رنج و تبسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== فراداده کتاب == | == فراداده کتاب == | ||
{{Infobox|title=رنج و تبسم}} | {{Infobox|title=رنج و تبسم|image=[[پرونده:رنج و تبسم..jpg]]|caption=خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان میکند|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=حروفچین و صفحهآرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=عبدالمجید رحمانیان|data3=مریم مردانی|data4=خجسته، شهرابی|data5=اول، 1386|data6=1500|data7=16500 ریال|data8=226|data9=978-600-5013-00-9|data10=رقعی|data11=کتاب(خاطره)}} | ||
'''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان | '''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
'''تعداد صفحات:''' 226 | '''تعداد صفحات:''' 226 | ||
''' | '''شابک:''' 9-00-5013-600-978 | ||
'''قطع کتاب:''' رقعی | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== گزیدهای از محتوای کتاب == | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
عراقیها هراسان در سالن را گشودند و ما را دستبسته، سوار اتوبوس کردند و به سوی پایتخت عراق حرکت دادند. در آن گرمای سوزان و تشنگی بیاندازه، ضعف و سستی بر بیشتر | عراقیها هراسان در سالن را گشودند و ما را دستبسته، سوار اتوبوس کردند و به سوی پایتخت عراق حرکت دادند. در آن گرمای سوزان و تشنگی بیاندازه، ضعف و سستی بر بیشتر [[اسرا]]، چیره شده بود. زخمهایی که بر اثر خونریزی شدید از پا افتاده بودند با زبانی خشکیده و صدایی لرزان، طلب [[آب]] میکردند. ولی از [[آب]] خبری نبود. هرچه تلاش میکردیم تا قطرهای [[آب]] گیر بیاوریم و بر لبهای خشکیده از پا افتادگان برسانیم، نمیتوانستیم. بعثیها هم بیتوجه بودند. دو نفر از زخمیها در بین راه از تشنگی شهید شدند. نمیدانم چه رازی در سرزمین عراق نهفته است که عطش و شهادت همپیمان گشتهاند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library انتشارات پیام آزادگان]،</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۲
خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی،محمدحسین رافعی است.
فراداده کتاب
نویسنده: عبدالمجید رحمانیان
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: خجسته، شهرابی
نوبت و سال چاپ: اول، 1386
شمارگان: 1500
قیمت پشت جلد: 16500 ریال
تعداد صفحات: 226
شابک: 9-00-5013-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
کتاب حاضر خاطرات جانباز و آزاده آذربایجانی، محمدحسین رافعی است که از اعزام به جبهه تا دوران اسارت و آزادی از زندان رژیم بعث عراق را بیان میکند. محمدحسین رافعی، سال .... در عملیات بیتالمقدس به اسارت درآمد.
سالهای اسارت این آزاده در اردوگاه الانبار(کمپ 8 معروف به عنبر)، اردوگاه موصل 1، اردوگاه موصل 2و اردوگاه موصل 3 سپری شد.
گزیدهای از محتوای کتاب
عراقیها هراسان در سالن را گشودند و ما را دستبسته، سوار اتوبوس کردند و به سوی پایتخت عراق حرکت دادند. در آن گرمای سوزان و تشنگی بیاندازه، ضعف و سستی بر بیشتر اسرا، چیره شده بود. زخمهایی که بر اثر خونریزی شدید از پا افتاده بودند با زبانی خشکیده و صدایی لرزان، طلب آب میکردند. ولی از آب خبری نبود. هرچه تلاش میکردیم تا قطرهای آب گیر بیاوریم و بر لبهای خشکیده از پا افتادگان برسانیم، نمیتوانستیم. بعثیها هم بیتوجه بودند. دو نفر از زخمیها در بین راه از تشنگی شهید شدند. نمیدانم چه رازی در سرزمین عراق نهفته است که عطش و شهادت همپیمان گشتهاند[۱].
نیز نگاه کنید به
- اسارت و اسیران
- اسرا
- اردوگاه
- اردوگاه الانبار
- اردوگاه موصل 1
- اردوگاه موصل 2
- اردوگاه موصل 3
- جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،