مشکلات اسرا در برگزاری مراسم دعا و توسل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
کتابهای [[دعا و توسل|دعا]] در دسترس نبود و با درخواست کتابهای ادعیه، موافقت نمیشد. از [[کاغذ در اسارت|کاغذ]] سیگار و پاکتهای سیگار و کیسهها و [[کاغذ در اسارت|کاغذ]]<nowiki/>های سیمان دفترچههای یادداشت درست میشد و [[دعا و توسل|دعا]]<nowiki/>هایی را که [[اسرا]] از حفظ داشتند در آنها مینوشتند و در نهایت منتخبی از [[دعا و توسل|دعای کمیل]]، [[دعا و توسل|توسل]] و زیارت عاشورا آماده میشد و هر آسایشگاه یک رونوشت از آن داشتند<ref>زینالعابدین، مسعود (1392). تجمع ممنوع. آذربایجان شرقی: سوره مهر،ص.67.</ref> .عراقیها به بهانۀ اینکه [[اسرا]] شبها [[دعا و توسل|دعا]] میخوانند و صدا به همهجا میرسد، تمام کتابهای [[دعا و توسل|دعا]] و قرآن را با خودشان بردند و مفاتیح و نهجالبلاغه را پس ندادند. اسرا ورقهایی از کتابها را درآورده بودند و از مجموع اوراق یک جلد از هرکدام از این کتابها را درست کردند. | |||
کتابهای دعا در دسترس نبود و با درخواست کتابهای ادعیه، موافقت نمیشد. از کاغذ سیگار و پاکتهای سیگار و کیسهها و | |||
[[نماز]] جماعت، سخنرانیهای سیاسی، بحث سیاسی، | [[نماز]] جماعت، سخنرانیهای سیاسی، بحث سیاسی، [[اسارت در تئاتر|تئاتر]]، [[سرود در اسارت|سرود]]، [[دعا و توسل|دعا]]، اذان، عزاداری، [[ورزش|ورزش]]<nowiki/>های رزمی، امر به معروف و نهی از منکر همه و همه از اعمال و رفتارهای مخالف نامیده میشدند<ref name=":1">محمدی، عبدالله (1385). عطش و معرفت. اردبیل: باغ اندیشه،ص.139.</ref>. | ||
دعا خواندن در [[اسارت و اسیران|اسارت]] ممنوع بود، ولی بهوسیلۀ دو نفر از نگهبانان آسایشگاه و آینههایی که مثلثی بودند، اوضاع را کنترل میکردیم. به محض اعلام نگهبان که هوا گرگومیش است یا هوا ابری است، بچهها که در حال دعا بودند، به حالت عادی مینشستند تا اینکه سرباز عراقی میرفت و دوباره ادامه دعا را میخواندند<ref name=":0">بزرگمهرنژاد، فتحعلی (1394). اسیر شماره 3918. یاسوج: سی سخت: فرهنگ مانا،ص.99.</ref>. | [[دعا و توسل|دعا]] خواندن در [[اسارت و اسیران|اسارت]] ممنوع بود، ولی بهوسیلۀ دو نفر از نگهبانان آسایشگاه و آینههایی که مثلثی بودند، اوضاع را کنترل میکردیم. به محض اعلام نگهبان که هوا گرگومیش است یا هوا ابری است، بچهها که در حال دعا بودند، به حالت عادی مینشستند تا اینکه سرباز عراقی میرفت و دوباره ادامه [[دعا و توسل|دعا]] را میخواندند<ref name=":0">بزرگمهرنژاد، فتحعلی (1394). اسیر شماره 3918. یاسوج: سی سخت: فرهنگ مانا،ص.99.</ref>. | ||
نیز نگاه کنید به | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[دعا و توسل]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references />زهرا یزدی نژاد | <references />زهرا یزدی نژاد | ||
[[رده:مشکلات اسرا در برگزاری مراسم دعا و توسل]] | |||
[[رده:دعا و توسل]] | |||
[[رده:اسرا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۶
کتابهای دعا در دسترس نبود و با درخواست کتابهای ادعیه، موافقت نمیشد. از کاغذ سیگار و پاکتهای سیگار و کیسهها و کاغذهای سیمان دفترچههای یادداشت درست میشد و دعاهایی را که اسرا از حفظ داشتند در آنها مینوشتند و در نهایت منتخبی از دعای کمیل، توسل و زیارت عاشورا آماده میشد و هر آسایشگاه یک رونوشت از آن داشتند[۱] .عراقیها به بهانۀ اینکه اسرا شبها دعا میخوانند و صدا به همهجا میرسد، تمام کتابهای دعا و قرآن را با خودشان بردند و مفاتیح و نهجالبلاغه را پس ندادند. اسرا ورقهایی از کتابها را درآورده بودند و از مجموع اوراق یک جلد از هرکدام از این کتابها را درست کردند.
نماز جماعت، سخنرانیهای سیاسی، بحث سیاسی، تئاتر، سرود، دعا، اذان، عزاداری، ورزشهای رزمی، امر به معروف و نهی از منکر همه و همه از اعمال و رفتارهای مخالف نامیده میشدند[۲].
دعا خواندن در اسارت ممنوع بود، ولی بهوسیلۀ دو نفر از نگهبانان آسایشگاه و آینههایی که مثلثی بودند، اوضاع را کنترل میکردیم. به محض اعلام نگهبان که هوا گرگومیش است یا هوا ابری است، بچهها که در حال دعا بودند، به حالت عادی مینشستند تا اینکه سرباز عراقی میرفت و دوباره ادامه دعا را میخواندند[۳].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
زهرا یزدی نژاد