات بسیار مهم این اردوگاه برگزاری [[نماز]] جماعت در سوله 2 بود. [[نماز]] جماعت به امامت روحانی شجاعی به نام محمدرضا شمس، معروف به رضا پیشنماز، اقامه شد. | 3. یکی از اتفاقات بسیار مهم این [[اردوگاه]] برگزاری [[نماز]] جماعت در سوله 2 بود. [[نماز]] جماعت به امامت روحانی شجاعی به نام محمدرضا شمس، معروف به رضا پیشنماز، اقامه شد. | ||
4. ابریشمچی و تعدادی از [[منافقین]] برای جذب اسرا به [[اردوگاه]] آمدند که با شدت عمل و واکنش شدید یکی از اسرا به نام | 4. ابریشمچی و تعدادی از [[منافقین]] برای جذب اسرا به [[اردوگاه]] آمدند که با شدت عمل و واکنش شدید یکی از اسرا به نام احمد خزعلی معروف به احمد شوشی روبهرو شدند و [[فرار]] را بر قرار ترجیح دادند و از [[اردوگاه]] رفتند<ref>محبی، مهدی (1398).مصاحبه .</ref>. | ||
نیز نگاه کنید به [[اردوگاه تکریت 16]] | نیز نگاه کنید به [[اردوگاه تکریت 16]] | ||
=== کتابشناسی === | === کتابشناسی === | ||
<references />وحید آقا کرمی |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۸
مقدمه
اردوگاه تکریت 16 در اوایل آبان 1367 شمسی تشکیل و برای نگهداری اسرا در عراق استفاده شد. این اردوگاه ازجمله اردوگاههایی است که تا روز تبادل اسرا، صلیب سرخ از آن هیچ اطلاعی نداشت .
وقایع مهم
1. فرار دو نفر از اسرا در تکریت ،اردوگاه 15(← اردوگاه تکریت 15 ) ، که فاصله خیلی کمی با اردوگاه تکریت 16 داشت، باعث سختگیری بیش از حد بعثیان بر اسرای اردوگاه تکریت 16 شد؛ بهطوریکه در را به مدت سه روز به روی اسرا بستند و اجازه ندادند حتی برای استفاده از دستشویی(← توالت ) به خارج از آسایشگاه بروند[۱].
2. دو سه روزی بود که اصلاً آب نیاورده بودند. تشنگی بیداد میکرد. اغلب بچهها اسهال خونی داشتند و باید آب مینوشیدند. بچهها یکی از اسرای مشهد را، که از شدت اسهال خونی دیگر رمقی نداشت و از شدت لاغری شبیه به اسکلت شده بود، بغل کردند تا به صف عریضوطویل دستشویی ببرند، که خبر رسید تانکر آب آمده است. راننده بهانهای آورد و با لگدی سطل آب را روی زمین واژگون کرد. اسرای تشنه و بیمار خودشان را پرت کردند روی زمین تا از کف سیمانی آن آب بنوشند. اسیر مشهدی در این حادثه به شهادت رسید. بهطور کلی بیش از ده نفر از اسرای این اردوگاه از شدت اسهال خونی به شهادت رسیدند.
3. یکی از اتفاقات بسیار مهم این اردوگاه برگزاری نماز جماعت در سوله 2 بود. نماز جماعت به امامت روحانی شجاعی به نام محمدرضا شمس، معروف به رضا پیشنماز، اقامه شد.
4. ابریشمچی و تعدادی از منافقین برای جذب اسرا به اردوگاه آمدند که با شدت عمل و واکنش شدید یکی از اسرا به نام احمد خزعلی معروف به احمد شوشی روبهرو شدند و فرار را بر قرار ترجیح دادند و از اردوگاه رفتند[۲].
نیز نگاه کنید به اردوگاه تکریت 16
کتابشناسی
وحید آقا کرمی