غذای اسارت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←نان) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در طول [[اسارت و اسیران|اسارت]]،سختترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود. وعده های غذایی که برای [[اسرا]] در [[اردوگاه]] های عراق در نظر گرفته می شد، شامل موارد زیر بود: | |||
در طول [[اسارت و اسیران|اسارت]]،سختترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از | |||
== وعده های غذایی == | |||
====1.صبحانه==== | ====1.[[صبحانه در اسارت|صبحانه]]==== | ||
در اردوگاههای ثبت شده [[صلیب سرخ]] ، اسرا عموماً اذعان میدارند صبحانه دوسوم یک لیوان پلاستیکی یا 7 الی 8 قاشق شوربای دال عدس بود که گاهی به آن لپه هم افزوده میشد. اما در | در اردوگاههای ثبت شده [[صلیب سرخ]] ، اسرا عموماً اذعان میدارند صبحانه دوسوم یک لیوان پلاستیکی یا 7 الی 8 قاشق شوربای دال عدس بود که گاهی به آن لپه هم افزوده میشد. اما در [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>های ثبتنشده وضعیت کمی فرق میکرد؛ به اینصورت که در اوایل [[اسارت و اسیران|اسارت]]، یک لیوان [[چای در اسارت|چای]] بین چهار الی پنج نفر توزیع میشد که در اواخر [[اسارت و اسیران|اسارت]] این مقدار بین حدود سه نفر پخش میشد. بههمینترتیب، شوربای اسارت (عموماً شامل دال عدس و کمی برنج) در [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>ها حدود یک کاسه متوسط شوربا به هر گروه غذایی که در اوایل [[اسارت و اسیران|اسارت]] سیزده الی پانزدهنفره بودند و در اواخر [[اسارت و اسیران|اسارت]] گروههای دهنفره بود- میدادند که در تقسیم بین نفرات به هرکس تقریباً معادل با یک پیاله میرسید<ref>ضیایی بیگدلی، محمدرضا (1366). «حقوق جنگ و رفتار با اسیران جنگی». مجله حقوق، نشریه دفتر حقوق بین الملل، شماره ۸، ، بهار و تابستان.</ref>. | ||
====2.ناهار==== | ====2.[[ناهار در اسارت|ناهار]]==== | ||
غذای | غذای [[ناهار در اسارت|ناهار]]، که برای هر فرد، حدود یک لیوان معمولی برنج پختهشده میدادند، حدوداً 8 الی 10 قاشق برنج بود که هر روز با یک نوع خورشت آبکی ساده از کلم، بامیه، بادمجان، چغندر و گوجهفرنگی همراه بود. برای هر 8 الی 10 نفر یک ملاقه بزرگ خورشت میریختند که بنابر اظهارات آزادگان، برای هر دو نفر 2 الی 3 تکه کوچک گوشت بود و مابقی [[آب]] یا کرفس یا... باید گفت که این مورد در اردوگاههای ثبتنشده هم تقریباً بههمینگونه بود. تفاوت شاید در تعداد نفرات هر گروه بود و تقریباً به هیچکس گوشتی نمیرسید، شاید تکهای بادمجان... در ضمن، غذای روز جمعه کمی با روزهای دیگر تفاوت داشت که البته خود این مسئله به [[اردوگاه]] بستگی داشت؛ در روزهای جمعه خورشت از حبوبات آماده شامل عدس و لوبیا و... تهیه میشد. | ||
====3.شام==== | ====3.[[شام در اسارت|شام]]==== | ||
در ماههای اول اسارت كه وضعیت اسرا و | در ماههای اول [[اسارت و اسیران|اسارت]] كه وضعیت [[اسرا]] و [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>ها تثبیت نشده بود، از وعده غذایی خبری نبود. شام، [[اردوگاه]] به [[اردوگاه]] متفاوت بود. برای مثال، در اردوگاههای رمادی (←[[اردوگاه]] )سه وعده غذایی توزیع میشد. چون عراقیها در دیگر [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>ها دو وعده غذا و [[جیره غذایی اسرا|جیره غذایی]] میدادند و ایرانیها عادت به سه وعده غذا خوردن داشتند، با تدبیر آشپزهای ایرانی در [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>های ثبتشده از مخلفات خورشت [[ناهار در اسارت|ناهار]] کم و برای [[شام در اسارت|شام]] مقداری آبگوشت درست میکردند، و در برخی اردوگاهها که شیر خشک میخریدند، آن را با [[آب]] مخلوط کرده و با این کار بچهها از پوست پرتقال، مایه تخمیر ماست درست میكردند که با آن، ماست میزدند و از جمع کردن ماستها برای مدت 10 شب در ماه، [[شام در اسارت|شام]] [[نان در اسارت|نان]] و ماست درست میکردند. یا پوست پرتقالها را میجوشاندند و با جیره خود، شکر میخریدند و چند شب [[نان در اسارت|نان]] و مربا میخوردند. البته در عموم [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>ها شام همان [[آب]] و گوشت کمتر از دوسوم لیوان برای هر نفر بود. در ارتباط با [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>های ثبتنشده، باید گفت در بیشتر ایام [[شام در اسارت|شام]] از آبگوشت تشکیل شده بود؛ از گوشت گاو، همراه با رب گوجهفرنگی و در موارد محدودی مرغ. | ||
تقریباً هیچگونه امکانی برای تهیه شام بهوسیله خود اسیران وجود نداشت. ازآنجاکه اسرای ثبتنشده هیچگونه وجهی در [[اردوگاه]] دریافت نمیکردند، بنابراین برای آنها هیچ گزینهای جز آنچه که در [[اردوگاه]] داده میشد، فراهم نبود که این مورد برای سیگار هم صدق میکرد. مقدار گوشتی که به هر اسیر میرسید، یک تکه کمتر از چهل گرم بود. ازنظر مقدار مرغ هم نصف مرغ با حدود دو کاسه معمولی [[آب]]، كه آن را بین ده نفر تقسیم میکردند؛ بهطوریکه به هر فرد حدود یکسوم الی نصف پیاله [[آب]] مرغ و تکهای گوشت میرسید. در بعضی از ایام، بهعلت آنکه شام بعدازظهر پخت میشد و هوا گرم بود و ازطرفدیگر، گوشت مرغ زود فاسد میشد، فساد شام سبب شیوع اسهال در بین اسرا میشد؛ باید مشکلات توصیفنشدنی اسرا را بهسبب محدودیتهای زیاد در استفاده از دستشویی نیز درنظر گرفت؛ این محدودیتها هنگام ابتلا به اسهال، بیشتر نمایان میشد. | تقریباً هیچگونه امکانی برای تهیه [[شام در اسارت|شام]] بهوسیله خود [[اسیران جنگ|اسیران]] وجود نداشت. ازآنجاکه اسرای ثبتنشده هیچگونه وجهی در [[اردوگاه]] دریافت نمیکردند، بنابراین برای آنها هیچ گزینهای جز آنچه که در [[اردوگاه]] داده میشد، فراهم نبود که این مورد برای سیگار هم صدق میکرد. مقدار گوشتی که به هر اسیر میرسید، یک تکه کمتر از چهل گرم بود. ازنظر مقدار مرغ هم نصف مرغ با حدود دو کاسه معمولی [[آب]]، كه آن را بین ده نفر تقسیم میکردند؛ بهطوریکه به هر فرد حدود یکسوم الی نصف پیاله [[آب]] مرغ و تکهای گوشت میرسید. در بعضی از ایام، بهعلت آنکه [[شام در اسارت|شام]] بعدازظهر پخت میشد و هوا گرم بود و ازطرفدیگر، گوشت مرغ زود فاسد میشد، فساد [[شام در اسارت|شام]] سبب شیوع اسهال در بین [[اسرا]] میشد؛ باید مشکلات توصیفنشدنی [[اسرا]] را بهسبب محدودیتهای زیاد در استفاده از دستشویی نیز درنظر گرفت؛ این محدودیتها هنگام ابتلا به اسهال، بیشتر نمایان میشد. | ||
== | == [[نان در اسارت|نان]] == | ||
سهمیه نان روزانه هر اسیر، معمولاً دو عدد نان کوچک به نام «سمون» در شکل تقریباً بیضی شبیه به شیرینی شستی بود. به گفته آزادگان، عموماً وسط آن نپخته و خمیر بود که عدهای نمیتوانستند آن را بخورند و خمیر آن را درمیآوردند و در آفتاب خشک میکردند؛ سپس آن را با دست آسیاب میكردند و در غذای شام یا با برنج ظهر مخلوط میكردند و میخوردند. در | سهمیه [[نان در اسارت|نان]] روزانه هر اسیر، معمولاً دو عدد نان کوچک به نام «سمون» در شکل تقریباً بیضی شبیه به شیرینی شستی بود. به گفته آزادگان، عموماً وسط آن نپخته و خمیر بود که عدهای نمیتوانستند آن را بخورند و خمیر آن را درمیآوردند و در آفتاب خشک میکردند؛ سپس آن را با دست آسیاب میكردند و در غذای [[شام در اسارت|شام]] یا با برنج ظهر مخلوط میكردند و میخوردند. در [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>های ثبتشده گاهی خمیرها را جمعآوری و در مناسبتها، با آن حلوا و زولبیا درست میکردند. این دو نان، سهمیه روزانه هر فرد بود. | ||
توزیع نان به اینصورت بود که با یک ماشین نظامی ایفا به داخل [[اردوگاه]] میآمد؛ مسئولان نان هر آسایشگاه، با در دست داشتن [[آمار]] برای تحویل نان بهصورت دستهجمعی، به کنار ماشین میرفتند و نان خود را تحویل میگرفتند. بعد از توزیع کل | توزیع [[نان در اسارت|نان]] به اینصورت بود که با یک ماشین نظامی ایفا به داخل [[اردوگاه]] میآمد؛ مسئولان [[نان در اسارت|نان]] هر آسایشگاه، با در دست داشتن [[آمار]] برای تحویل [[نان در اسارت|نان]] بهصورت دستهجمعی، به کنار ماشین میرفتند و [[نان در اسارت|نان]] خود را تحویل میگرفتند. بعد از توزیع کل [[نان در اسارت|نان]]، نمایندگان برمیگشتند و [[نان در اسارت|نان]] را بین [[اسرا]] تقسیم میکردند. این کار در ساعت حدود ده تا دوازده ظهر صورت میگرفت. معمولاً مسئولان مختلف در آسایشگاه، یک [[نان در اسارت|نان]] اضافی میگرفتند؛ برخی از مسئولان از گرفتن این سهمیه اضافی امتناع میكردند و کل [[نان در اسارت|نان]] به نسبت مساوی، با درنظر گرفتن کیفیت و بزرگی یا کوچکی [[نان در اسارت|نان]]، بین [[اسرا]] تقسیم میشد.( ← [[نان در اسارت]]) | ||
== [[چای در اسارت|چای]] == | |||
برای هر نفر یکسوم لیوان پلاستیکی یا آلومینیومی [[چای در اسارت|چای]] شیرین داده میشد. در [[اردوگاه|اردوگاه]]<nowiki/>های ثبتنشده، مقدار این [[چای در اسارت|چای]] کمتر بود. مسئولان آسایشگاه سهمیهای برای خود دریافت میکردند و برخی از آنان، از دریافت سهمیه امتناع و به نسبت مساوی بین اسیران تقسیم میکردند. در انتهای توزیع [[چای در اسارت|چای]] یا هر خوراکی دیگر، از [[چای در اسارت|چای]] که بیشتر از سهمیه تعیینشده میآمد، بهصورت نوبتی بین گروههای غذایی توزیع میکردند یا احیاناً در آسایشگاه کسی با شرایط خاص مانند بیماری اسهال و... قرار داشت، [[چای در اسارت|چای]] اضافی را به او میدادند. اهمیت چای در اردوگاههای [[صلیب سرخ]] ندیده در آن بود که تقریباً تنها چیز شیرینی بود که [[اسیران جنگ|اسیران]] در روز مصرف میکردند و برای آنها بسیار لذتبخش بود.( ← [[چای در اسارت]]) | |||
=== کتابشناسی | == گوشت == | ||
گوشتهایی که به [[اردوگاه]] آورده میشد، در بیشتر موارد بهصورت لاشهای یخزده بود که عموماً از کشورهایی مانند برزیل و استرالیا و فرانسه وارد میکردند. مرغهای واردشده به [[اردوگاه]] حدود نصف به نصف مرغ گرم و مرغ منجمد بود که در بیشتر موارد، مرغهای منجمد از کشور برزیل و فرانسه وارد میشد. حبوبات ازجمله عدس و لوبیا و برنج مصرفی اردوگاهها، عمدتاً از امریكا و آرژانتین وارد شده بود. جالب آنکه نمک هم از [[مصر]]، عربستان و یا سایر کشورها وارد میشد. | |||
== [[تنقلات و میوه در اسارت|میوه و تنقلات]] == | |||
در اردوگاههای ثبتشده میوه از هر ده روز، بهطور متوسط، یک هندوانه کوچک برای ده نفر یا سیبهای بسیار ریز برای هر نفر یک عدد یا برای هر سه نفر یک پرتقال میدادند که گاهی برخی از میوهها خراب بودند. تنقلات در اردوگاهها نبوده است. در بعضی از [[اردوگاه]] ها بهندرت، مثلاً برای کریسمس، شکلات توزیع میکردند؛ آن هم برای چند نفر یک شکلات. در اردوگاههای ثبتنشده، توزیع میوه بهصورت نامنظم بود؛ گاهی در فاصلههای ده روزه و بیشتر موارد، در فاصلههای بیشتر، اما در برخی موارد نیز در هفته میوه داده میشد. از نظر کمّی، میوههایی مانند سیب و پرتقال برای سه یا چهار نفر، یکی میدادند و بهطور متوسط شاید بتوان گفت که هندوانه به هر پانزده الی بیست نفر، یک عدد میرسید که البته در اوایل [[اسارت و اسیران|اسارت]] مقدار میوه و تعداد وعدههای آن، به مراتب کمتر بود. درخصوص تنقلات دیگر، باید گفت که بهطور متوسط هر شش ماه یا بیشتر ممکن بود به مناسبت خاص شکلاتی بدهند؛ طوریکه یکی از اسیران ثبتنشده بیان داشت که فقط در طول [[اسارت و اسیران|اسارت]] یکبار شکلات نقلی و آن هم به تعداد یک عدد برای هر ده نفر داده شده که با شکستن آن بر روی زمین سیمانی، بین [[اسرا]] تقسیم شد. تنقلات دیگری ازجمله کیک و شیرینی و... در مخیّله [[اسرا]] نمیگنجید. البته در بعضی از روزها، خرماخشك برای هر نفر یك عدد میدادند. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[آشپزی و آشپزخانه]] | |||
* [[غذای اسارت در مناسبت ها]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references />مرتضی واحد پور | <references />مرتضی واحد پور | ||
[[رده:آشپزی و آشپزخانه]] | |||
[[رده:تغذیه]] | |||
[[رده:تغذیه اسیران]] | |||
[[رده:ناهار در اسارت]] | |||
[[رده:شام در اسارت]] | |||
[[رده:چای در اسارت]] | |||
[[رده:تنقلات و میوه در اسارت]] | |||
[[رده:نان در اسارت]] | |||
[[رده:صبحانه در اسارت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۷
در طول اسارت،سختترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود. وعده های غذایی که برای اسرا در اردوگاه های عراق در نظر گرفته می شد، شامل موارد زیر بود:
وعده های غذایی
1.صبحانه
در اردوگاههای ثبت شده صلیب سرخ ، اسرا عموماً اذعان میدارند صبحانه دوسوم یک لیوان پلاستیکی یا 7 الی 8 قاشق شوربای دال عدس بود که گاهی به آن لپه هم افزوده میشد. اما در اردوگاههای ثبتنشده وضعیت کمی فرق میکرد؛ به اینصورت که در اوایل اسارت، یک لیوان چای بین چهار الی پنج نفر توزیع میشد که در اواخر اسارت این مقدار بین حدود سه نفر پخش میشد. بههمینترتیب، شوربای اسارت (عموماً شامل دال عدس و کمی برنج) در اردوگاهها حدود یک کاسه متوسط شوربا به هر گروه غذایی که در اوایل اسارت سیزده الی پانزدهنفره بودند و در اواخر اسارت گروههای دهنفره بود- میدادند که در تقسیم بین نفرات به هرکس تقریباً معادل با یک پیاله میرسید[۱].
2.ناهار
غذای ناهار، که برای هر فرد، حدود یک لیوان معمولی برنج پختهشده میدادند، حدوداً 8 الی 10 قاشق برنج بود که هر روز با یک نوع خورشت آبکی ساده از کلم، بامیه، بادمجان، چغندر و گوجهفرنگی همراه بود. برای هر 8 الی 10 نفر یک ملاقه بزرگ خورشت میریختند که بنابر اظهارات آزادگان، برای هر دو نفر 2 الی 3 تکه کوچک گوشت بود و مابقی آب یا کرفس یا... باید گفت که این مورد در اردوگاههای ثبتنشده هم تقریباً بههمینگونه بود. تفاوت شاید در تعداد نفرات هر گروه بود و تقریباً به هیچکس گوشتی نمیرسید، شاید تکهای بادمجان... در ضمن، غذای روز جمعه کمی با روزهای دیگر تفاوت داشت که البته خود این مسئله به اردوگاه بستگی داشت؛ در روزهای جمعه خورشت از حبوبات آماده شامل عدس و لوبیا و... تهیه میشد.
3.شام
در ماههای اول اسارت كه وضعیت اسرا و اردوگاهها تثبیت نشده بود، از وعده غذایی خبری نبود. شام، اردوگاه به اردوگاه متفاوت بود. برای مثال، در اردوگاههای رمادی (←اردوگاه )سه وعده غذایی توزیع میشد. چون عراقیها در دیگر اردوگاهها دو وعده غذا و جیره غذایی میدادند و ایرانیها عادت به سه وعده غذا خوردن داشتند، با تدبیر آشپزهای ایرانی در اردوگاههای ثبتشده از مخلفات خورشت ناهار کم و برای شام مقداری آبگوشت درست میکردند، و در برخی اردوگاهها که شیر خشک میخریدند، آن را با آب مخلوط کرده و با این کار بچهها از پوست پرتقال، مایه تخمیر ماست درست میكردند که با آن، ماست میزدند و از جمع کردن ماستها برای مدت 10 شب در ماه، شام نان و ماست درست میکردند. یا پوست پرتقالها را میجوشاندند و با جیره خود، شکر میخریدند و چند شب نان و مربا میخوردند. البته در عموم اردوگاهها شام همان آب و گوشت کمتر از دوسوم لیوان برای هر نفر بود. در ارتباط با اردوگاههای ثبتنشده، باید گفت در بیشتر ایام شام از آبگوشت تشکیل شده بود؛ از گوشت گاو، همراه با رب گوجهفرنگی و در موارد محدودی مرغ.
تقریباً هیچگونه امکانی برای تهیه شام بهوسیله خود اسیران وجود نداشت. ازآنجاکه اسرای ثبتنشده هیچگونه وجهی در اردوگاه دریافت نمیکردند، بنابراین برای آنها هیچ گزینهای جز آنچه که در اردوگاه داده میشد، فراهم نبود که این مورد برای سیگار هم صدق میکرد. مقدار گوشتی که به هر اسیر میرسید، یک تکه کمتر از چهل گرم بود. ازنظر مقدار مرغ هم نصف مرغ با حدود دو کاسه معمولی آب، كه آن را بین ده نفر تقسیم میکردند؛ بهطوریکه به هر فرد حدود یکسوم الی نصف پیاله آب مرغ و تکهای گوشت میرسید. در بعضی از ایام، بهعلت آنکه شام بعدازظهر پخت میشد و هوا گرم بود و ازطرفدیگر، گوشت مرغ زود فاسد میشد، فساد شام سبب شیوع اسهال در بین اسرا میشد؛ باید مشکلات توصیفنشدنی اسرا را بهسبب محدودیتهای زیاد در استفاده از دستشویی نیز درنظر گرفت؛ این محدودیتها هنگام ابتلا به اسهال، بیشتر نمایان میشد.
نان
سهمیه نان روزانه هر اسیر، معمولاً دو عدد نان کوچک به نام «سمون» در شکل تقریباً بیضی شبیه به شیرینی شستی بود. به گفته آزادگان، عموماً وسط آن نپخته و خمیر بود که عدهای نمیتوانستند آن را بخورند و خمیر آن را درمیآوردند و در آفتاب خشک میکردند؛ سپس آن را با دست آسیاب میكردند و در غذای شام یا با برنج ظهر مخلوط میكردند و میخوردند. در اردوگاههای ثبتشده گاهی خمیرها را جمعآوری و در مناسبتها، با آن حلوا و زولبیا درست میکردند. این دو نان، سهمیه روزانه هر فرد بود.
توزیع نان به اینصورت بود که با یک ماشین نظامی ایفا به داخل اردوگاه میآمد؛ مسئولان نان هر آسایشگاه، با در دست داشتن آمار برای تحویل نان بهصورت دستهجمعی، به کنار ماشین میرفتند و نان خود را تحویل میگرفتند. بعد از توزیع کل نان، نمایندگان برمیگشتند و نان را بین اسرا تقسیم میکردند. این کار در ساعت حدود ده تا دوازده ظهر صورت میگرفت. معمولاً مسئولان مختلف در آسایشگاه، یک نان اضافی میگرفتند؛ برخی از مسئولان از گرفتن این سهمیه اضافی امتناع میكردند و کل نان به نسبت مساوی، با درنظر گرفتن کیفیت و بزرگی یا کوچکی نان، بین اسرا تقسیم میشد.( ← نان در اسارت)
چای
برای هر نفر یکسوم لیوان پلاستیکی یا آلومینیومی چای شیرین داده میشد. در اردوگاههای ثبتنشده، مقدار این چای کمتر بود. مسئولان آسایشگاه سهمیهای برای خود دریافت میکردند و برخی از آنان، از دریافت سهمیه امتناع و به نسبت مساوی بین اسیران تقسیم میکردند. در انتهای توزیع چای یا هر خوراکی دیگر، از چای که بیشتر از سهمیه تعیینشده میآمد، بهصورت نوبتی بین گروههای غذایی توزیع میکردند یا احیاناً در آسایشگاه کسی با شرایط خاص مانند بیماری اسهال و... قرار داشت، چای اضافی را به او میدادند. اهمیت چای در اردوگاههای صلیب سرخ ندیده در آن بود که تقریباً تنها چیز شیرینی بود که اسیران در روز مصرف میکردند و برای آنها بسیار لذتبخش بود.( ← چای در اسارت)
گوشت
گوشتهایی که به اردوگاه آورده میشد، در بیشتر موارد بهصورت لاشهای یخزده بود که عموماً از کشورهایی مانند برزیل و استرالیا و فرانسه وارد میکردند. مرغهای واردشده به اردوگاه حدود نصف به نصف مرغ گرم و مرغ منجمد بود که در بیشتر موارد، مرغهای منجمد از کشور برزیل و فرانسه وارد میشد. حبوبات ازجمله عدس و لوبیا و برنج مصرفی اردوگاهها، عمدتاً از امریكا و آرژانتین وارد شده بود. جالب آنکه نمک هم از مصر، عربستان و یا سایر کشورها وارد میشد.
میوه و تنقلات
در اردوگاههای ثبتشده میوه از هر ده روز، بهطور متوسط، یک هندوانه کوچک برای ده نفر یا سیبهای بسیار ریز برای هر نفر یک عدد یا برای هر سه نفر یک پرتقال میدادند که گاهی برخی از میوهها خراب بودند. تنقلات در اردوگاهها نبوده است. در بعضی از اردوگاه ها بهندرت، مثلاً برای کریسمس، شکلات توزیع میکردند؛ آن هم برای چند نفر یک شکلات. در اردوگاههای ثبتنشده، توزیع میوه بهصورت نامنظم بود؛ گاهی در فاصلههای ده روزه و بیشتر موارد، در فاصلههای بیشتر، اما در برخی موارد نیز در هفته میوه داده میشد. از نظر کمّی، میوههایی مانند سیب و پرتقال برای سه یا چهار نفر، یکی میدادند و بهطور متوسط شاید بتوان گفت که هندوانه به هر پانزده الی بیست نفر، یک عدد میرسید که البته در اوایل اسارت مقدار میوه و تعداد وعدههای آن، به مراتب کمتر بود. درخصوص تنقلات دیگر، باید گفت که بهطور متوسط هر شش ماه یا بیشتر ممکن بود به مناسبت خاص شکلاتی بدهند؛ طوریکه یکی از اسیران ثبتنشده بیان داشت که فقط در طول اسارت یکبار شکلات نقلی و آن هم به تعداد یک عدد برای هر ده نفر داده شده که با شکستن آن بر روی زمین سیمانی، بین اسرا تقسیم شد. تنقلات دیگری ازجمله کیک و شیرینی و... در مخیّله اسرا نمیگنجید. البته در بعضی از روزها، خرماخشك برای هر نفر یك عدد میدادند.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ضیایی بیگدلی، محمدرضا (1366). «حقوق جنگ و رفتار با اسیران جنگی». مجله حقوق، نشریه دفتر حقوق بین الملل، شماره ۸، ، بهار و تابستان.
مرتضی واحد پور