وقایع مهم اردوگاه رمادی 10: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی « ===مقدمه=== رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه ‌10 رمادی نامیده شد. ===وقایع مهم=== '''1. روز قدس:''' در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''[[اردوگاه رمادی 10]]، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، [[اردوگاه رمادی 10]] نامیده شد.'''


===مقدمه===
== وقایع مهم ==
رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه ‌10 رمادی نامیده شد.
1. روز قدس
===وقایع مهم===
'''1. روز قدس:''' در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در [[اعتراض]] به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی‌ای که داشتند در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.


'''2. شب نهم محرم 1367،''' در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، [[اسرا]] محفل عزاداری و سینه‌زنی بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، اسرا به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرمانده [[اردوگاه]] و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسایشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.<ref>شفیعی، آزاده و مزیدها (1395) . مصاحبه .</ref>
در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در [[اعتراض]] به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به [[اعتراض]] زدند؛ همه [[اسرا]]<nowiki/>ی ایرانی با وحدت و همدلی‌ای که داشتند در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.


'''3. سرکوبی عناصر سازمان [[منافقین]]:''' عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حمله غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند<ref>حقانی (1395). مصاحبه.</ref>.
2. شب نهم محرم 1367


'''4. بیست‌وسوم اردیبهشت 1367،''' در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، اسرای قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.
در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، [[اسرا]] محفل عزاداری و سینه‌زنی بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، [[اسرا]] به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرمانده [[اردوگاه]] و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسایشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.<ref>شفیعی، آزاده و مزیدها(1395). مصاحبه .</ref>


5. یکی از اسرا به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در [[اردوگاه]] نصب کرد. اسرا روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.
3. سرکوبی عناصر سازمان [[منافقین]]


6. یکی از اسرا به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.
عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حمله غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند<ref>حقانی (1395). مصاحبه.</ref>.


7. تاسوعای سال 1367، اسرا مراسم عزاداری به‌ راه انداختند. در آسایشگاه 6 قاطع 4 یوسف کرامت مشغول خواندن ‌نوحه بود. حسام، سرباز بعثی، با دیدن این صحنه شروع به بشکن‌زدن و تمسخر کرد. ابتدا جمع ده‌‌نفره‌ای از اسرا با او درگیر شدند و بعد آسایشگاه 5 و 7 به آنها پیوستند؛ در پایان کل اسرای قاطع 4 با عراقی‌ها درگیر شدند. بعثی‌ها برای آرام‌ کردن جوّ، تعدادی را به [[زندان انفرادی]] بردند.
4. بیست‌وسوم اردیبهشت 1367


نیز نگاه کنید به [[اردوگاه رمادی 10]]
در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، اسرای قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به [[اعتراض]] زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.
===کتاب شناسی===
 
5. یکی از [[اسرا]] به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در [[اردوگاه]] نصب کرد. [[اسرا]] روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.
 
6. یکی از [[اسرا]] به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.
 
7. حفر کانال جهت دفع فاضلاب و بهبود اوضاع [[بهداشت فردی و جمعی|بهداشت]] توسط تعدادی از آزادگان قدیمی [[اردوگاه رمادی 1 (کمپ 6)|اردوگاه رمادی]] 6 در سال 1367.
 
8. تاسوعای سال 1367
 
[[اسرا]] مراسم عزاداری به‌ راه انداختند. در آسایشگاه 6 قاطع 4 یوسف کرامت مشغول خواندن ‌نوحه بود. حسام، سرباز بعثی، با دیدن این صحنه شروع به بشکن‌زدن و تمسخر کرد. ابتدا جمع ده‌‌نفره‌ای از [[اسرا]] با او درگیر شدند و بعد آسایشگاه 5 و 7 به آنها پیوستند؛ در پایان کل اسرای قاطع 4 با عراقی‌ها درگیر شدند. بعثی‌ها برای آرام‌ کردن جوّ، تعدادی را به [[زندان انفرادی]] بردند.
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اردوگاه]]
* [[اردوگاه رمادی 10]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
<references />
سید رضی نبوی چاشمی
'''سید رضی نبوی چاشمی'''
[[رده:اردوگاه]]
[[رده:اردوگاه رمادی 10]]
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:اسرا]]
[[رده:زندان انفرادی]]
[[رده:اعتراض]]
[[رده:بهداشت و درمان]]
[[رده:منافقین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۴

اردوگاه رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه رمادی 10 نامیده شد.

وقایع مهم

1. روز قدس

در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در اعتراض به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی‌ای که داشتند در محوطه اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.

2. شب نهم محرم 1367

در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، اسرا محفل عزاداری و سینه‌زنی بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، اسرا به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرمانده اردوگاه و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسایشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.[۱]

3. سرکوبی عناصر سازمان منافقین

عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حمله غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند[۲].

4. بیست‌وسوم اردیبهشت 1367

در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، اسرای قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی در محوطه اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.

5. یکی از اسرا به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در اردوگاه نصب کرد. اسرا روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.

6. یکی از اسرا به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.

7. حفر کانال جهت دفع فاضلاب و بهبود اوضاع بهداشت توسط تعدادی از آزادگان قدیمی اردوگاه رمادی 6 در سال 1367.

8. تاسوعای سال 1367

اسرا مراسم عزاداری به‌ راه انداختند. در آسایشگاه 6 قاطع 4 یوسف کرامت مشغول خواندن ‌نوحه بود. حسام، سرباز بعثی، با دیدن این صحنه شروع به بشکن‌زدن و تمسخر کرد. ابتدا جمع ده‌‌نفره‌ای از اسرا با او درگیر شدند و بعد آسایشگاه 5 و 7 به آنها پیوستند؛ در پایان کل اسرای قاطع 4 با عراقی‌ها درگیر شدند. بعثی‌ها برای آرام‌ کردن جوّ، تعدادی را به زندان انفرادی بردند.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. شفیعی، آزاده و مزیدها(1395). مصاحبه .
  2. حقانی (1395). مصاحبه.

سید رضی نبوی چاشمی