اردوگاه تکریت 20: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (M-jafari صفحهٔ تکریت ،اردوگاه 20 را به اردوگاه تکریت 20 منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۰
یكی از اردوگاههای نگهداری اسرای ایرانی در عراق.
مقدمه
اردوگاه 20 تکریت یکی از اردوگاههای نگهداری اسرای ایرانی بود که در اردیبهشت 1368 تأسیس شد و صلیب سرخ از وجود چنین اردوگاهی در خاک عراق بیاطلاع بود. این اردوگاه به دنبال انتقال تعدادی از اسرای ایرانی مستقر در اردوگاههای دیگر منطقه تکریت همچون 11، 12، 14، 15، و 16 تشکیل گردید[۱].
وضعیت ظاهری
اردوگاه از دو قسمت مجزا، الف و ب، که حدود 500 متر از هم فاصله داشت، تشکیل شده بود. قسمت الف از هفت آسایشگاه به ابعاد تقریبی 5 در 20 متر تشکیل شده بود. سه آسایشگاه در قسمت شمال و سه آسایشگاه در قسمت جنوب، و آسایشگاهی هم در قسمت شمال محوطه اردوگاه قرار داشت و به افراد مبتلا به گال اختصاص داده شده بود که بههمینعلت، در بین اسرا به آسایشگاه گالیها معروف بود. آسایشگاهها به اندازه یک پله از سطح زمین ارتفاع داشت. در هریك از آسایشگاهها نیز راهرویی به طول 50 متر وجود داشت. در محوطه ورودی مقابل آسایشگاهها، باغچهای حدود 5 مترمربع بود. نمای بیرونی آسایشگاه آجری بود که اسرا آن را با رنگ سفید نقاشی كرده بودند. علاوهبراین، داخل آسایشگاهها تعدادی اتاق در ابعاد کوچکتر قرار داشت که بهعنوان بهداری یا زندان و... مورد استفاده قرار میگرفت . قسمت ب ساختمانی مشابه قسمت الف داشت و به دست اسرای قسمت الف با اندک تفاوتی در ساختار ساخته شده بود و از لحاظ متراژ کوچکتر بود. این قسمت دارای شش آسایشگاه با ابعاد تقریبی 5 در 20 متر بود که سه آسایشگاه در ضلع شمالی و سه آسایشگاه در ضلع جنوبی اردوگاه داشت و تعدادی اتاق کوچکتر نیز وجود داشت که بهعنوان سلمانی و اتاق سربازان عراقی مورد استفاده قرار میگرفت. بخش ب اردوگاه 20 تکریت با ورود تعدادی از اسرای مفقود از اردوگاههای دیگر تکریت در دیماه 1368 راهاندازی شد. عموم اسرایی که به این قسمت منتقل شدند، از اردوگاه 16 بودند.
امكانات اردوگاه
برای تهویه هوای آسایشگاهها سه پنجره وجود داشت که نردهکشی کرده بودند و رو به حیاط باز میشدند. نورگیری آسایشگاهها هم ازطریق همین پنجرهها صورت میگرفت. ازآنجاکه اردوگاههای تکریت پادگان نظامی محسوب میشدند، ازاینرو کف آسایشگاهها از بتن پوشیده شده و اسرا برای مفروش کردن از پتوهای در اختیارشان استفاده میکردند.برای پخت غذا، آشپزخانهای برای کل اردوگاه وجود داشت که اسرای ایرانی آن را اداره میكردند. آشپزخانه اردوگاه در ابعاد 5 در 8 مترمربع بود و در نزدیک آسایشگاه سربازان عراقی قرار داشت.[۱]در بدو ورود اسرا، حدود پنج دستشویی صحرایی در اردوگاه بود. چاهی نیز در کنار دستشوییها قرار داشت. چند ماه بعد از ورود اسرا به این اردوگاه، حدود هفت دستشویی بهوسیله خود اسرا در قسمت شمالی اردوگاه ساخته شد. توالتهای قسمت دوم هم هفت چشمه در ضلع شمالی اردوگاه و در قسمت پشت آسایشگاههای 4، 5، و 6 قرار گرفته بود. توالتها دو پله از سطح زمین فاصله داشت[۲].
حوض کوچکی در گوشه آسایشگاه بهوسیله خود اسرا ساخته شده بود که شیرآبی با فشار کم در آن جریان داشت و محل شستوشوی لباس یا ظروف اسرا بود. از زمان سوت داخلباش تا فردا صبح ساعت 8 بهعنوان توالت از آن استفاده میشد.حمام، كه در قسمت شرق اردوگاه و کمی با فاصله از توالتها ساخته شده بود، حدود 8 نمره داشت. کوچک بودند با شکل ظاهری کثیف و نامناسب و فاقد دوش كه منبع آبش تانکری بود بر سقف حمام. جز در تابستانها که آفتابْ آب را گرم میکرد، آب گرم در دسترس اسرا نبود. در قسمت ب اردوگاه نیز هفت نمره حمام در کنار دستشوییها قرار داشت. حمام هفتهای یکبار و با نوبت انجام میشد و بههمینسبب، شپش در اردوگاه شیوع بیشتری پیدا کرده بود.(← شست و شو وحمام)
وضعیت بهداشتی در این اردوگاه مناسب نبود. اسرا بهسبب شرایط بهداشتی نامناسب، به بیماریهای گال و اسهال خونی و حتی بیماریهای کلیوی مبتلا میشدند؛ ضمن آنكه برای درمان بیماریها امکانات بسیار کمی در اختیار بهداری بود. در داخل آسایشگاه، تعدادی اتاق کوچک وجود داشت که بهداری در قسمت غربی مابین دو آسایشگاه 5 و 7 واقع شده بود. در داخل بهداری، داروی آنچنانی پیدا نمیشد و پزشکان عراقی، صرفاً چند قرص برای بیماری واگیردار مانند اسهال خونی میدادند. برای حفاظت از اردوگاه، علاوهبر برجکهای نگهبانی و سیمخاردارهای حلقویشکل، دورِ اردوگاه، در ضلع جنوب شرقی نیز جایگاهی برای استراحت عراقیهایی که در آسایشگاهها تردد داشتند درنظر گرفته شده بود.برای اصلاح سر و صورت اسرا اتاق کوچکی مابین آسایشگاه عراقی و آشپزخانه واقع شده بود که اسرای ایرانی آن را اداره میكردند و اسرا برای اصلاح به آنجا میرفتند. در وسط اردوگاهها دفتر تبلیغاتی مجاهدین خلق قرار داشت که کتابهایی علیه نظام نوشته بودند و درصدد رواج افکار منافقین بودند؛ پشت لباسشان هم آرم مجاهدین خلق داشتند. این تنها مکان فرهنگی موجود در اردوگاه بود[۳].
بنا به قانون ژنو، کشور نگهدارنده اسیر باید مبلغی را بهصورت حقوق ماهیانه تا پایان اسارت به اسرا بپردازد تا آنها بتوانند از فروشگاه خرید كنند(← مقرري ماهانه اسرا ) . فروشگاه اردوگاه در قسمت جنوب غربی آسایشگاه و کنار منبع و شیرهای آب قرار داشت. ابتدا تنها یک جلد قرآن کریم در اردوگاه وجو داشت که بهصورت نوبتی در بین آسایشگاهها میچرخید، اما بعداً به هر آسایشگاه، یک جلد قرآن دادند که برای حفظ یا روخوانی استفاده میشد و اسرایی که شناخت داشتند به اسیران دیگر یاد میدادند.
گاهشمار و تركیب اسرا
اولین گروه از اسرایی که به این اردوگاه آمدند، از اسرای اردوگاه 11 و 12 بودند. در هر آسایشگاه حدود 300-200 نفر بسیجی، سپاهی، سرباز و ارتشی زندگی میکردند. این اردوگاه حدود 1400 اسیر را در خود جای داده بود که حدود 800 تن از آنها بعد از شناسایی اردوگاه 17 نهروان بهوسیله نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ، وارد این اردوگاه و در قسمت الف آن ساکن شدند. بیشتر اسرای این اردوگاه طی تکهای دشمن در 21/4/1367 و 31/4/1367 به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند که از لشکرهای 41 ثارالله، گردان 415 کرمان، زرهی قزوین، 81 باختران و هوابرد شیراز بهصورت پراکنده در آسایشگاهها حضور داشتند. در دیماه 1368، حدود600 اسیر از تکریت ،اردوگاه 16 این اردوگاه منتقل و در قسمت ب ساکن شدند. اکثر اسرای ب طی تکهای دشمن در تاریخ 31/4/1367 و 21/4/1367 و عدهای هم در عملیاتهای مرصاد و همچنین در عملیاتهای شناسایی، به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند[۴].
وقایع مهم
یکی از وقایع مهم این اردوگاه، که در شهریورماه 1369 روی داد، کشته شدن یکی از اسرای خودفروخته به دستِ دو تن از اسرا بود؛ سعید زندی و خداداد نصرتی با برنامهریزی و هماهنگی با سلیمان شکری، شاهرگ اسیر خودفروخته را در حمام زده بودند. پس از وقوع این ماجرا، عراقیها این افراد را بهشدت مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس به منظور تشکیل دادگاه، آنها را به استخبارات بغداد منتقل كردند[۴].
سرانجام اردوگاه
ثبتنام اسرای این اردوگاه از تاریخ 19/6/1369 بهوسیله صلیب سرخ شروع و تا تاریخ 26/6/1369 ادامه یافت و بدینترتیب اردوگاه تکریت 20 تخلیه و منحل شد[۴] .
كتابشناسی
معصومه جعفرزاده