تنبیه و شکنجه های جسمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


=== مقدمه ===
اقدامات سربازان و مأمورین عراقی به‌صورت فیزیکی که باعث درد و رنج فراوان اسرای ایرانی می‌شد. این اقدامات بدون هیچ‌گونه محدودیتی با ابزاری همچون کابل، شلنگ، باتوم، نبشی، چوب، سیلی، لگد و هر اقدامی که براساس سلیقه شخصی سربازان بعثی برای اذیت [[اسرا]] مطلوب بود اعمال می‌شد. انواع این تنبیه و [[شکنجه های جسمی]] به شرح زیر است:
اقدامات سربازان و مأمورین عراقی به‌صورت فیزیکی که باعث درد و رنج فراوان اسرای ایرانی می‌شد. این اقدامات بدون هیچ‌گونه محدودیتی با ابزاری همچون کابل، شلنگ، باتوم، نبشی، چوب، سیلی، لگد و هر اقدامی که براساس سلیقه شخصی سربازان بعثی برای اذیت [[اسرا]] مطلوب بود اعمال می‌شد:


=== انواع ===
== [[تنبیه تونل مرگ|ایجاد تونل مرگ]] ==
تونل مرگ یا وحشت وضعیتی بود که تک‌تک اسیران ایرانی بارها آن را تجربه کردند و هرکدام خاطره‌ای تلخ از آن در بدو ورود به [[اردوگاه]]، جابه‌جایی، تبعید و هنگام انتقال به [[اردوگاه]] دیگر به یاد دارند: «بر[[نامه]] عراقی‌ها این بود که هروقت می‌خواستند عده‌ای را به اردوگاهی منتقل کنند، جلوی در [[اردوگاه]]، تعدادی سرباز بعثی رو‌به‌روی هم قرار می‌گرفتند و یک راهرو درست می‌کردند. اسرا مجبور بودند که از این راهرو عبور کنند و سربازان نیز، که از قبل با در دست داشتن باتوم، کابل، نبشی، چوب، طناب‌های ضخیم، تسمه و... آماده بودند، شروع می‌کردند به زدن اسرا. و گاهی همین ضربه‌ها، به صدمه‌های جدی بدنی یا نقص عضو منجر می‌شد.»<ref name=":0">نوبرانی، امیر (1391). [[رنج و گنج(کتاب)|رنج و گنج]]. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.277</ref> <ref>مبهوتی، احمد (1389). [[دیار غربت(کتاب)|دیارغربت]]. چ دوم، تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان] ،ص.51-52.</ref><ref>سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1388). در زندان دژخیم. چ دوم، تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.59</ref><ref>اکبرنیا، عبدالحمید (1389). [[تبسم اشک ها(کتاب)|تبسم اشک‌ها]]. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.31.</ref>


==== ایجاد تونل مرگ ====
== '''[[فلک کردن]]''' ==
تونل مرگ یا وحشت وضعیتی بود که تک‌تک اسیران ایرانی بارها آن را تجربه کردند و هرکدام خاطره‌ای تلخ از آن در بدو ورود به [[اردوگاه]]، جابه‌جایی، تبعید و هنگام انتقال به [[اردوگاه]] دیگر به یاد دارند: «بر[[نامه]] عراقی‌ها این بود که هروقت می‌خواستند عده‌ای را به اردوگاهی منتقل کنند، جلوی در [[اردوگاه]]، تعدادی سرباز بعثی رو‌به‌روی هم قرار می‌گرفتند و یک راهرو درست می‌کردند. اسرا مجبور بودند که از این راهرو عبور کنند و سربازان نیز، که از قبل با در دست داشتن باتوم، کابل، نبشی، چوب، طناب‌های ضخیم، تسمه و... آماده بودند، شروع می‌کردند به زدن اسرا. و گاهی همین ضربه‌ها، به صدمه‌های جدی بدنی یا نقص عضو منجر می‌شد.»<ref name=":0">نوبرانی، امیر (1391). رنج و گنج. تهران: پیام آزادگان،ص.277</ref> <ref>مبهوتی، احمد (1389). دیارغربت. چ دوم، تهران: پیام آزادگان ،ص.51-52.</ref><ref>سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1388). در زندان دژخیم. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص.59</ref><ref>اکبرنیا، عبدالحمید (1389). تبسم اشک‌ها. تهران: پیام آزادگان،ص.31.</ref>(← [[تنبیه تونل مرگ]])
از رایج‌ترین تنبیه‌های عراقی‌ها [[فلک کردن]] بود که دو سر چوب یا میل‌گردی را با طنابی به پای [[اسرا]] می‌بستند. نحوه [[تنبیه در اسارت|تنبیه]] به این شکل بود که فرد را وادار می‌کردند بر پشت دراز بکشد، مورد تنبیه قرار گرفته، علاوه‌بر کفش‌ها جوراب‌هایش را باید درمی‌آورد و پاهایش را تا مچ بین طناب و چوب فلک قرار می‌داد.»<ref>كاشانی‌زاده، پروین (1395). شب‌های آپادانا. خاطرات علی‌رضا داوری، چ سوم، تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.232.</ref> در این وضعیت، سربازان عراقی چوب فلک را چندبار می‌پیچاندند تا پاهای فرد محکم و کامل بین چوب و طناب قرار بگیرد که این کار موجب وارد شدن فشار بیش ازحد بر ساق و پشت پا می‌شد و اگر کسی زمان زیادی را در حال فلک شدن بود، چوب فلک و طناب، پاها را زخم می‌کرد.


==== '''[[فلک کردن]]''' ====
== '''[[تنبیه کتک زدن|کتک زدن]]''' ==
از رایج‌ترین تنبیه‌های عراقی‌ها [[فلک کردن]] بود که دو سر چوب یا میل‌گردی را با طنابی به پای اسرا می‌بستند. نحوه تنبیه به این شکل بود که فرد را وادار می‌كردند بر پشت دراز بكشد، مورد تنبیه قرار گرفته، علاوه‌بر کفش‌ها جوراب‌هایش را باید درمی‌آورد و پاهایش را تا مچ بین طناب و چوب فلک قرار می‌داد.»<ref>كاشانی‌زاده، پروین (1395). شب‌های آپادانا. خاطرات علی‌رضا داوری، چ سوم، تهران: پیام آزادگان،ص.232.</ref> در این وضعیت، سربازان عراقی چوب فلک را چندبار می‌پیچاندند تا پاهای فرد محکم و کامل بین چوب و طناب قرار بگیرد که این کار موجب وارد شدن فشار بیش ازحد بر ساق و پشت پا می‌شد و اگر کسی زمان زیادی را در حال فلک شدن بود، چوب فلک و طناب، پاها را زخم می‌کرد.(← [[فلک کردن]]).
از ابزاری که سربازان بعثی عراقی جهت تنبیه اسرای ایرانی از آن بسیار استفاده می‌کردند زدن اسرا با وسایلی همچون کابل، شلنگ، و باتوم بود. حضور سربازان عراقیِ کابل به دست در اردوگاه‌ها امری عادی و همیشگی به‌شمار می‌رفت. گاهی افراد را مجبور می‌کردند پیراهن خود را دربیاورند و سپس اقدام به زدن با کابل و باتوم بر پیکر او می‌کردند. بعضی مواقع نیز دراین‌حالت، [[آب]] روی بدن اسرا می‌ریختند تا کاملاً بدنشان خیس شود و بعد آنها را می‌زدند. در بسیاری از مواقع برای تسلط کامل، فردی را که قصد زدنش را داشتند، به حالت سجده یا نیم‌خیز می‌نشاندند و سپس شروع به زدن وی می‌کردند. کابلی که مورد استفاده قرار می‌گرفت بیش از ۲ سانتی‌متر قطر داشت و فوق‌العاده سنگین بود که تحمل ضربه‌های این نوع کابل بسیار سخت بود. سربازان عراقی نوع دیگری از کابل‌ها را مورداستفاده قرار می‌دادند که به‌دلیل قطر کم آن، بسیار انعطاف‌پذیر بود. روکش چند سانتی‌متر قسمت انتهای این کابل را برمی‌داشتند و سیم‌های داخلی بیرون می‌ماند. این سیم‌ها را خم کرده و به‌صورت چماق یا چنگک درمی‌آوردند. هنگامی که با این کابل فردی را می‌زدند، به‌علت خاصیت انعطاف‌پذیری آن، کابل به دور بدن می‌پیچید و سر چنگک در بدن فرو می‌رفت. هنگامی‌که سرباز عراقی اقدام به کشیدن کابل می‌کرد تا از دور بدن باز شود، سر (سیمی) کابل که در بدن فرو رفته بود باعث کنده شدن پوست و در مواردی عضلات زیر آن نیز می‌شد. این روش باعث ایجاد زخم‌های عمیق و وسیعی می‌شد<ref name=":0" /><ref>حاتمی، زهرا (1393). [[برای عاطفه(کتاب)|برای عاطفه]]. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.37.</ref> .


==== '''کتك زدن''' ====
== '''[[تنبیه با باتوم|باتوم]]''' ==
از ابزاری که سربازان بعثی عراقی جهت تنبیه اسرای ایرانی از آن بسیار استفاده می‌کردند زدن اسرا با وسایلی همچون کابل، شلنگ، و باتوم بود. حضور سربازان عراقیِ کابل به دست در اردوگاه‌ها امری عادی و همیشگی به‌شمار می‌رفت. گاهی افراد را مجبور می‌کردند پیراهن خود را دربیاورند و سپس اقدام به زدن با کابل و باتوم بر پیکر او می‌کردند. بعضی مواقع نیز دراین‌حالت، [[آب]] روی بدن اسرا می‌ریختند تا کاملاً بدنشان خیس شود و بعد آنها را می‌زدند. در بسیاری از مواقع برای تسلط کامل، فردی را که قصد زدنش را داشتند، به حالت سجده یا نیم‌خیز می‌نشاندند و سپس شروع به زدن وی می‌کردند. کابلی که مورد استفاده قرار می‌گرفت بیش از ۲ سانتی‌متر قطر داشت و فوق‌العاده سنگین بود که تحمل ضربه‌های این نوع کابل بسیار سخت بود. سربازان عراقی نوع دیگری از کابل‌ها را مورداستفاده قرار می‌دادند که به‌دلیل قطر کم آن، بسیار انعطاف‌پذیر بود. روکش چند سانتی‌متر قسمت انتهای این کابل را برمی‌داشتند و سیم‌های داخلی بیرون می‌ماند. این سیم‌ها را خم کرده و به‌صورت چماق یا چنگک درمی‌آوردند. هنگامی که با این کابل فردی را می‌زدند، به‌علت خاصیت انعطاف‌پذیری آن، کابل به دور بدن می‌پیچید و سر چنگک در بدن فرو می‌رفت. هنگامی‌که سرباز عراقی اقدام به کشیدن کابل می‌کرد تا از دور بدن باز شود، سر (سیمی) کابل که در بدن فرو رفته بود باعث کنده شدن پوست و در مواردی عضلات زیر آن نیز می‌شد. این روش باعث ایجاد زخم‌های عمیق و وسیعی می‌شد<ref name=":0" /><ref>حاتمی، زهرا (1393). برای عاطفه. تهران: پیام آزادگان،ص.37.</ref> .
انواع مختلفی داشت و گاهی نیز از دستۀ تی یا چماق یا شاخه‌های ضخیم درخت استفاده می‌شد. در مواقعی هم سربازان عراقی از هر وسیله‌ای که در دسترسشان بود همانند دسته کلنگ، میله آهنی، میل‌گرد، نبشی و... استفاده می‌کردند. متأسفانه بر اثر ضرب و جرح شدید، تعدادی از اسرا دچار نقص عضو یا آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی اندام می‌شدند.


==== '''باتوم''' ====
== '''[[تنبیه سیلی زدن|سیلی زدن]]''' ==
انواع مختلفی داشت و گاهی نیز از دستۀ تی یا چماق یا شاخه‌های ضخیم درخت استفاده می‌شد. در مواقعی هم سربازان عراقی از هر وسیله‌ای که در دسترسشان بود همانند دسته کلنگ، میله آهنی، میل‌گرد، نبشی و... استفاده می‌کردند. متأسفانه بر اثر ضرب و جرح شدید، تعدادی از اسرا دچار نقص عضو یا آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی اندام می‌شدند.(← [[تنبیه با باتوم]])
ازجمله روش‌های تنبیه اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها به‌شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای‌که افراد همه‌روزه در اردوگاه‌ها شاهد آن بوده‌اند. نکتۀ مهم دراین‌خصوص جای سیلی است. ضربه به‌شکلی زده می‌شد که نیروی حاصل از آن بیشتر به گوش و جمجمه وارد می‌شد. در بعضی اوقات منجر به پاره شدن پردۀ گوش و اختلال در شنوایی برخی از آنان می‌شد.


==== '''سیلی زدن''' ====
== '''[[مشت و لگد( تنبیه)|مشت و لگد]]''' ==
ازجمله روش‌های تنبیه اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها به‌شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای‌که افراد همه‌روزه در اردوگاه‌ها شاهد آن بوده‌اند. نکتۀ مهم دراین‌خصوص جای سیلی است. ضربه به‌شکلی زده می‌شد که نیروی حاصل از آن بیشتر به گوش و جمجمه وارد می‌شد. در بعضی اوقات منجر به پاره شدن پردۀ گوش و اختلال در شنوایی برخی از آنان می‌شد.(← [[تنبیه سیلی زدن]])
 
==== '''مشت و لگد''' ====
تنبیه با مشت و لگد بسیار شایع و روشی معمولی به‌حساب می‌آمد. بیشتر ضربات به نواحی سروصورت، ساق پا، مفاصل و دستگاه تناسلی وارد می‌شد. تعداد فراوانی از اسرای ایرانی بر اثر این ضربات دچار آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی فک، بینی، دندان و... شدند.
تنبیه با مشت و لگد بسیار شایع و روشی معمولی به‌حساب می‌آمد. بیشتر ضربات به نواحی سروصورت، ساق پا، مفاصل و دستگاه تناسلی وارد می‌شد. تعداد فراوانی از اسرای ایرانی بر اثر این ضربات دچار آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی فک، بینی، دندان و... شدند.


==== '''آویزان کردن از پنکه‌های سقفی''' ====
== '''[[تنبیه آویزان کردن از پنکه های سقفی|آویزان کردن از پنکه‌های سقفی]]''' ==
از روش‌های تنبیه بستن پاهای برخی از اسرا به پنکه‌های سقفی بود، درحالی‌که پنکه را از سرعت کم و زیاد براساس میل خود تنظیم می‌کردند و با چرخش آن، گاهی سروصورت اسیر به دیوار برخورد می‌کرد و گاهی در حال چرخش، او را با کابل مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. در گزارش کمیته ویژه [[صلیب سرخ]] جهانی در بازرسی از [[اردوگاه صلاح‌الدین]] آمده است: اسیران را ساعت‌ها از دست‌ها و پاها بدون تماس بدن با زمین آویزان می‌کردند و مدت زمان آن مختلف بوده است؛ بین 5 الی 10 ساعت و گاهی تا 36 ساعت طول می‌کشیده است. این عمل در سلول‌های انفرادی به‌وسیله‌ چنگک‌هایی که از سقف آویزان شده بود صورت می‌گرفت، به شکلی که در معرض آفتاب باشند آویخته بودند.(←[[تنبیه آویزان کردن از پنکه های سقفی]])
از روش‌های تنبیه بستن پاهای برخی از اسرا به پنکه‌های سقفی بود، درحالی‌که پنکه را از سرعت کم و زیاد براساس میل خود تنظیم می‌کردند و با چرخش آن، گاهی سروصورت اسیر به دیوار برخورد می‌کرد و گاهی در حال چرخش، او را با کابل مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. در گزارش کمیته ویژه [[صلیب سرخ]] جهانی در بازرسی از اردوگاه صلاح‌الدین آمده است: اسیران را ساعت‌ها از دست‌ها و پاها بدون تماس بدن با زمین آویزان می‌کردند و مدت زمان آن مختلف بوده است؛ بین 5 الی 10 ساعت و گاهی تا 36 ساعت طول می‌کشیده است. این عمل در سلول‌های انفرادی به‌وسیله‌ چنگک‌هایی که از سقف آویزان شده بود صورت می‌گرفت، به شکلی که در معرض آفتاب باشند آویخته بودند.


==== '''زندان انفرادی''' ====
== '''[[زندان انفرادی]]''' ==
اتاق کوچکی در کنار اردوگاه بود و حدود یک‌ونیم تا دو متر مساحت داشت و کلیه منافذ آن، طوری جوشکاری شده بود که به‌زحمت بیرون دیده می‌شد و به‌منظور تنبیه با اعمال شاقه بیشتر برای برخی از اسرا از آن استفاده می‌شد<ref>محمدی، سهیلا (1393). حماسهٔ مجنون. دزفول: ناشر،ص.128.</ref>.  «در سلول‌هایی که برای یک زندانی ساخته شده بود، سی آزاده را سه شبانه‌روز نگه‌داری کردند؛ به‌گونه‌ای‌که هنگام خواب همه ایستاده می‌خوابیدند؛ دراثر فشار زیاد و تنگی جا دست‌وپای بچه‌ها از لای میله‌های آهنی قرنطینه‌ها بیرون رفته بود. چون سرمان از لای میله‌ها عبور نمی‌کرد، جای میله‌ها روی پیشانی و هر جا از سر یا بدن بود کبود شده بود<ref>خرمی، مسعود (1389). [[ما هشت نفر]]. تهران: پیام آزادگان،ص.56.</ref>.
اتاق کوچکی در کنار اردوگاه بود و حدود یک‌ونیم تا دو متر مساحت داشت و کلیه منافذ آن، طوری جوشکاری شده بود که به‌زحمت بیرون دیده می‌شد و به‌منظور تنبیه با اعمال شاقه بیشتر برای برخی از [[اسرا]] از آن استفاده می‌شد<ref>محمدی، سهیلا (1393). حماسهٔ مجنون. دزفول: ناشر،ص.128.</ref>.  <blockquote>«در سلول‌هایی که برای یک زندانی ساخته شده بود، سی آزاده را سه شبانه‌روز نگه‌داری کردند؛ به‌گونه‌ای‌که هنگام خواب همه ایستاده می‌خوابیدند؛ دراثر فشار زیاد و تنگی جا دست‌وپای بچه‌ها از لای میله‌های آهنی قرنطینه‌ها بیرون رفته بود. چون سرمان از لای میله‌ها عبور نمی‌کرد، جای میله‌ها روی پیشانی و هر جا از سر یا بدن بود کبود شده بود<ref>خرمی، مسعود (1389). [[ما هشت نفر]]. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.56.</ref>.</blockquote>


==== '''کشیدن ناخن''' ====
== '''[[شکنجه کشیدن ناخن|کشیدن ناخن]]''' ==
برای اعتراف گرفتن یا تنبیه برخی از اسرای ایرانی، با وسایل مخصوص اقدام به کشیدن ناخن‌های دست و پا می‌کردند که این اقدام باعث افت شدید فشار و گاهی بی‌هوشی می‌شد؛ این شكنجه غالباً در [[استخبارات]] اتفاق می‌افتاد.
برای اعتراف گرفتن یا تنبیه برخی از اسرای ایرانی، با وسایل مخصوص اقدام به کشیدن ناخن‌های دست و پا می‌کردند که این اقدام باعث افت شدید فشار و گاهی بی‌هوشی می‌شد؛ این شکنجه غالباً در [[استخبارات]] اتفاق می‌افتاد.


==== '''انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه''' ====
== '''[[تنبیه انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه|انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه]]''' ==
به‌علت کمبود فاضلاب، گودال‌هایی در اردوگاه‌ها برای جمع شدن فاضلاب ایجاد می‌شد. با جمع شدن فاضلاب‌های پراکنده، اسرا دوباره با سطل آن را به اطراف می‌پاشیدند. گاهی برای تنبیه از آن استفاده می‌شد؛ با انداختن اسیر در این گودال به مدت طولانی در سرما و گرما موجب شکنجه او می‌گردیدند و البته گاهی اسیر را در فاضلاب دستشویی می‌انداختند و موجب اذیت جسمی و روحی شدید او می‌شدند. «یک صبح سرد زمستانی به بهانه‌ای تعدادی از بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند که ازجمله یکی از بچه‌های اردکان یزد را در چاه فاضلاب فرو کردند به‌صورتی‌که فقط سروصورت او پیدا بود و با پوتین بر سر او فشار می‌دادند؛ بعد از چند دقیقه او را از فاضلاب بیرون آوردند درحالی‌که تمام وجودش را کثافت گرفته بود و به خود می‌لرزید.»<ref>دوست‌کامی، فاطمه (1390). چشم تر. خاطرات بهجت افراز، تهران: پیام آزادگان،ص.66.</ref>( ← [[تنبیه انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه]]).
به‌علت کمبود فاضلاب، گودال‌هایی در اردوگاه‌ها برای جمع شدن فاضلاب ایجاد می‌شد. با جمع شدن فاضلاب‌های پراکنده، [[اسرا|اسر]]<nowiki/>ا دوباره با سطل آن را به اطراف می‌پاشیدند. گاهی برای [[تنبیه در اسارت|تنبیه]] از آن استفاده می‌شد؛ با انداختن اسیر در این گودال به مدت طولانی در سرما و گرما موجب [[شکنجه]] او می‌گردیدند و البته گاهی اسیر را در فاضلاب دستشویی می‌انداختند و موجب اذیت جسمی و روحی شدید او می‌شدند.<blockquote>«یک صبح سرد زمستانی به بهانه‌ای تعدادی از بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند که ازجمله یکی از بچه‌های اردکان یزد را در چاه فاضلاب فرو کردند به‌صورتی‌که فقط سروصورت او پیدا بود و با پوتین بر سر او فشار می‌دادند؛ بعد از چند دقیقه او را از فاضلاب بیرون آوردند درحالی‌که تمام وجودش را کثافت گرفته بود و به خود می‌لرزید.»<ref>دوست‌کامی، فاطمه (1390). [[چشم تر: خاطرات بهجت افروز(کتاب)|چشم تر. خاطرات بهجت افراز]]، تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،ص.66.</ref></blockquote>


==== ت'''نبیه به‌خاطر کمک به دیگران''' ====
== [[تنبیه به خاطر کمک به دیگران|تنبیه '''به‌خاطر کمک به دیگران''']] ==
بعثی‌ها به‌شدت از کمک اسرا به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند. «یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای ابوترابی‌فرد(← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]]) از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها آقای ابوترابی‌فرد(← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]]) را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»<ref>رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). سیره ابوترابی. ج1، تهران: پیام آزادگان ،ج.1،ص.62.</ref>
بعثی‌ها به‌شدت از کمک اسرا به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند.<blockquote>«یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان [[سید علی اکبر ابو ترابی فرد|آقای ابوترابی‌فرد]] از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها [[سید علی اکبر ابو ترابی فرد|آقای ابوترابی‌فرد]] را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»<ref>رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). [[سیره ابوترابی 1(کتاب)|سیره ابوترابی. ج1،]] تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان] ،ج.1،ص.62.</ref></blockquote>


==== '''انضباط سخت نظامی''' ====
== '''[[تنبیه انضباطی|انضباط سخت نظامی]]''' ==
سلسله‌مراتب در ظالمانه‌ترین شکل خود در عراق وجود داشت. زیردست به‌هیچ‌وجه حق نداشت نسبت به دستور مافوق خود [[اعتراض]] کند یا نظر خود را بگوید. دستور مافوق که صادر می‌شد، زیردست می‌بایست می‌گفت: نعم سیدی! نه کمتر، نه بیشتر. در غیر این‌صورت، مافوق می‌توانست انواع تنبیه‌های انضباطی را در مورد او اجرا کند. حتی اجازه داشت شخصاً او را تنبیه بدنی کند<ref>پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران(1395). بازیابی از https://www.jamaran.news/</ref>.
سلسله‌مراتب در ظالمانه‌ترین شکل خود در عراق وجود داشت. زیردست به‌هیچ‌وجه حق نداشت نسبت به دستور مافوق خود [[اعتراض]] کند یا نظر خود را بگوید. دستور مافوق که صادر می‌شد، زیردست می‌بایست می‌گفت: نعم سیدی! نه کمتر، نه بیشتر. در غیر این‌صورت، مافوق می‌توانست انواع تنبیه‌های انضباطی را در مورد او اجرا کند. حتی اجازه داشت شخصاً او را تنبیه بدنی کند<ref>پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران(1395). بازیابی از https://www.jamaran.news/</ref>.


==== '''وارد آوردن شوك الكتریكی''' ====
== '''وارد آوردن [[شوک الکتریکی]]''' ==
ازجمله سخت‌ترین تنبیه‌ها و شكنجه‌های جسمی بود كه گاهی منجر به بیماری قلبی یا تناسلی می‌شد.
ازجمله سخت‌ترین تنبیه‌ها و شکنجه‌های جسمی بود که گاهی منجر به بیماری قلبی یا تناسلی می‌شد.
 
== '''[[فروکردن مته در سر|فرو کردن مته در سر]]''' ==
خفه کردن، بشین پاشوهای طولانی، زیر آفتاب نگه‌داشتن، خاک پهن کردن، سطل [[توالت]] خالی کردن بر سر هم، و سوزاندن پا از دیگر تنبیهاتی بود که عراقی‌های بعثی در مورد اسرا اعمال می‌کردند.
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[تنبیه و شکنجه]]


==== '''فرو كردن مته در سر''' ====
* [[تنبیه در اسارت]]
خفه كردن، بشین پاشوهای طولانی، زیر آفتاب نگه‌داشتن، خاك پهن كردن، سطل [[توالت]] خالی كردن بر سر هم، و سوزاندن پا از دیگر تنبیهاتی بود كه عراقی‌های بعثی در مورد اسرا اعمال می‌كردند.


نیز نگاه کنید به [[تنبیه و شکنجه]]؛ [[تنبیه در اسارت]]؛ [[شکنجه در اسارت]]
* [[شکنجه در اسارت]]


=== کتابشناسی ===
== کتابشناسی ==
<references />مراد شفیعی
<references />مراد شفیعی
[[رده:تنبیه و شکنجه های جسمی]]
[[رده:تنبیه و شکنجه]]
[[رده:تنبیه با باتوم]]
[[رده:فلک کردن]]
[[رده:تنبیه تونل مرگ]]
[[رده:تنبیه کتک زدن]]
[[رده:تنبیه سیلی زدن]]
[[رده:تنبیه آویزان کردن از پنکه های سقفی]]
[[رده:تنبیه انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه]]
[[رده:تنبیه اسرا با توالت]]
[[رده:شکنجه کشیدن ناخن]]
[[رده:تنبیه به خاطر کمک به دیگران]]
[[رده:مشت و لگد( تنبیه)]]
[[رده:زندان انفرادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۴

اقدامات سربازان و مأمورین عراقی به‌صورت فیزیکی که باعث درد و رنج فراوان اسرای ایرانی می‌شد. این اقدامات بدون هیچ‌گونه محدودیتی با ابزاری همچون کابل، شلنگ، باتوم، نبشی، چوب، سیلی، لگد و هر اقدامی که براساس سلیقه شخصی سربازان بعثی برای اذیت اسرا مطلوب بود اعمال می‌شد. انواع این تنبیه و شکنجه های جسمی به شرح زیر است:

ایجاد تونل مرگ

تونل مرگ یا وحشت وضعیتی بود که تک‌تک اسیران ایرانی بارها آن را تجربه کردند و هرکدام خاطره‌ای تلخ از آن در بدو ورود به اردوگاه، جابه‌جایی، تبعید و هنگام انتقال به اردوگاه دیگر به یاد دارند: «برنامه عراقی‌ها این بود که هروقت می‌خواستند عده‌ای را به اردوگاهی منتقل کنند، جلوی در اردوگاه، تعدادی سرباز بعثی رو‌به‌روی هم قرار می‌گرفتند و یک راهرو درست می‌کردند. اسرا مجبور بودند که از این راهرو عبور کنند و سربازان نیز، که از قبل با در دست داشتن باتوم، کابل، نبشی، چوب، طناب‌های ضخیم، تسمه و... آماده بودند، شروع می‌کردند به زدن اسرا. و گاهی همین ضربه‌ها، به صدمه‌های جدی بدنی یا نقص عضو منجر می‌شد.»[۱] [۲][۳][۴]

فلک کردن

از رایج‌ترین تنبیه‌های عراقی‌ها فلک کردن بود که دو سر چوب یا میل‌گردی را با طنابی به پای اسرا می‌بستند. نحوه تنبیه به این شکل بود که فرد را وادار می‌کردند بر پشت دراز بکشد، مورد تنبیه قرار گرفته، علاوه‌بر کفش‌ها جوراب‌هایش را باید درمی‌آورد و پاهایش را تا مچ بین طناب و چوب فلک قرار می‌داد.»[۵] در این وضعیت، سربازان عراقی چوب فلک را چندبار می‌پیچاندند تا پاهای فرد محکم و کامل بین چوب و طناب قرار بگیرد که این کار موجب وارد شدن فشار بیش ازحد بر ساق و پشت پا می‌شد و اگر کسی زمان زیادی را در حال فلک شدن بود، چوب فلک و طناب، پاها را زخم می‌کرد.

کتک زدن

از ابزاری که سربازان بعثی عراقی جهت تنبیه اسرای ایرانی از آن بسیار استفاده می‌کردند زدن اسرا با وسایلی همچون کابل، شلنگ، و باتوم بود. حضور سربازان عراقیِ کابل به دست در اردوگاه‌ها امری عادی و همیشگی به‌شمار می‌رفت. گاهی افراد را مجبور می‌کردند پیراهن خود را دربیاورند و سپس اقدام به زدن با کابل و باتوم بر پیکر او می‌کردند. بعضی مواقع نیز دراین‌حالت، آب روی بدن اسرا می‌ریختند تا کاملاً بدنشان خیس شود و بعد آنها را می‌زدند. در بسیاری از مواقع برای تسلط کامل، فردی را که قصد زدنش را داشتند، به حالت سجده یا نیم‌خیز می‌نشاندند و سپس شروع به زدن وی می‌کردند. کابلی که مورد استفاده قرار می‌گرفت بیش از ۲ سانتی‌متر قطر داشت و فوق‌العاده سنگین بود که تحمل ضربه‌های این نوع کابل بسیار سخت بود. سربازان عراقی نوع دیگری از کابل‌ها را مورداستفاده قرار می‌دادند که به‌دلیل قطر کم آن، بسیار انعطاف‌پذیر بود. روکش چند سانتی‌متر قسمت انتهای این کابل را برمی‌داشتند و سیم‌های داخلی بیرون می‌ماند. این سیم‌ها را خم کرده و به‌صورت چماق یا چنگک درمی‌آوردند. هنگامی که با این کابل فردی را می‌زدند، به‌علت خاصیت انعطاف‌پذیری آن، کابل به دور بدن می‌پیچید و سر چنگک در بدن فرو می‌رفت. هنگامی‌که سرباز عراقی اقدام به کشیدن کابل می‌کرد تا از دور بدن باز شود، سر (سیمی) کابل که در بدن فرو رفته بود باعث کنده شدن پوست و در مواردی عضلات زیر آن نیز می‌شد. این روش باعث ایجاد زخم‌های عمیق و وسیعی می‌شد[۱][۶] .

باتوم

انواع مختلفی داشت و گاهی نیز از دستۀ تی یا چماق یا شاخه‌های ضخیم درخت استفاده می‌شد. در مواقعی هم سربازان عراقی از هر وسیله‌ای که در دسترسشان بود همانند دسته کلنگ، میله آهنی، میل‌گرد، نبشی و... استفاده می‌کردند. متأسفانه بر اثر ضرب و جرح شدید، تعدادی از اسرا دچار نقص عضو یا آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی اندام می‌شدند.

سیلی زدن

ازجمله روش‌های تنبیه اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها به‌شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای‌که افراد همه‌روزه در اردوگاه‌ها شاهد آن بوده‌اند. نکتۀ مهم دراین‌خصوص جای سیلی است. ضربه به‌شکلی زده می‌شد که نیروی حاصل از آن بیشتر به گوش و جمجمه وارد می‌شد. در بعضی اوقات منجر به پاره شدن پردۀ گوش و اختلال در شنوایی برخی از آنان می‌شد.

مشت و لگد

تنبیه با مشت و لگد بسیار شایع و روشی معمولی به‌حساب می‌آمد. بیشتر ضربات به نواحی سروصورت، ساق پا، مفاصل و دستگاه تناسلی وارد می‌شد. تعداد فراوانی از اسرای ایرانی بر اثر این ضربات دچار آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی فک، بینی، دندان و... شدند.

آویزان کردن از پنکه‌های سقفی

از روش‌های تنبیه بستن پاهای برخی از اسرا به پنکه‌های سقفی بود، درحالی‌که پنکه را از سرعت کم و زیاد براساس میل خود تنظیم می‌کردند و با چرخش آن، گاهی سروصورت اسیر به دیوار برخورد می‌کرد و گاهی در حال چرخش، او را با کابل مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. در گزارش کمیته ویژه صلیب سرخ جهانی در بازرسی از اردوگاه صلاح‌الدین آمده است: اسیران را ساعت‌ها از دست‌ها و پاها بدون تماس بدن با زمین آویزان می‌کردند و مدت زمان آن مختلف بوده است؛ بین 5 الی 10 ساعت و گاهی تا 36 ساعت طول می‌کشیده است. این عمل در سلول‌های انفرادی به‌وسیله‌ چنگک‌هایی که از سقف آویزان شده بود صورت می‌گرفت، به شکلی که در معرض آفتاب باشند آویخته بودند.

زندان انفرادی

اتاق کوچکی در کنار اردوگاه بود و حدود یک‌ونیم تا دو متر مساحت داشت و کلیه منافذ آن، طوری جوشکاری شده بود که به‌زحمت بیرون دیده می‌شد و به‌منظور تنبیه با اعمال شاقه بیشتر برای برخی از اسرا از آن استفاده می‌شد[۷].

«در سلول‌هایی که برای یک زندانی ساخته شده بود، سی آزاده را سه شبانه‌روز نگه‌داری کردند؛ به‌گونه‌ای‌که هنگام خواب همه ایستاده می‌خوابیدند؛ دراثر فشار زیاد و تنگی جا دست‌وپای بچه‌ها از لای میله‌های آهنی قرنطینه‌ها بیرون رفته بود. چون سرمان از لای میله‌ها عبور نمی‌کرد، جای میله‌ها روی پیشانی و هر جا از سر یا بدن بود کبود شده بود[۸].

کشیدن ناخن

برای اعتراف گرفتن یا تنبیه برخی از اسرای ایرانی، با وسایل مخصوص اقدام به کشیدن ناخن‌های دست و پا می‌کردند که این اقدام باعث افت شدید فشار و گاهی بی‌هوشی می‌شد؛ این شکنجه غالباً در استخبارات اتفاق می‌افتاد.

انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه

به‌علت کمبود فاضلاب، گودال‌هایی در اردوگاه‌ها برای جمع شدن فاضلاب ایجاد می‌شد. با جمع شدن فاضلاب‌های پراکنده، اسرا دوباره با سطل آن را به اطراف می‌پاشیدند. گاهی برای تنبیه از آن استفاده می‌شد؛ با انداختن اسیر در این گودال به مدت طولانی در سرما و گرما موجب شکنجه او می‌گردیدند و البته گاهی اسیر را در فاضلاب دستشویی می‌انداختند و موجب اذیت جسمی و روحی شدید او می‌شدند.

«یک صبح سرد زمستانی به بهانه‌ای تعدادی از بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند که ازجمله یکی از بچه‌های اردکان یزد را در چاه فاضلاب فرو کردند به‌صورتی‌که فقط سروصورت او پیدا بود و با پوتین بر سر او فشار می‌دادند؛ بعد از چند دقیقه او را از فاضلاب بیرون آوردند درحالی‌که تمام وجودش را کثافت گرفته بود و به خود می‌لرزید.»[۹]

تنبیه به‌خاطر کمک به دیگران

بعثی‌ها به‌شدت از کمک اسرا به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند.

«یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای ابوترابی‌فرد از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها آقای ابوترابی‌فرد را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»[۱۰]

انضباط سخت نظامی

سلسله‌مراتب در ظالمانه‌ترین شکل خود در عراق وجود داشت. زیردست به‌هیچ‌وجه حق نداشت نسبت به دستور مافوق خود اعتراض کند یا نظر خود را بگوید. دستور مافوق که صادر می‌شد، زیردست می‌بایست می‌گفت: نعم سیدی! نه کمتر، نه بیشتر. در غیر این‌صورت، مافوق می‌توانست انواع تنبیه‌های انضباطی را در مورد او اجرا کند. حتی اجازه داشت شخصاً او را تنبیه بدنی کند[۱۱].

وارد آوردن شوک الکتریکی

ازجمله سخت‌ترین تنبیه‌ها و شکنجه‌های جسمی بود که گاهی منجر به بیماری قلبی یا تناسلی می‌شد.

فرو کردن مته در سر

خفه کردن، بشین پاشوهای طولانی، زیر آفتاب نگه‌داشتن، خاک پهن کردن، سطل توالت خالی کردن بر سر هم، و سوزاندن پا از دیگر تنبیهاتی بود که عراقی‌های بعثی در مورد اسرا اعمال می‌کردند.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ نوبرانی، امیر (1391). رنج و گنج. تهران: پیام آزادگان،ص.277
  2. مبهوتی، احمد (1389). دیارغربت. چ دوم، تهران: پیام آزادگان ،ص.51-52.
  3. سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1388). در زندان دژخیم. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص.59
  4. اکبرنیا، عبدالحمید (1389). تبسم اشک‌ها. تهران: پیام آزادگان،ص.31.
  5. كاشانی‌زاده، پروین (1395). شب‌های آپادانا. خاطرات علی‌رضا داوری، چ سوم، تهران: پیام آزادگان،ص.232.
  6. حاتمی، زهرا (1393). برای عاطفه. تهران: پیام آزادگان،ص.37.
  7. محمدی، سهیلا (1393). حماسهٔ مجنون. دزفول: ناشر،ص.128.
  8. خرمی، مسعود (1389). ما هشت نفر. تهران: پیام آزادگان،ص.56.
  9. دوست‌کامی، فاطمه (1390). چشم تر. خاطرات بهجت افراز، تهران: پیام آزادگان،ص.66.
  10. رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). سیره ابوترابی. ج1، تهران: پیام آزادگان ،ج.1،ص.62.
  11. پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران(1395). بازیابی از https://www.jamaran.news/

مراد شفیعی