تنبیه و شکنجه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۴: خط ۶۴:
'''قطع [[آب]]:''' عراقی‌ها برای تحت فشار قرار دادن اسرا، اقدام به قطع [[آب]] اردوگاه‌ها می‌کردند که تا مدت‌ها از جریان [[آب]] خبری نبود و به وضعیت بهداشتی اسفناکی منجر می‌شد و [[آب]] شرب را ازطریق تانکر و به‌صورت سهمیه‌بندی بین اسرا تقسیم می‌کردند.( ← [[تنبیه قطع آب]])
'''قطع [[آب]]:''' عراقی‌ها برای تحت فشار قرار دادن اسرا، اقدام به قطع [[آب]] اردوگاه‌ها می‌کردند که تا مدت‌ها از جریان [[آب]] خبری نبود و به وضعیت بهداشتی اسفناکی منجر می‌شد و [[آب]] شرب را ازطریق تانکر و به‌صورت سهمیه‌بندی بین اسرا تقسیم می‌کردند.( ← [[تنبیه قطع آب]])


'''تشنه و گرسنه نگه داشتن:''' برخلاف مقررات بین‌المللی (مواد 26 تا 27 و مواد 129 الی 131 کنوانسیون سوم ژنو)، اسیران جنگی ایرانی در طول دوران اسارت خود طعم تشنگی و گرسنگی مفرط را چشیده‌اند. ابتدای اسارت تا مدت زیادی هیچ‌گاه عطش از میان نمی‌رفت. عراقی‌ها گاهی با بهانه‌هایی آب موجود در آسایشگاه را با ریختن مواد شوینده و خارج کردن مواد غذایی و بستن درها، تا چند روز اسرا را در وضعیت دشواری قرار می‌دادند. «سرباز عراقی در قمقمه را باز کرد و به سرگرد بعثی داد، مقدار کمی [[آب]] ریخت روی سرم، طوری‌که سردی [[آب]] را حس کردم. نگاهم به دستش بود که [[آب]] قمقمه را در مقابل زبان عطش‌زده‌ام به زمین ریخت.» <ref>حسینی‌پور، سید ناصر (1395). [[پایی که جا ماند]]. چاپ 58، تهران: سوره مهر،ص.80 و367.</ref>( ←
'''تشنه و گرسنه نگه داشتن:''' برخلاف مقررات بین‌المللی (مواد 26 تا 27 و مواد 129 الی 131 کنوانسیون سوم ژنو)، اسیران جنگی ایرانی در طول دوران اسارت خود طعم تشنگی و گرسنگی مفرط را چشیده‌اند. ابتدای اسارت تا مدت زیادی هیچ‌گاه عطش از میان نمی‌رفت. عراقی‌ها گاهی با بهانه‌هایی آب موجود در آسایشگاه را با ریختن مواد شوینده و خارج کردن مواد غذایی و بستن درها، تا چند روز اسرا را در وضعیت دشواری قرار می‌دادند. «سرباز عراقی در قمقمه را باز کرد و به سرگرد بعثی داد، مقدار کمی [[آب]] ریخت روی سرم، طوری‌که سردی [[آب]] را حس کردم. نگاهم به دستش بود که [[آب]] قمقمه را در مقابل زبان عطش‌زده‌ام به زمین ریخت.» <ref>حسینی‌پور، سید ناصر (1395). [[پایی که جا ماند]]. چاپ 58، تهران: سوره مهر،ص.80 و367.</ref><ref>حسینی‌پور، سید ناصر (1395). [[پایی که جا ماند]]. چاپ 58، تهران: سوره مهر،ص.80 و367.</ref>(← [[تشنه و گرسنه نگه داشتن اسرا]]).


'''آینده مبهم و تهدید به قتل:''' تهدید‌های پی‌درپی برای کلیه اسرا در ابتدای اسارت و همچنین تهدید به قتل و شکنجه مفقودین و انداختن در زندان انفرادی، آینده کاملاً مبهمی را برای اسرای ایرانی درست کرده بود که فشار روحی شدیدی بر روح و روان آزادگان برجا می‌گذاشت.
'''آینده مبهم و تهدید به قتل:''' تهدید‌های پی‌درپی برای کلیه اسرا در ابتدای اسارت و همچنین تهدید به قتل و شکنجه مفقودین و انداختن در زندان انفرادی، آینده کاملاً مبهمی را برای اسرای ایرانی درست کرده بود که فشار روحی شدیدی بر روح و روان آزادگان برجا می‌گذاشت.

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۴۰

مقدمه

مجازات‌های خشونت‌آمیزی كه عراقی‌ها در قبال اسرای ایرانی به‌كار می‌گرفتند.

تنبیه

در فرهنگ بزرگ سخن دو تعریف برای تنبیه ذكر شده است: 1. مجازات كردن به قصد اصلاح و تربیت؛ 2. آگاه كردن و هشیار ساختن.

    تنبیه در اسارت در واقع، نوعی مجازات اسرا بود برای انجام عملی كه از نگاه مسئولان عراقی اردوگاه خلاف مقررات تلقی می‌شد. تنبیه در اسارت انواع مختلفی داشت:

الف) تنبیه‌های جسمی: 1. فردی و 2. گروهی.

ب) تنبیه‌های روحی: 1. فردی و 2. گروهی.

شكنجه

شكنجه در مصطلحات فقهی با واژه «التعذیب» بحث می‌شود و اصل عذاب در كلام عرب به معنی زدن است و درباره همه عقوبت‌هایی كه همراه درد و رنج‌اند به‌كار برده می‌شود. این واژه برای بیان امور شاقه و بسیار سخت و دشوار عاریه گرفته شده است[۱]. در مقررات بین‌المللی، شکنجه به معنی هر عمل عمدی است که بر اثر آن درد یا رنج شدید جسمی یا روحی علیه فردی به‌منظور کسب اطلاعات یا گرفتن اقرار از او یا شخص سوم اعمال شود. (ماده 13 کنوانسیون سوم ژنو و ماده 130 )

    شكنجه و اذیت و آزار اسیران به مواردی اطلاق می‌شد كه فرد یا افرادی به‌خاطر گرفتن اطلاعات با انواع روش‌های مختلف مورد آزار و صدمه جسمی و روحی قرار می‌گرفتند كه به دو بخش زیر تقسیم می‌شود:

الف) شكنجه‌های روحی؛

ب) شكنجه‌های جسمی.

    شکنجه و تنبیه در اسارت، به کلیه اعمالی اطلاق می‌شد که قوه قهریه حاکم برای دستیابی به اهداف خاص از آن بهره می‌جویید. این اعمال، که معمولاً با هنجارها و اصول اجتماعی و نظامی هیچ انطباقی نداشت، از دو طریق روحی و جسمی اعمال می‌شد. در هریك از اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق، تنبیه و شكنجه با توجه به نوع رفتار و خشونت اعمالی ازطرف مأمورین بعثی متفاوت بود؛ چه بسا انواع آزارها و اذیت‌ها بر تک‌تک اسرا متفاوت بود، ولی آنچه درباره تنبیه و شكنجه اسرا در این مقاله بیان می‌شود مواردی است که در بیشتر اردوگاه‌ها اعمال می‌شد.

تنبیه و شکنجه های جسمی

اقدامات سربازان و مأمورین عراقی به‌صورت فیزیکی که باعث درد و رنج فراوان اسرای ایرانی می‌شد. این اقدامات بدون هیچ‌گونه محدودیتی با ابزاری همچون کابل، شلنگ، باتوم، نبشی، چوب، سیلی، لگد و هر اقدامی که براساس سلیقه شخصی سربازان بعثی برای اذیت اسرا مطلوب بود اعمال می‌شد:

ایجاد تونل مرگ. تونل مرگ یا وحشت وضعیتی بود که تک‌تک اسیران ایرانی بارها آن را تجربه کردند و هرکدام خاطره‌ای تلخ از آن در بدو ورود به اردوگاه، جابه‌جایی، تبعید و هنگام انتقال به اردوگاه دیگر به یاد دارند: «برنامه عراقی‌ها این بود که هروقت می‌خواستند عده‌ای را به اردوگاهی منتقل کنند، جلوی در اردوگاه، تعدادی سرباز بعثی رو‌به‌روی هم قرار می‌گرفتند و یک راهرو درست می‌کردند. اسرا مجبور بودند که از این راهرو عبور کنند و سربازان نیز، که از قبل با در دست داشتن باتوم، کابل، نبشی، چوب، طناب‌های ضخیم، تسمه و... آماده بودند، شروع می‌کردند به زدن اسرا. و گاهی همین ضربه‌ها، به صدمه‌های جدی بدنی یا نقص عضو منجر می‌شد.»[۲] [۳][۴][۵]( ← تنبیه تونل مرگ)

فلک کردن: از رایج‌ترین تنبیه‌های عراقی‌ها فلک کردن بود که دو سر چوب یا میل‌گردی را با طنابی به پای اسرا می‌بستند. نحوه تنبیه به این شکل بود که فرد را وادار می‌كردند بر پشت دراز بكشد، مورد تنبیه قرار گرفته، علاوه‌بر کفش‌ها جوراب‌هایش را باید درمی‌آورد و پاهایش را تا مچ بین طناب و چوب فلک قرار می‌داد.»[۶] در این وضعیت، سربازان عراقی چوب فلک را چندبار می‌پیچاندند تا پاهای فرد محکم و کامل بین چوب و طناب قرار بگیرد که این کار موجب وارد شدن فشار بیش ازحد بر ساق و پشت پا می‌شد و اگر کسی زمان زیادی را در حال فلک شدن بود، چوب فلک و طناب، پاها را زخم می‌کرد.(← فلک کردن)

کتك زدن: از ابزاری که سربازان بعثی عراقی جهت تنبیه اسرای ایرانی از آن بسیار استفاده می‌کردند زدن اسرا با وسایلی همچون کابل، شلنگ، و باتوم بود. حضور سربازان عراقیِ کابل به دست در اردوگاه‌ها امری عادی و همیشگی به‌شمار می‌رفت. گاهی افراد را مجبور می‌کردند پیراهن خود را دربیاورند و سپس اقدام به زدن با کابل و باتوم بر پیکر او می‌کردند. بعضی مواقع نیز دراین‌حالت، آب روی بدن اسرا می‌ریختند تا کاملاً بدنشان خیس شود و بعد آنها را می‌زدند. در بسیاری از مواقع برای تسلط کامل، فردی را که قصد زدنش را داشتند، به حالت سجده یا نیم‌خیز می‌نشاندند و سپس شروع به زدن وی می‌کردند. کابلی که مورد استفاده قرار می‌گرفت بیش از ۲ سانتی‌متر قطر داشت و فوق‌العاده سنگین بود که تحمل ضربه‌های این نوع کابل بسیار سخت بود. سربازان عراقی نوع دیگری از کابل‌ها را مورداستفاده قرار می‌دادند که به‌دلیل قطر کم آن، بسیار انعطاف‌پذیر بود. روکش چند سانتی‌متر قسمت انتهای این کابل را برمی‌داشتند و سیم‌های داخلی بیرون می‌ماند. این سیم‌ها را خم کرده و به‌صورت چماق یا چنگک درمی‌آوردند. هنگامی که با این کابل فردی را می‌زدند، به‌علت خاصیت انعطاف‌پذیری آن، کابل به دور بدن می‌پیچید و سر چنگک در بدن فرو می‌رفت. هنگامی‌که سرباز عراقی اقدام به کشیدن کابل می‌کرد تا از دور بدن باز شود، سر (سیمی) کابل که در بدن فرو رفته بود باعث کنده شدن پوست و در مواردی عضلات زیر آن نیز می‌شد. این روش باعث ایجاد زخم‌های عمیق و وسیعی می‌شد[۲][۷] .( ← تنبیه کتک زدن)

باتوم: انواع مختلفی داشت و گاهی نیز از دستۀ تی یا چماق یا شاخه‌های ضخیم درخت استفاده می‌شد. در مواقعی هم سربازان عراقی از هر وسیله‌ای که در دسترسشان بود همانند دسته کلنگ، میله آهنی، میل‌گرد، نبشی و... استفاده می‌کردند. متأسفانه بر اثر ضرب و جرح شدید، تعدادی از اسرا دچار نقص عضو یا آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی اندام می‌شدند.(← تنبیه با باتوم)

سیلی زدن: ازجمله روش‌های تنبیه اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها به‌شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای‌که افراد همه‌روزه در اردوگاه‌ها شاهد آن بوده‌اند. نکتۀ مهم دراین‌خصوص جای سیلی است. ضربه به‌شکلی زده می‌شد که نیروی حاصل از آن بیشتر به گوش و جمجمه وارد می‌شد. در بعضی اوقات منجر به پاره شدن پردۀ گوش و اختلال در شنوایی برخی از آنان می‌شد.( ← تنبیه سیلی زدن)

مشت و لگد: تنبیه با مشت و لگد بسیار شایع و روشی معمولی به‌حساب می‌آمد. بیشتر ضربات به نواحی سروصورت، ساق پا، مفاصل و دستگاه تناسلی وارد می‌شد. تعداد فراوانی از اسرای ایرانی بر اثر این ضربات دچار آسیب‌های شدیدی همچون شکستگی فک، بینی، دندان و... شدند.(←

آویزان کردن از پنکه‌های سقفی: از روش‌های تنبیه بستن پاهای برخی از اسرا به پنکه‌های سقفی بود، درحالی‌که پنکه را از سرعت کم و زیاد براساس میل خود تنظیم می‌کردند و با چرخش آن، گاهی سروصورت اسیر به دیوار برخورد می‌کرد و گاهی در حال چرخش، او را با کابل مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. در گزارش کمیته ویژه صلیب سرخ جهانی در بازرسی از اردوگاه صلاح‌الدین آمده است: اسیران را ساعت‌ها از دست‌ها و پاها بدون تماس بدن با زمین آویزان می‌کردند و مدت زمان آن مختلف بوده است؛ بین 5 الی 10 ساعت و گاهی تا 36 ساعت طول می‌کشیده است. این عمل در سلول‌های انفرادی به‌وسیله‌ چنگک‌هایی که از سقف آویزان شده بود صورت می‌گرفت، به شکلی که در معرض آفتاب باشند آویخته بودند.(←تنبیه آویزان کردن از پنکه های سقفی)

زندان انفرادی: اتاق کوچکی در کنار اردوگاه بود و حدود یک‌ونیم تا دو متر مساحت داشت و کلیه منافذ آن، طوری جوشکاری شده بود که به‌زحمت بیرون دیده می‌شد و به‌منظور تنبیه با اعمال شاقه بیشتر برای برخی از اسرا از آن استفاده می‌شد[۸]. «در سلول‌هایی که برای یک زندانی ساخته شده بود، سی آزاده را سه شبانه‌روز نگه‌داری کردند؛ به‌گونه‌ای‌که هنگام خواب همه ایستاده می‌خوابیدند؛ دراثر فشار زیاد و تنگی جا دست‌وپای بچه‌ها از لای میله‌های آهنی قرنطینه‌ها بیرون رفته بود. چون سرمان از لای میله‌ها عبور نمی‌کرد، جای میله‌ها روی پیشانی و هر جا از سر یا بدن بود کبود شده بود[۹].(←

کشیدن ناخن: برای اعتراف گرفتن یا تنبیه برخی از اسرای ایرانی، با وسایل مخصوص اقدام به کشیدن ناخن‌های دست و پا می‌کردند که این اقدام باعث افت شدید فشار و گاهی بی‌هوشی می‌شد؛ این شكنجه غالباً در استخبارات اتفاق می‌افتاد.(←شکنجه کشیدن ناخن)

انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه: به‌علت کمبود فاضلاب، گودال‌هایی در اردوگاه‌ها برای جمع شدن فاضلاب ایجاد می‌شد. با جمع شدن فاضلاب‌های پراکنده، اسرا دوباره با سطل آن را به اطراف می‌پاشیدند. گاهی برای تنبیه از آن استفاده می‌شد؛ با انداختن اسیر در این گودال به مدت طولانی در سرما و گرما موجب شکنجه او می‌گردیدند و البته گاهی اسیر را در فاضلاب دستشویی می‌انداختند و موجب اذیت جسمی و روحی شدید او می‌شدند. «یک صبح سرد زمستانی به بهانه‌ای تعدادی از بچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند که ازجمله یکی از بچه‌های اردکان یزد را در چاه فاضلاب فرو کردند به‌صورتی‌که فقط سروصورت او پیدا بود و با پوتین بر سر او فشار می‌دادند؛ بعد از چند دقیقه او را از فاضلاب بیرون آوردند درحالی‌که تمام وجودش را کثافت گرفته بود و به خود می‌لرزید.»[۱۰](←تنبیه انداختن اسرا در فاضلاب اردوگاه)

تنبیه به‌خاطر کمک به دیگران: بعثی‌ها به‌شدت از کمک اسرا به همدیگر عصبی می‌شدند و در صورت مشاهده، اسیر را به‌شدت تنبیه می‌کردند. «یکی از اسرا که ترکش در پایش بود، هنگام حرکت یا برای صف دیر حرکت می‌کرد؛ عراقی‌ها دور او را گرفتند و به‌شدت او را زدند که ناگهان آقای ابوترابی‌فرد(← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر) از صف خارج شد و برای کمک به جلال زیر بغل او را گرفت و او را به صف رساند؛ به‌همین‌علت، عراقی‌ها آقای ابوترابی‌فرد(← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر) را به بهانه بر‌هم‌زدن نظم زیر کتک و کابل چنان زدند که سروصورت او کبود شد.»[۱۱](← تنبیه به خاطر کمک به دیگران)

انضباط سخت نظامی: سلسله‌مراتب در ظالمانه‌ترین شکل خود در عراق وجود داشت. زیردست به‌هیچ‌وجه حق نداشت نسبت به دستور مافوق خود اعتراض کند یا نظر خود را بگوید. دستور مافوق که صادر می‌شد، زیردست می‌بایست می‌گفت: نعم سیدی! نه کمتر، نه بیشتر. در غیر این‌صورت، مافوق می‌توانست انواع تنبیه‌های انضباطی را در مورد او اجرا کند. حتی اجازه داشت شخصاً او را تنبیه بدنی کند[۱۲].

وارد آوردن شوك الكتریكی: ازجمله سخت‌ترین تنبیه‌ها و شكنجه‌های جسمی بود كه گاهی منجر به بیماری قلبی یا تناسلی می‌شد.

 فرو كردن مته در سر، خفه كردن، بشین پاشوهای طولانی، زیر آفتاب نگه‌داشتن، خاك پهن كردن، سطل توالت خالی كردن بر سر هم، و سوزاندن پا از دیگر تنبیهاتی بود كه عراقی‌های بعثی در مورد اسرا اعمال می‌كردند.

تنبیه و شکنجه های روحی

ممانعت از انجام فرایض دینی: در اردوگاه‌ها، کلیه فعالیت‌های دینی ممنوع بود، حتی فرایض دینی و علی‌رغم عدم تصریح به ممنوعیت آن، هر اسیری که مقید به انجام فرایض دینی بود و عراقی‌ها او را مشاهده می‌کردند (چون قاطبه آزادگان مقید به امور شرعی و دینی بودند ولی در مرأی و منظر عراقی‌ها نبودند)، به بهانه‌های دیگر تنبیه می‌شدند. البته عراقی‌ها برای نماز خواندن مشكلی ایجاد نمی‌كردند؛ بیشتر با عبادت‌هایی كه دسته‌جمعی بود مخالفت می‌كردند.(←تنبیه ممانعت ار انجام فرایض دینی)

پخش ترانه‌های مستهجن از بلندگوها در اردوگاه: بلندگوهای بزرگی در اردوگاه‌ها و نیز بلندگوهای کوچکی در داخل آسایشگاه تعبیه شده بود که صبح تا شب و گاهی تا نصف شب ترانه‌های عربی و فارسی با صدای دلخراش پخش می‌کردند که بسیار منزجرکننده بود[۱۳].

اجبار اسرا به دادن شعار علیه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران: از ابتدا تا آخر اسارت، عراقی‌ها با بهانه‌های که داشتند، از اسرا درخواست داشتند که به رهبران انقلاب اهانت بشود، كه با وجودِ تنبیهات و شکنجه‌های سخت، کمتر موفق می‌شدند و اسرا به‌شدت در مقابل خواسته آنها مقاومت می‌کردند. «او زیر ضربات سنگین شکنجه و کابل، که تا سرحد شکستن استخوان‌های دست‌ها و فک او رسید، به عراقی‌ها گفت: من هرگز به امام خمینی توهین نمی‌کنم، حتی اگر من را بکشید و اگر امام را ببینم، از پاهایش تا عمامه‌اش را می‌بوسم و جلوی پاهایش حاضرم جان بدهم.»[۱۴](←اجبار اسرا به دادن شعار علیه مسئولان جمهوری اسلامی ایران)

اجبار اسرا به کتک زدن یکدیگر: مأموران بعثی اسرا را وادار می‌کردند همدیگر را کتک بزنند و اگر کسی استنکاف می‌ورزید، به‌شدت تنبیه می‌شد.(←اجبار اسرا به کتک زدن یکدیگر)

قطع آب: عراقی‌ها برای تحت فشار قرار دادن اسرا، اقدام به قطع آب اردوگاه‌ها می‌کردند که تا مدت‌ها از جریان آب خبری نبود و به وضعیت بهداشتی اسفناکی منجر می‌شد و آب شرب را ازطریق تانکر و به‌صورت سهمیه‌بندی بین اسرا تقسیم می‌کردند.( ← تنبیه قطع آب)

تشنه و گرسنه نگه داشتن: برخلاف مقررات بین‌المللی (مواد 26 تا 27 و مواد 129 الی 131 کنوانسیون سوم ژنو)، اسیران جنگی ایرانی در طول دوران اسارت خود طعم تشنگی و گرسنگی مفرط را چشیده‌اند. ابتدای اسارت تا مدت زیادی هیچ‌گاه عطش از میان نمی‌رفت. عراقی‌ها گاهی با بهانه‌هایی آب موجود در آسایشگاه را با ریختن مواد شوینده و خارج کردن مواد غذایی و بستن درها، تا چند روز اسرا را در وضعیت دشواری قرار می‌دادند. «سرباز عراقی در قمقمه را باز کرد و به سرگرد بعثی داد، مقدار کمی آب ریخت روی سرم، طوری‌که سردی آب را حس کردم. نگاهم به دستش بود که آب قمقمه را در مقابل زبان عطش‌زده‌ام به زمین ریخت.» [۱۵][۱۶](← تشنه و گرسنه نگه داشتن اسرا).

آینده مبهم و تهدید به قتل: تهدید‌های پی‌درپی برای کلیه اسرا در ابتدای اسارت و همچنین تهدید به قتل و شکنجه مفقودین و انداختن در زندان انفرادی، آینده کاملاً مبهمی را برای اسرای ایرانی درست کرده بود که فشار روحی شدیدی بر روح و روان آزادگان برجا می‌گذاشت.

شکنجه افراد شاخص و قابل احترام بین اسرا: افراد شاخص و مورد احترام مانند روحانیان، فرماندهان، افسران و خلبانان یا پیرمردانی را که در میان اسرا از احترام برخوردار بودند، گاهی جلوی چشمان بقیه شکنجه می‌کردند و حتی گاهی آنها را از هرگونه ارتباط تحریم می‌کردند و اگر کسی ارتباط می‌گرفت، او را به‌شدت اذیت می‌کردند[۱۳] .(←

برخی از تنبیهات هم ازسوی عراقی‌ها تنها در برخی از اردوگاه‌ها به‌صورت موردی به اجرا در‌می‌آمد كه از آن جمله‌اند:

1. قرار دادن اسیر در کیسه و ضرب‌وشتم وی؛

2. اجبار اسیر به تراشیدن سروصورت با تیغ كُند؛ گاهی 16 نفر مجبور بودند با یك تیغ اصلاح كنند؛

3. قرار دادن اتوی داغ بر اعضای بدن؛

4. اجبار اسرای مریض و مجروح به دویدن؛

5. گذاشتن سنگ‌های بتونی بر روی سینه و زدن با کابل بر بدن اسیر؛

6. جلوگیری از هواخوری؛

7. تلویزیون اجباری و نمایش برنامه‌های مبتذل؛

8. ورود شبانه به آسایشگاه و جلوگیری از استراحت اسرا؛

9. جلوگیری از ملاقات دیگر اسرای هم‌بند؛

10. ممنوعیت نگاه کردن به اطراف اردوگاه؛

11. بهانه‌گیری‌های بی‌مورد؛

12. جلوگیری از فراگیری علم؛

13. ممنوعیت استفاده از کاغذ و قلم؛

14. بردن سینه‌خیز، کلاغ‌پر و نگه داشتن زیر آفتاب به مدت طولانی؛

15. خاموش کردن سیگار روی بدن؛

16. غلت دادن با بدن لخت روی زمین و شیشه؛

17. جارو کردن حیاط اردوگاه با دست در زمستان و تابستان؛

18. بیگاری‌های طاقت‌فرسا؛

19. کشیدن دندان بدون بی‌حسی؛

20. جراحی‌های جزیی بدون بی‌حسی؛

21. دست بردن در نامه‌های آزادگان و دادن اخبار ناراحت‌کننده روحی؛

22. گرفتن آمار در شب‌ها و به‌صورت پی‌در‌پی؛

23. عدم ثبت‌نام اسیر در صلیب سرخ و در نتیجه عدم امكان نامه‌ نگاری و بی‌خبری محض از خانواده.

نیز نگاه کنید به تنبیه و شکنجه های جسمی؛ تنبیه و شکنجه های روحی؛ تنبیه در اسارت

كتاب‌شناسی

  1. جزیری، عبدالرحمان؛ مازح، یاسر؛ غروی، محمد (1419). الفقه علی‌المذاهب الاربعه و مذهب اهل‌البیت علیهم‌السلام. ج 1، بیروت: دارالثقلین،ج.1 ،ص.470.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ نوبرانی، امیر (1391). رنج و گنج. تهران: پیام آزادگان،ص.277
  3. مبهوتی، احمد (1389). دیارغربت. چ دوم، تهران: پیام آزادگان ،ص.51-52.
  4. سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1388). در زندان دژخیم. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص.59
  5. اکبرنیا، عبدالحمید (1389). تبسم اشک‌ها. تهران: پیام آزادگان،ص.31.
  6. كاشانی‌زاده، پروین (1395). شب‌های آپادانا. خاطرات علی‌رضا داوری، چ سوم، تهران: پیام آزادگان،ص.232.
  7. حاتمی، زهرا (1393). برای عاطفه. تهران: پیام آزادگان،ص.37.
  8. محمدی، سهیلا (1393). حماسهٔ مجنون. دزفول: ناشر،ص.128.
  9. خرمی، مسعود (1389). ما هشت نفر. تهران: پیام آزادگان،ص.56.
  10. دوست‌کامی، فاطمه (1390). چشم تر. خاطرات بهجت افراز، تهران: پیام آزادگان،ص.66.
  11. رجایی، غلامرضا/غلامعلی (1391). سیره ابوترابی. ج1، تهران: پیام آزادگان ،ج.1،ص.62.
  12. پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران(1395). بازیابی از https://www.jamaran.news/
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ داعی. علی (1387). نقض حقوق اسیران جنگی ایرانی و مسولیت بین‌الملل. تهران: پیام آزادگان،ص.90-92.
  14. عبدالهی، سرافراز (1393). زخم عشق. تهران: پیام آزادگان،ص.134.
  15. حسینی‌پور، سید ناصر (1395). پایی که جا ماند. چاپ 58، تهران: سوره مهر،ص.80 و367.
  16. حسینی‌پور، سید ناصر (1395). پایی که جا ماند. چاپ 58، تهران: سوره مهر،ص.80 و367.

برای مطالعه بیشتر

سایت جامع آزادگان  iran-pw.mihanblog.com

شهبازی، شهاب‌الدین (1386). شب‌های بی‌مهتاب. تهران: سوره مهر.

مبهوتی، احمد (1389). دیارغربت. چ دوم، تهران: پیام آزادگان.

مراد شفیعی