جیره غذایی اسرا

از ویکی آزادگان

به همه مواد غذایی و خوراکی که فرد در طول شبانه‌روز مصرف می‌کند تا نیازمندی‌های بدنش برآورده شود، جیره غذایی می‌گویند.

جیره غذایی هر اسیر

رژیم بعث عراق برای همه اسرای ایرانی دو وعده جیره غذایی در شبانه‌روز درنظر گرفته بود. در اردوگاه تکریت 12 و اردوگاه تکریت 16 سه وعده غذایی داده می‌شد. شام معمولاً آبگوشت بود؛ فقط در روزهای جمعه لوبیا داده می‌شد. عطایی [۱] بیان می‌کند:

«رژیم عراق برای همه اسرا دو وعده جیره غذایی در شبانه‌روز درنظر گرفته بود؛ یکی صبحانه که عبارت بود از چای و آش و وعده دیگر، ناهار که معمولاً مقداری برنج به‌علاوه چیزی شبیه به خورشت بود. اگر میزان خوارباری که به آشپزخانه تحویل داده می‌شد، بر تعداد اسرا تقسیم می‌شد، به هر اسیر برابر یک‌سوم یک وعده غذای عادی می‌رسید... در کنار این غذا به‌طور معمول به هر اسیر دو تا سه نان معروف به «سمون» داده می‌شد.»

سالمی‌نژاد[۲] بیان می‌کند:

«مقدار سهمیه غذایی هر اسیر مشخص شده بود: مثلاً هر نفر 54 گرم برنج- 5/2 گرم چای و ... هرچند به این سهمیه هم پایبند نبودند. کمبود جیره‌های غذایی به حدی بود که اگر یک وعده غذایی اندکی دیر توزیع می‌شد، خیلی سریع ضعف و ناتوانی بر اسرا حاکم می‌شد.»

خاجی[۳] در مورد وضعیت تغذیه اسرای اردوگاه رمادی 1 ( کمپ 6) چنین بیان می‌کند:

«در مدت 5 ماه اول تشکیل این اردوگاه، غذا در دو وعده تهیه و به اسرا داده می‌شد که شامل فقط چای برای صبحانه و 6-7 قاشق برنج برای ناهار، به همراه دو قرص نان یا دو نیم‌قرص. پس از گذشت 5 ماه، شوربا (آش) به صبحانه اضافه گردید. بعدها نیز همراه با ناهار آبگوشت می‌دادند.»

قطع جیره غذایی اسرا یا تقلیل آن

گاهی عراقی‌ها به قصد تنبیه یا ناتوان کردن اسیران، جیره غذایی آنها را کم یا حتی در مواقعی قطع می‌کردند:

«عموماً پس از هر مخالفت یا درگیری در اردوگاه، جیره غذایی قطع یا تقلیل می‌یافت تا ضعف بدنی، فشار و تهدیدی علیه اسرا به‌کار آید.» [۴]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. عطایی، سیامک (1389). سفر به شهر آزادی، بررسی روایی، تحلیلی اسارت. تهران: پیام آزادگان،ص.116.
  2. سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1386). دانستنی‌های آزادگان، چ دوم. تهران: پیام آزادگان،ص.78-79.
  3. خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.193.
  4. سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1386). دانستنی‌های آزادگان، چ دوم. تهران: پیام آزادگان،ص.84.

سهیلا علی ین