امکانات اردوگاه 17(نهروان): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «===مقدمه === ===امکانات اردوگاه=== پس از چند ماه، به هر فرد یک شورت و یک دشداشه دادند. در فصل پاییز هم به هر اسیر یک پتو داده شد. تا آن زمان، اسرا هنوز با لباس‌هایی سر می‌کردند که در زمان اسارت تنشان بود. امکانات دارو و درمان و وسایل گرمایشی در این ...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
===مقدمه ===
 
===امکانات [[اردوگاه]]===
[[اردوگاه 17(نهروان)|اردوگاه نهروان]] در نزدیکی شهر بغداد قرار داشت. آنجا محلی موقت برای نگه‌داری [[اسرای مفقود]] بود. اسرایی که کمیته بین‌المللی [[صلیب سرخ]] از وجود آنان اطلاعی نداشت. آنها کسانی بودند که تابستان 1367 و پس از پذیرش [https://fa.wikifeqh.ir/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%DB%B5%DB%B9%DB%B8 قطعنامه] در پی حملات عراق به ایران اسیر شدند.
 
== امکانات [[اردوگاه]] ==
پس از چند ماه، به هر فرد یک شورت و یک دشداشه دادند. در فصل پاییز هم به هر اسیر یک پتو داده شد. تا آن زمان، [[اسرا]] هنوز با لباس‌هایی سر می‌کردند که در زمان اسارت تنشان بود. [[امکانات]] دارو و درمان و وسایل گرمایشی در این [[اردوگاه]] وجود نداشت. در هر آسایشگاه، فقط یک پنکه بود. بعد از مدتی به هر آسایشگاه یک قرآن دادند و کلاس‌های آموزشی روخوانی و قرائت قرآن، [[آموزش]] زبان انگلیسی و عربی اسرا البته به‌صورت مخفیانه آغاز شد.
پس از چند ماه، به هر فرد یک شورت و یک دشداشه دادند. در فصل پاییز هم به هر اسیر یک پتو داده شد. تا آن زمان، [[اسرا]] هنوز با لباس‌هایی سر می‌کردند که در زمان اسارت تنشان بود. [[امکانات]] دارو و درمان و وسایل گرمایشی در این [[اردوگاه]] وجود نداشت. در هر آسایشگاه، فقط یک پنکه بود. بعد از مدتی به هر آسایشگاه یک قرآن دادند و کلاس‌های آموزشی روخوانی و قرائت قرآن، [[آموزش]] زبان انگلیسی و عربی اسرا البته به‌صورت مخفیانه آغاز شد.


    دو قسمت [[اردوگاه]] 200 متر از هم فاصله داشتند و عراقی‌ها با سیم‌خاردار از هم جدا کرده بودند؛ بنابراین تردد برای اسرا ممکن نبود. قسمت B ده آسایشگاه داشت. به‌جز آسایشگاه 13 و 16، بقیه آسایشگاه‌ها به‌وسیله راهرو دوبه‌دو به یکدیگر متصل بودند و ابعادی به وسعت 12×10 مترمربع داشتند. به‌جای [[آب]] شُرب، از آب زمین‌های کشاورزی برای خوردن و شست‌وشو استفاده می‌شد. این [[اردوگاه]] ارشد کل نداشت و ارشدهای متفاوتی آسایشگاه‌ها را اداره می‌کردند. ستوان دوم کریم و ستوان یکم حسن نیز فرماندهان بعثی [[اردوگاه]] بودند. از وقایع مهم این [[اردوگاه]]، برگزاری مراسم افطاری در اردیبهشت 1368 بود. فرماندهان [[اردوگاه]] از افراد شاخص هر آسایشگاه، که از قبل شناسایی‌شان کرده بودند، با افطاری مفصلی پذیرایی کردند.
    دو قسمت [[اردوگاه]] 200 متر از هم فاصله داشتند و عراقی‌ها با سیم‌خاردار از هم جدا کرده بودند؛ بنابراین تردد برای [[اسرا]] ممکن نبود. قسمت B ده آسایشگاه داشت. به‌جز آسایشگاه 13 و 16، بقیه آسایشگاه‌ها به‌وسیله راهرو دوبه‌دو به یکدیگر متصل بودند و ابعادی به وسعت 12×10 مترمربع داشتند. به‌جای [[آب]] شُرب، از آب زمین‌های کشاورزی برای خوردن و شست‌وشو استفاده می‌شد. این [[اردوگاه]] ارشد کل نداشت و ارشدهای متفاوتی آسایشگاه‌ها را اداره می‌کردند. ستوان دوم کریم و ستوان یکم حسن نیز فرماندهان بعثی [[اردوگاه]] بودند. از وقایع مهم این [[اردوگاه]]، برگزاری مراسم افطاری در اردیبهشت 1368 بود. فرماندهان [[اردوگاه]] از افراد شاخص هر آسایشگاه، که از قبل شناسایی‌شان کرده بودند، با افطاری مفصلی پذیرایی کردند.
 
هنوز یک سال از ورود [[اسرا]] به این [[اردوگاه]] نگذشته بود که یکی از [[اسیران جنگ|اسیران]] مجروح شده و به [[بیمارستان نظامی الرشید بغداد|بیمارستان الرشید بغداد]] منتقل شد. در آنجا نمایندگان کمیته بین‌المللی [[صلیب سرخ]] از مجروحان بازدید کردند و از اسیر مذکور نام و شماره صلیب‌اش را پرسیدند. این اسیر ذکر کرد که جزو اسرای اردوگاه نهروان است. نمایندگان مطلع شدند که عراقی‌ها [[اردوگاه]] را از دید آنها مخفی نگه داشته‌اند. این موضوع به گوش عراقی‌ها رسیده و از بیم نمایندگان [[صلیب سرخ]] ، «در تاریخ 25 خرداد 1368 [[اردوگاه]] را تخلیه کرده و 800 اسیر را به [[اردوگاه تکریت 20|اردوگاه 20 تکریت]]، 1200 تن را به [[اردوگاه تکریت 16|تکریت 16]] و 1000 نفر دیگر را به [[اردوگاه بعقوبه|اردوگاه 18 بعقوبه]] منتقل کردند.»<ref>سایت موسسه پیام آزادگان (1392) . بازیابی از https://www.mfpa.ir/</ref><ref>شورای علمی [[دانشنامه آزادگان]].(1399).[[دانشنامه آزادگان]]: اسیران ایرانی آزاد شده در [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|جنگ عراق علیه ایران]].تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان]،</ref>.


    هنوز یک سال از ورود اسرا به این اردوگاه نگذشته بود که یکی از اسیران مجروح شده و به [[بیمارستان]] الرشید بغداد منتقل شد. در آنجا نمایندگان کمیته بین‌المللی [[صلیب سرخ]] از مجروحان بازدید کردند و از اسیر مذکور نام و شماره صلیب‌اش را پرسیدند. این اسیر ذکر کرد که جزو اسرای اردوگاه نهروان است. نمایندگان مطلع شدند که عراقی‌ها اردوگاه را از دید آنها مخفی نگه داشته‌اند. این موضوع به گوش عراقی‌ها رسیده و از بیم نمایندگان [[صلیب سرخ]] ، «در تاریخ 25 خرداد 1368 اردوگاه را تخلیه کرده و 800 اسیر را به اردوگاه 20 تکریت، 1200 تن را به تکریت 16 و 1000 نفر دیگر را به [[اردوگاه 18 بعقوبه]] منتقل کردند.»<ref>سایت موسسه پیام آزادگان (1392) . بازیابی از https://www.mfpa.ir/</ref>
== نیز نگاه کنید به ==


نیز نگاه کنید به [[اردوگاه 17(نهروان)]]
* [[اردوگاه 17(نهروان)]]
* [[امکانات]]
* [[بیمارستان نظامی الرشید بغداد]]


=== کتابشناسی ===
== کتابشناسی ==
<references />مریم سادات ذکریایی
[[رده:امکانات اردوگاه 17(نهروان)]]
[[رده:اردوگاه 17(نهروان)]]
[[رده:امکانات]]
[[رده:اردوگاه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۴

اردوگاه نهروان در نزدیکی شهر بغداد قرار داشت. آنجا محلی موقت برای نگه‌داری اسرای مفقود بود. اسرایی که کمیته بین‌المللی صلیب سرخ از وجود آنان اطلاعی نداشت. آنها کسانی بودند که تابستان 1367 و پس از پذیرش قطعنامه در پی حملات عراق به ایران اسیر شدند.

امکانات اردوگاه

پس از چند ماه، به هر فرد یک شورت و یک دشداشه دادند. در فصل پاییز هم به هر اسیر یک پتو داده شد. تا آن زمان، اسرا هنوز با لباس‌هایی سر می‌کردند که در زمان اسارت تنشان بود. امکانات دارو و درمان و وسایل گرمایشی در این اردوگاه وجود نداشت. در هر آسایشگاه، فقط یک پنکه بود. بعد از مدتی به هر آسایشگاه یک قرآن دادند و کلاس‌های آموزشی روخوانی و قرائت قرآن، آموزش زبان انگلیسی و عربی اسرا البته به‌صورت مخفیانه آغاز شد.

    دو قسمت اردوگاه 200 متر از هم فاصله داشتند و عراقی‌ها با سیم‌خاردار از هم جدا کرده بودند؛ بنابراین تردد برای اسرا ممکن نبود. قسمت B ده آسایشگاه داشت. به‌جز آسایشگاه 13 و 16، بقیه آسایشگاه‌ها به‌وسیله راهرو دوبه‌دو به یکدیگر متصل بودند و ابعادی به وسعت 12×10 مترمربع داشتند. به‌جای آب شُرب، از آب زمین‌های کشاورزی برای خوردن و شست‌وشو استفاده می‌شد. این اردوگاه ارشد کل نداشت و ارشدهای متفاوتی آسایشگاه‌ها را اداره می‌کردند. ستوان دوم کریم و ستوان یکم حسن نیز فرماندهان بعثی اردوگاه بودند. از وقایع مهم این اردوگاه، برگزاری مراسم افطاری در اردیبهشت 1368 بود. فرماندهان اردوگاه از افراد شاخص هر آسایشگاه، که از قبل شناسایی‌شان کرده بودند، با افطاری مفصلی پذیرایی کردند.

هنوز یک سال از ورود اسرا به این اردوگاه نگذشته بود که یکی از اسیران مجروح شده و به بیمارستان الرشید بغداد منتقل شد. در آنجا نمایندگان کمیته بین‌المللی صلیب سرخ از مجروحان بازدید کردند و از اسیر مذکور نام و شماره صلیب‌اش را پرسیدند. این اسیر ذکر کرد که جزو اسرای اردوگاه نهروان است. نمایندگان مطلع شدند که عراقی‌ها اردوگاه را از دید آنها مخفی نگه داشته‌اند. این موضوع به گوش عراقی‌ها رسیده و از بیم نمایندگان صلیب سرخ ، «در تاریخ 25 خرداد 1368 اردوگاه را تخلیه کرده و 800 اسیر را به اردوگاه 20 تکریت، 1200 تن را به تکریت 16 و 1000 نفر دیگر را به اردوگاه 18 بعقوبه منتقل کردند.»[۱][۲].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. سایت موسسه پیام آزادگان (1392) . بازیابی از https://www.mfpa.ir/
  2. شورای علمی دانشنامه آزادگان.(1399).دانشنامه آزادگان: اسیران ایرانی آزاد شده در جنگ عراق علیه ایران.تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ پیام آزادگان،

مریم سادات ذکریایی