رمادی 1 ،اردوگاه(کمپ 6): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''یكی از اردوگاه‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.'''
'''یكی از اردوگاه‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.'''


=== مقدمه ===
== مقدمه ==
[[اردوگاه رمادی 1]] اولین اردوگاهی بود که در روزهای آغازین جنگ در 1359 برای نگه‌داری اسرای ایرانی در استان الانبار عراق ایجاد شد.
[[اردوگاه رمادی 1]] اولین اردوگاهی بود که در روزهای آغازین جنگ در 1359 برای نگه‌داری اسرای ایرانی در استان الانبار عراق ایجاد شد.


=== وضعیت ظاهری ===
== وضعیت ظاهری ==
اردوگاه‌ رمادی 1 از چهار ساختمان تشكیل شده بود که عراقی‌ها به آن قاطع می‌گفتند؛ هر ساختمان آن، دارای دو طبقه و ابعادی حدود 5/7 در 100 متر بود. این ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حیاط در قسمت جنوب قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسایشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت. آسایشگاه‌ها در ابعاد 3 در 5/5 در 17 متر بودند. هر آسایشگاه ده پنجره در ابعاد کوچک داشت که 5 عدد در جنوب رو به حیاط قاطع داشت و با میلۀ آهنی پوشیده شده بودند. پنجره‌های رو به شمال و پشت آسایشگاه، با بلوک سیمانی پوشانده شده بود. در هر آسایشگاه تنها منفذ کوچکی برای تهویه وجود داشت. از اتاق‌های کوچک آسایشگاه، برای خیاطی، سلمانی، کتابخانه، زندان و انبار یا نگه‌داری اسرا استفاده می‌شد. کف آسایشگاه موزاییک بود. کنار هریک از قاطع‌ها، یک ساختمان به ابعاد 14 در 14 متر قرار داشت که شامل دستشویی‌ها، حمام و توالت می‌شد؛ همچنین اتاقی 15 متری برای استقرار سربازان عراقی و دو اتاق کوچک به‌صورت زندان وجود داشت. ساختمان‌ها بتن‌آرمه بود. حمام دارای6 الی 8 دوش بود. در حیاط 8 توالت بود. در ابتدا مانعی بین قاطع‌ها نبود ولی بعد از 18 ماه سیم‌خاردار و مانع فیزیکی ایجاد شد <ref name=":0">خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.198.</ref>.  
اردوگاه‌ رمادی 1 از چهار ساختمان تشكیل شده بود که عراقی‌ها به آن قاطع می‌گفتند؛ هر ساختمان آن، دارای دو طبقه و ابعادی حدود 5/7 در 100 متر بود. این ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حیاط در قسمت جنوب قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسایشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت. آسایشگاه‌ها در ابعاد 3 در 5/5 در 17 متر بودند. هر آسایشگاه ده پنجره در ابعاد کوچک داشت که 5 عدد در جنوب رو به حیاط قاطع داشت و با میلۀ آهنی پوشیده شده بودند. پنجره‌های رو به شمال و پشت آسایشگاه، با بلوک سیمانی پوشانده شده بود. در هر آسایشگاه تنها منفذ کوچکی برای تهویه وجود داشت. از اتاق‌های کوچک آسایشگاه، برای خیاطی، سلمانی، کتابخانه، زندان و انبار یا نگه‌داری [[اسرا]] استفاده می‌شد. کف آسایشگاه موزاییک بود. کنار هریک از قاطع‌ها، یک ساختمان به ابعاد 14 در 14 متر قرار داشت که شامل دستشویی‌ها، حمام و [[توالت]] می‌شد؛ همچنین اتاقی 15 متری برای استقرار سربازان عراقی و دو اتاق کوچک به‌صورت زندان وجود داشت. ساختمان‌ها بتن‌آرمه بود. حمام دارای6 الی 8 دوش بود. در حیاط 8 توالت بود. در ابتدا مانعی بین قاطع‌ها نبود ولی بعد از 18 ماه سیم‌خاردار و مانع فیزیکی ایجاد شد <ref name=":0">خاجی، علی (1391). [[شرح قفس(کتاب)|شرح قفص]]. تهران: پیام آزادگان،ص.198.</ref>. <blockquote>«دور [[اردوگاه]] را به‌صورت حلقه‌ای سیم‌خاردار کشیده بودند. دورتادور [[اردوگاه]]، دکل‌های نگهبانی و پشت دکل‌ها چندین تانک برای پشتیبانی موجود بود. توپ‌های 21 را دورتادور [[اردوگاه]] مستقر کرده بودند. کل [[اردوگاه]] به‌شکلی ساخته شده بود که آسایشگاه‌ها وسط [[اردوگاه]] بود.»<ref>نیّری، حسین (1387). اَسیر کوچک، خاطرات غلامرضا رضازاده. چ چهارم. تهران: سورۀ مهر،ص.109.</ref></blockquote>


    «دور [[اردوگاه]] را به‌صورت حلقه‌ای سیم‌خاردار کشیده بودند. دورتادور [[اردوگاه]]، دکل‌های نگهبانی و پشت دکل‌ها چندین تانک برای پشتیبانی موجود بود. توپ‌های 21 را دورتادور [[اردوگاه]] مستقر کرده بودند. کل [[اردوگاه]] به‌شکلی ساخته شده بود که آسایشگاه‌ها وسط [[اردوگاه]] بود.»<ref>نیّری، حسین (1387). اَسیر کوچک، خاطرات غلامرضا رضازاده. چ چهارم. تهران: سورۀ مهر،ص.109.</ref>
== گاه‌شمار و تركیب اسرا ==
 
=== گاه‌شمار و تركیب اسرا ===
[[اردوگاه رمادی 1]] در 1359 در استان الانبار تأسیس شد و اسرای آن افرادی با باورها و عقاید مختلف از اوایل جنگ بودند. در روزهای اول جنگ، با ورود 700 اسیر، اردوگاه رمادی تشکیل شد. این افراد 10 روز در آسایشگاه محبوس شدند و حق خروج نداشتند. تنها از [[آب]] در حلب روغن و نان خالی سمون استفاده می‌کردند. تا زمستان 1359، اسرای این [[اردوگاه]] به 1300 نفر رسید که پس از مدتی، تعدادی به قاطع 2 و 3 منتقل شدند. اولین گروه از اسرای عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و والفجر مقدماتی نیز در این [[اردوگاه]] اسکان داده شدند. در تیر 1367 همۀ اسرای قدیمی به اردوگاه‌های دیگر رمادی منتقل شدند و با احتساب اسرای جدیدی، كه مقارن با قطعنامه وارد این [[اردوگاه]] شدند، تعداد اسرای ساکن به حدود 2400 نفر رسید. با ورود اسرای جدید، بخشی از این [[اردوگاه]] منحل شد و به‌جای آن بخشی دیگر تأسیس شد<ref name=":0" />.
[[اردوگاه رمادی 1]] در 1359 در استان الانبار تأسیس شد و اسرای آن افرادی با باورها و عقاید مختلف از اوایل جنگ بودند. در روزهای اول جنگ، با ورود 700 اسیر، اردوگاه رمادی تشکیل شد. این افراد 10 روز در آسایشگاه محبوس شدند و حق خروج نداشتند. تنها از [[آب]] در حلب روغن و نان خالی سمون استفاده می‌کردند. تا زمستان 1359، اسرای این [[اردوگاه]] به 1300 نفر رسید که پس از مدتی، تعدادی به قاطع 2 و 3 منتقل شدند. اولین گروه از اسرای عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و والفجر مقدماتی نیز در این [[اردوگاه]] اسکان داده شدند. در تیر 1367 همۀ اسرای قدیمی به اردوگاه‌های دیگر رمادی منتقل شدند و با احتساب اسرای جدیدی، كه مقارن با قطعنامه وارد این [[اردوگاه]] شدند، تعداد اسرای ساکن به حدود 2400 نفر رسید. با ورود اسرای جدید، بخشی از این [[اردوگاه]] منحل شد و به‌جای آن بخشی دیگر تأسیس شد<ref name=":0" />.


==وقایع مهم ===
== وقایع مهم ==
1. اولین بازدید [[صلیب سرخ]] از این اردوگاه در 30 مهر 1359 انجام گرفت.
1. اولین بازدید [[صلیب سرخ]] از این اردوگاه در 30 مهر 1359 انجام گرفت.


2. در سالگرد پیروزی انقلاب سال 1360، نماز جماعت 22 بهمن با بدرفتاری عراقی‌ها باعث آغاز درگیری می‌شود و به دنبال آن اسرا پنج روز اعتصاب غذا می‌کنند و کار به حضور ژنرال داوود، مسئول کل اسرای ایرانی در عراق، می‌کشد و پس از پنج روز پایان می‌یابد.
2. در سالگرد پیروزی انقلاب سال 1360، [[نماز]] جماعت 22 بهمن با بدرفتاری عراقی‌ها باعث آغاز درگیری می‌شود و به دنبال آن اسرا پنج روز اعتصاب غذا می‌کنند و کار به حضور ژنرال داوود، مسئول کل اسرای ایرانی در عراق، می‌کشد و پس از پنج روز پایان می‌یابد.


3. اواخر زمستان 1361، به‌خاطر عدم همکاری اسرا با خبرنگاران و شکنجۀ اسرا، سرگرد عزالدین کتک می‌خورد و کار به تیراندازی و زخمی شدن هشت تن از اسرا و استفاده عراقی‌ها از گاز اشک‌آور می‌کشد. اسرا برای مقابله با گاز، پتوها و ملحفه‌ها را آتش می‌زنند. دست آخر فرمانده [[اردوگاه]]، سرگرد محمودی، مجبور به عذرخواهی می‌شود.
3. اواخر زمستان 1361، به‌خاطر عدم همکاری اسرا با خبرنگاران و شکنجۀ اسرا، سرگرد عزالدین کتک می‌خورد و کار به تیراندازی و زخمی شدن هشت تن از اسرا و استفاده عراقی‌ها از گاز اشک‌آور می‌کشد. اسرا برای مقابله با گاز، پتوها و ملحفه‌ها را آتش می‌زنند. دست آخر فرمانده [[اردوگاه]]، سرگرد محمودی، مجبور به عذرخواهی می‌شود.


4. مصاحبه علیرضا رحیمی و مهدی طحانیان با ناصره شارما، خبرنگار هندی‌الاصل، در آسایشگاه 18 قاطع 3 معروف است. این خبرنگار از خبرگزاری فرانسه، به هنگام مصاحبه با اسرا، با درخواست رعایت حجاب ازسوی این دو اسیر مواجه می‌شود. مهدی طحانیان به‌خاطر مصاحبه چندبار شکنجه می‌شود و به انفرادی می‌افتد. نیز نگاه کنید به [[طحانیان، مهدی]]
4. مصاحبه علیرضا رحیمی و [[مهدی طحانیان]] با ناصره شارما، خبرنگار هندی‌الاصل، در آسایشگاه 18 قاطع 3 معروف است. این خبرنگار از خبرگزاری فرانسه، به هنگام مصاحبه با اسرا، با درخواست رعایت حجاب ازسوی این دو اسیر مواجه می‌شود. مهدی طحانیان به‌خاطر مصاحبه چندبار [[شکنجه]] می‌شود و به انفرادی می‌افتد. نیز نگاه کنید به [[طحانیان، مهدی]]


5. در 6/6/1360 گروهک [[منافقین]] هواپیمای مسافری بندرعباس- تهران را می‌ربایند و در اقدامی تبلیغاتی، سرنشینان آن را به [[اردوگاه رمادی 1]] قاطع 3 می‌برند.
5. در 6/6/1360 گروهک [[منافقین]] هواپیمای مسافری بندرعباس- تهران را می‌ربایند و در اقدامی تبلیغاتی، سرنشینان آن را به [[اردوگاه رمادی 1]] قاطع 3 می‌برند.


    در اردیبهشت 1368، گروهی از [[منافقین]] به سرپرستی مهدی ابریشم‌چی برای جذب اسرا و پناهنده شدن آنها، به این [[اردوگاه]] می‌روند. پس از این ماجرا 150 نفر از اسرا به [[اردوگاه 17 تکریت]] منتقل می‌شوند.
    در اردیبهشت 1368، گروهی از [[منافقین]] به سرپرستی مهدی ابریشم‌چی برای جذب اسرا و پناهنده شدن آنها، به این [[اردوگاه]] می‌روند. پس از این ماجرا 150 نفر از اسرا به [[اردوگاه تکریت 17|اردوگاه 17 تکریت]] منتقل می‌شوند.


=='''كتاب‌شناسی''' ===
== '''كتاب‌شناسی''' ==
<references />
<references />


=== برای مطالعه بیشتر ===
== برای مطالعه بیشتر ==
افشین‌پور، عبدالامیر (1389). شن‌های سرخ تکریت، چ دوم. تهران: سوره مهر.
افشین‌پور، عبدالامیر (1389). شن‌های سرخ تکریت، چ دوم. تهران: سوره مهر.


خط ۳۷: خط ۳۵:
ناطق، ساسان (1385) خلیل در آتش، خاطرات کریم رجب‌زاده. تهران: سوره مهر.
ناطق، ساسان (1385) خلیل در آتش، خاطرات کریم رجب‌زاده. تهران: سوره مهر.


نوری، حسن (1393). سه هزار روز در اسارت. چ دوّم. تهران: پیام آزادگان.
نوری، حسن (1393). [[سه هزار روز در اسارت]]. چ دوّم. تهران: پیام آزادگان.


http://dehnamaki.com  
http://dehnamaki.com  


'''داود خدایی'''
'''داود خدایی'''
[[en:Ramadi camp 1]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۲

یكی از اردوگاه‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.

مقدمه

اردوگاه رمادی 1 اولین اردوگاهی بود که در روزهای آغازین جنگ در 1359 برای نگه‌داری اسرای ایرانی در استان الانبار عراق ایجاد شد.

وضعیت ظاهری

اردوگاه‌ رمادی 1 از چهار ساختمان تشكیل شده بود که عراقی‌ها به آن قاطع می‌گفتند؛ هر ساختمان آن، دارای دو طبقه و ابعادی حدود 5/7 در 100 متر بود. این ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حیاط در قسمت جنوب قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسایشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت. آسایشگاه‌ها در ابعاد 3 در 5/5 در 17 متر بودند. هر آسایشگاه ده پنجره در ابعاد کوچک داشت که 5 عدد در جنوب رو به حیاط قاطع داشت و با میلۀ آهنی پوشیده شده بودند. پنجره‌های رو به شمال و پشت آسایشگاه، با بلوک سیمانی پوشانده شده بود. در هر آسایشگاه تنها منفذ کوچکی برای تهویه وجود داشت. از اتاق‌های کوچک آسایشگاه، برای خیاطی، سلمانی، کتابخانه، زندان و انبار یا نگه‌داری اسرا استفاده می‌شد. کف آسایشگاه موزاییک بود. کنار هریک از قاطع‌ها، یک ساختمان به ابعاد 14 در 14 متر قرار داشت که شامل دستشویی‌ها، حمام و توالت می‌شد؛ همچنین اتاقی 15 متری برای استقرار سربازان عراقی و دو اتاق کوچک به‌صورت زندان وجود داشت. ساختمان‌ها بتن‌آرمه بود. حمام دارای6 الی 8 دوش بود. در حیاط 8 توالت بود. در ابتدا مانعی بین قاطع‌ها نبود ولی بعد از 18 ماه سیم‌خاردار و مانع فیزیکی ایجاد شد [۱].

«دور اردوگاه را به‌صورت حلقه‌ای سیم‌خاردار کشیده بودند. دورتادور اردوگاه، دکل‌های نگهبانی و پشت دکل‌ها چندین تانک برای پشتیبانی موجود بود. توپ‌های 21 را دورتادور اردوگاه مستقر کرده بودند. کل اردوگاه به‌شکلی ساخته شده بود که آسایشگاه‌ها وسط اردوگاه بود.»[۲]

گاه‌شمار و تركیب اسرا

اردوگاه رمادی 1 در 1359 در استان الانبار تأسیس شد و اسرای آن افرادی با باورها و عقاید مختلف از اوایل جنگ بودند. در روزهای اول جنگ، با ورود 700 اسیر، اردوگاه رمادی تشکیل شد. این افراد 10 روز در آسایشگاه محبوس شدند و حق خروج نداشتند. تنها از آب در حلب روغن و نان خالی سمون استفاده می‌کردند. تا زمستان 1359، اسرای این اردوگاه به 1300 نفر رسید که پس از مدتی، تعدادی به قاطع 2 و 3 منتقل شدند. اولین گروه از اسرای عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و والفجر مقدماتی نیز در این اردوگاه اسکان داده شدند. در تیر 1367 همۀ اسرای قدیمی به اردوگاه‌های دیگر رمادی منتقل شدند و با احتساب اسرای جدیدی، كه مقارن با قطعنامه وارد این اردوگاه شدند، تعداد اسرای ساکن به حدود 2400 نفر رسید. با ورود اسرای جدید، بخشی از این اردوگاه منحل شد و به‌جای آن بخشی دیگر تأسیس شد[۱].

وقایع مهم

1. اولین بازدید صلیب سرخ از این اردوگاه در 30 مهر 1359 انجام گرفت.

2. در سالگرد پیروزی انقلاب سال 1360، نماز جماعت 22 بهمن با بدرفتاری عراقی‌ها باعث آغاز درگیری می‌شود و به دنبال آن اسرا پنج روز اعتصاب غذا می‌کنند و کار به حضور ژنرال داوود، مسئول کل اسرای ایرانی در عراق، می‌کشد و پس از پنج روز پایان می‌یابد.

3. اواخر زمستان 1361، به‌خاطر عدم همکاری اسرا با خبرنگاران و شکنجۀ اسرا، سرگرد عزالدین کتک می‌خورد و کار به تیراندازی و زخمی شدن هشت تن از اسرا و استفاده عراقی‌ها از گاز اشک‌آور می‌کشد. اسرا برای مقابله با گاز، پتوها و ملحفه‌ها را آتش می‌زنند. دست آخر فرمانده اردوگاه، سرگرد محمودی، مجبور به عذرخواهی می‌شود.

4. مصاحبه علیرضا رحیمی و مهدی طحانیان با ناصره شارما، خبرنگار هندی‌الاصل، در آسایشگاه 18 قاطع 3 معروف است. این خبرنگار از خبرگزاری فرانسه، به هنگام مصاحبه با اسرا، با درخواست رعایت حجاب ازسوی این دو اسیر مواجه می‌شود. مهدی طحانیان به‌خاطر مصاحبه چندبار شکنجه می‌شود و به انفرادی می‌افتد. نیز نگاه کنید به طحانیان، مهدی

5. در 6/6/1360 گروهک منافقین هواپیمای مسافری بندرعباس- تهران را می‌ربایند و در اقدامی تبلیغاتی، سرنشینان آن را به اردوگاه رمادی 1 قاطع 3 می‌برند.

    در اردیبهشت 1368، گروهی از منافقین به سرپرستی مهدی ابریشم‌چی برای جذب اسرا و پناهنده شدن آنها، به این اردوگاه می‌روند. پس از این ماجرا 150 نفر از اسرا به اردوگاه 17 تکریت منتقل می‌شوند.

كتاب‌شناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.198.
  2. نیّری، حسین (1387). اَسیر کوچک، خاطرات غلامرضا رضازاده. چ چهارم. تهران: سورۀ مهر،ص.109.

برای مطالعه بیشتر

افشین‌پور، عبدالامیر (1389). شن‌های سرخ تکریت، چ دوم. تهران: سوره مهر.

فتّاحی تختگاهی، حیدر (1386). آیینه اسارت. تهران: شاهد.

سالمی‌نژاد، عبدالرّضا (1389). دانستنی‌های آزادگان. چ دوّم. تهران: پیام آزادگان.

ناطق، ساسان (1385) خلیل در آتش، خاطرات کریم رجب‌زاده. تهران: سوره مهر.

نوری، حسن (1393). سه هزار روز در اسارت. چ دوّم. تهران: پیام آزادگان.

http://dehnamaki.com

داود خدایی