آزموده، حلیمه: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حلیمه آزموده بانوی آزاده ایرانی.''' | |||
=== | == تولد و پرورش == | ||
حلیمه آزموده متولد 1335 و از اهالی آبادان است. او در شروع جنگ | {{Infobox|title=حلیمه آزموده|image=[[پرونده:300px-آزموده Image Enhancer.jpg]]|caption=حلیمه آزموده بانوی آزاده ایرانی|header1=مشخصات|label2=نام و نام خانوادگی|label3=زمان تولد|data2=حلیمه آزموده|data3=سال 1335|label4=مدت زمان اسارت|data4=4 سال}} | ||
[[حلیمه آزموده]] متولد 1335 و از اهالی آبادان است. او در شروع جنگ تحمیلی عراق با ایران، مامای [[بیمارستان]] سوم شعبان آبادان بود. | |||
پس از اصابت راکتی به بیمارستان محل کارش، مسئولان بیمارستان تعدادی از نیروها را به مرخصی میفرستند تا در حملات بعد همه نیروها بهیکباره کشته نشوند. با گذشت حدود یک ماه از جنگ، او مرخصی میگیرد و برای دیدن خانواده به شیراز میرود، اما یادآوری صحنههایی که در این مدت کوتاه از جنگ دیده، لحظهای رهایش نمیکند: «نوزادی را دیدم كه رودهاش آویزان بود؛ زن، مرد، بزرگ و كوچك زخمی میشدند؛ قلب مردی را دیدم كه از پشت كمرش بیرون افتاده بود و تپشهایش دیده میشد... .» بنابراین، با اینکه میدانست شهر آبادان در منطقهای حساس قرار دارد و در حال سقوط است، کانون گرم [[خانواده]] را رها میکند و به آبادان بازمیگردد. پافشاری خانواده هم تأثیری در تصمیمش نداشت. | |||
== چگونگی اسارت == | |||
حلیمه آزموده هنگام برگشت، در جاده ماهشهر- آبادان به اسارت نیروهای بعثیها درمیآید. او را به همراه 19 مرد اسیر سوار ولوو میکنند و به عراق میبرند. آنها را ابتدا به تنومه عراق، که نزدیک بصره است، میبرند. یك هفته را بدون [[آب]] و غذا در تنومه سر میكند و در نهایت به [[استخبارات]] عراق منتقل میشود. دشمن، با ارعاب، از او میخواهد نیروهای پاسدار را معرفی کند، اما او [[مقاومت]] میكند و حرفی نمیزند. | |||
آزموده همراه با سه بانوی اسیر دیگر به مدت یک سال و هفت ماه لحظههای سخت و توانفرسایی را در زندان تاریک و مخوف الرشید سپری میکنند. آنها، که در این مدت شاهد شکنجههای مردان اسیر بودند، در [[اعتراض]] به رفتار عراقیها و نیز برای آنکه [[صلیب سرخ]] از حضورشان مطلع شود و نامشان را ثبت کند، به مدت 20 روز دست به اعتصاب غذا میزنند. حلیمه برای پایان دادن به اعتصاب کتکهای زیادی را تحمل می کند. در نهایت، او را از بقیه جدا می كنند و به اتاق دیگری میبرند. با گذشت 20 روز از اعتصاب غذا، او و بانوان دیگر را به بیمارستان الرشید منتقل میكنند. | |||
حلیمه آزموده، مانند دیگر بانوان اسیر، شجاعانه در مقابل دشمن بعثی میایستد و بدون واهمه به سرگرد ناجی، افسر عراقی، میگوید: «شما وارد مملكت ما شدید و ما را میكشید. چرا دادگاهی برای ما تشكیل نمیدهید؟ طبق قوانین بینالمللی ما زنان، كه اسیر جنگی هستیم، باید آزاد شویم.» | |||
حلیمه آزموده، سرانجام پس از گذراندنِ چهار سال طاقتفرسا در تنومه، [[زندان الرشید]]، موصل(← [[اردوگاه]] ) و الانبار(← [[اردوگاه الانبار|اردوگاه الانبار)]]، در 9 بهمن ۱۳۶۲ همراه با [[معصومه آباد]]، [[شمسی بهرامی]] و [[فاطمه ناهیدی]] آزاد شد و به وطن بازگشت.<ref>قلعه قوند، فرزانه.</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[زندان الرشید]] | |||
* [[اردوگاه الانبار]] | |||
== کتابشناسی == | |||
[[en:Halimeh_Azmodeh]] | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:اردوگاه الانبار]] | |||
<references /> | |||
[[رده:بانوان اسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۷
حلیمه آزموده بانوی آزاده ایرانی.
تولد و پرورش
مشخصات | |
---|---|
نام و نام خانوادگی | حلیمه آزموده |
زمان تولد | سال 1335 |
مدت زمان اسارت | 4 سال |
حلیمه آزموده متولد 1335 و از اهالی آبادان است. او در شروع جنگ تحمیلی عراق با ایران، مامای بیمارستان سوم شعبان آبادان بود.
پس از اصابت راکتی به بیمارستان محل کارش، مسئولان بیمارستان تعدادی از نیروها را به مرخصی میفرستند تا در حملات بعد همه نیروها بهیکباره کشته نشوند. با گذشت حدود یک ماه از جنگ، او مرخصی میگیرد و برای دیدن خانواده به شیراز میرود، اما یادآوری صحنههایی که در این مدت کوتاه از جنگ دیده، لحظهای رهایش نمیکند: «نوزادی را دیدم كه رودهاش آویزان بود؛ زن، مرد، بزرگ و كوچك زخمی میشدند؛ قلب مردی را دیدم كه از پشت كمرش بیرون افتاده بود و تپشهایش دیده میشد... .» بنابراین، با اینکه میدانست شهر آبادان در منطقهای حساس قرار دارد و در حال سقوط است، کانون گرم خانواده را رها میکند و به آبادان بازمیگردد. پافشاری خانواده هم تأثیری در تصمیمش نداشت.
چگونگی اسارت
حلیمه آزموده هنگام برگشت، در جاده ماهشهر- آبادان به اسارت نیروهای بعثیها درمیآید. او را به همراه 19 مرد اسیر سوار ولوو میکنند و به عراق میبرند. آنها را ابتدا به تنومه عراق، که نزدیک بصره است، میبرند. یك هفته را بدون آب و غذا در تنومه سر میكند و در نهایت به استخبارات عراق منتقل میشود. دشمن، با ارعاب، از او میخواهد نیروهای پاسدار را معرفی کند، اما او مقاومت میكند و حرفی نمیزند.
آزموده همراه با سه بانوی اسیر دیگر به مدت یک سال و هفت ماه لحظههای سخت و توانفرسایی را در زندان تاریک و مخوف الرشید سپری میکنند. آنها، که در این مدت شاهد شکنجههای مردان اسیر بودند، در اعتراض به رفتار عراقیها و نیز برای آنکه صلیب سرخ از حضورشان مطلع شود و نامشان را ثبت کند، به مدت 20 روز دست به اعتصاب غذا میزنند. حلیمه برای پایان دادن به اعتصاب کتکهای زیادی را تحمل می کند. در نهایت، او را از بقیه جدا می كنند و به اتاق دیگری میبرند. با گذشت 20 روز از اعتصاب غذا، او و بانوان دیگر را به بیمارستان الرشید منتقل میكنند.
حلیمه آزموده، مانند دیگر بانوان اسیر، شجاعانه در مقابل دشمن بعثی میایستد و بدون واهمه به سرگرد ناجی، افسر عراقی، میگوید: «شما وارد مملكت ما شدید و ما را میكشید. چرا دادگاهی برای ما تشكیل نمیدهید؟ طبق قوانین بینالمللی ما زنان، كه اسیر جنگی هستیم، باید آزاد شویم.»
حلیمه آزموده، سرانجام پس از گذراندنِ چهار سال طاقتفرسا در تنومه، زندان الرشید، موصل(← اردوگاه ) و الانبار(← اردوگاه الانبار)، در 9 بهمن ۱۳۶۲ همراه با معصومه آباد، شمسی بهرامی و فاطمه ناهیدی آزاد شد و به وطن بازگشت.[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه.