حسن رادیو: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
* [[اسارت و اسیران]] | * [[اسارت و اسیران]] | ||
* [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | * [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | ||
* [[شکنجه در اسارت]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
[[رده:اسارت و اسیران]] | [[رده:اسارت و اسیران]] | ||
[[رده:کتاب های درباره سید آزادگان]] | [[رده:کتاب های درباره سید آزادگان]] | ||
[[رده:سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | [[رده:سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | ||
<references /> | |||
[[رده:شکنجه]] | |||
[[رده:شکنجه در اسارت]] | |||
[[رده:کتاب]] |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۱
کتاب خاطرات حسن علی یزدانی از سید آزادگان.
فراداده کتاب | |
---|---|
نویسنده | حسن شکیب زاده |
ناشر | قزوین: حدیث امروز |
سال نشر | 1393 |
تعداد صفحات | 80 |
شابک | 978-600-134-040-6 |
نوع ماده | کتاب(خاطره) |
فراداده کتاب
نویسنده: حسن شکیبزاده
ناشر: قزوین: حدیث امروز
سال نشر: 1393
تعداد صفحات: 80
شابک: 6- 040- 134- 600- 978
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
خاطرات حسنعلی یزدانی از سید آزادگان است.
گزیده ای از محتوای کتاب
آن روز آنقدر مرا زده بودند که کاملاً بیهوش شدم و دیگر هیچچیز را متوجه نمیشدم، تا اینکه نمیدانم بعداز چه مدتی و یا چند ساعت وقتی برای چندمین بار بهوش آمدم، دیدم سرم روی پای حاجآقا ابوترابی است. خوب که نگاهش کردم صورتش پر از خون بود. گفتم: «حاجآقا چرا صورتتان خونی است؟» گفتند: «چیزی نیست. محاسم بلند شده بود، آمدم کوتاه کنم صورتم زخمی شد!» کمی که دقت کردم دیدم براثر شکنجه تمام موهای صورت حاجآقا را کنده بودند و از همهجای صورتشان خون بیرون میزد و این در حالی بود که عراقیها قبلاً به ایشان اجازه داده بودند که محاسنشان را نزنند[۱].