جنگ تحمیلی عراق علیه ایران: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مروری بر پیشینه، تاریخچه و سیر حوداث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.''' | '''مروری بر پیشینه، تاریخچه و سیر حوداث [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]].''' | ||
=== مقدمه === | === مقدمه === | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در بهمنماه 1357، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی به نتیجه رسید؛ حکومت سلطنتی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی بعد از همهپرسیِ 12 فروردین 1358 برقرار شد. پنج ماه بعد، یعنی در 25/4/58 صدامحسین بهعنوان رئیسجمهور عراق آغاز بهکار کرد. او، که مفاد قرارداد 1975 الجزایر را به زیان عراق میدانست، از آشفتگی اوضاع سیاسیاجتماعی ایران، نهایت استفاده را برد و از تابستان 1358 با توسعه درگیریهای مرزی، احتمال رفتن عراق بهسوی گزینه جنگ با ایران را افزایش داد؛ بهگونهایکه از زمان به قدرت رسیدن صدامحسین در عراق، تا آغاز رسمی جنگ، ارتش عراق مرتکب 480 مورد تجاوز مرزی زمینی و 150 مورد تجاوز مرزی هوایی علیه ایران شد. در واقع، دولت عراق با سه هدف وارد جنگ با ایران میشد: تسلط کامل بر اروندرود، جداسازی خوزستان از خاک ایران و در صورت امکان، براندازی نظام جمهوری اسلامی. سرانجام در 17 سپتامبر 1980/26 شهریور 1359، صدام حسین در برابر دوربینهای تلویزیونی، قرارداد 1975 الجزایر را ملغی اعلام کرد و چهار روز بعد، جنگ علیه ایران را رسماً آغاز كرد. | در بهمنماه 1357، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی به نتیجه رسید؛ حکومت سلطنتی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی بعد از همهپرسیِ 12 فروردین 1358 برقرار شد. پنج ماه بعد، یعنی در 25/4/58 صدامحسین بهعنوان رئیسجمهور عراق آغاز بهکار کرد. او، که مفاد قرارداد 1975 الجزایر را به زیان عراق میدانست، از آشفتگی اوضاع سیاسیاجتماعی ایران، نهایت استفاده را برد و از تابستان 1358 با توسعه درگیریهای مرزی، احتمال رفتن عراق بهسوی گزینه جنگ با ایران را افزایش داد؛ بهگونهایکه از زمان به قدرت رسیدن صدامحسین در عراق، تا آغاز رسمی جنگ، ارتش عراق مرتکب 480 مورد تجاوز مرزی زمینی و 150 مورد تجاوز مرزی هوایی علیه ایران شد. در واقع، دولت عراق با سه هدف وارد جنگ با ایران میشد: تسلط کامل بر اروندرود، جداسازی خوزستان از خاک ایران و در صورت امکان، براندازی نظام جمهوری اسلامی. سرانجام در 17 سپتامبر 1980/26 شهریور 1359، صدام حسین در برابر دوربینهای تلویزیونی، قرارداد 1975 الجزایر را ملغی اعلام کرد و چهار روز بعد، جنگ علیه ایران را رسماً آغاز كرد. | ||
ارتش عراق هنگام حمله به ایران دارای 12 لشکر و 15 تیپ مستقل بود. این ارتش همچنین به 2500 تانک، 2300 نفربر و 1500 قبضه توپ صحرایی تجهیز شده بود. 366 فروند هواپیمای نظامی داشت که 300 فروند آن، جنگنده بود و 872 خلبان عملیاتی آماده هدایت این هواپیماها بودند. در مقابل، توان رزمی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر مشکلات ناشی از رخداد انقلاب اسلامی، به 4 لشکر با آمادگی پایین رزمی تقلیل یافته بود. این نیرو با اینکه 2810 دستگاه تانک و نفربر و 1000 قبضه توپ صحرایی در اختیار داشت، اما بر اثر کمبود پرسنل، توانایی بهکارگیری از این امکانات را نداشت. نیروی هوایی نیز، که از 100 هزار نیروی سازمانی خود تنها 60 هزار نفر را در اختیار داشت، علیرغم در اختیار داشتن 447 فروند انواع هواپیماهای جنگی، قادر به استفاده از همه پرندههایش نبود. در این میان، نیروی دریایی تنها نیرویی بود که با وجود همه مشکلات، بر نیروی دریایی عراق برتری محسوس داشت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم، که در اردیبهشت 1358 تأسیس شده بود، با پرسنلی کمتر از 30 هزار نفر بیشتر درگیر مأموریتهای شهری و مبارزه با ضدانقلاب در مناطق بحرانزده کشور بود. | ارتش عراق هنگام حمله به ایران دارای 12 لشکر و 15 تیپ مستقل بود. این ارتش همچنین به 2500 تانک، 2300 نفربر و 1500 قبضه توپ صحرایی تجهیز شده بود. 366 فروند هواپیمای نظامی داشت که 300 فروند آن، جنگنده بود و 872 خلبان عملیاتی آماده هدایت این هواپیماها بودند. در مقابل، توان رزمی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر مشکلات ناشی از رخداد انقلاب اسلامی، به 4 لشکر با آمادگی پایین رزمی تقلیل یافته بود. این نیرو با اینکه 2810 دستگاه تانک و نفربر و 1000 قبضه توپ صحرایی در اختیار داشت، اما بر اثر کمبود پرسنل، توانایی بهکارگیری از این [[امکانات]] را نداشت. نیروی هوایی نیز، که از 100 هزار نیروی سازمانی خود تنها 60 هزار نفر را در اختیار داشت، علیرغم در اختیار داشتن 447 فروند انواع هواپیماهای جنگی، قادر به استفاده از همه پرندههایش نبود. در این میان، نیروی دریایی تنها نیرویی بود که با وجود همه مشکلات، بر نیروی دریایی عراق برتری محسوس داشت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم، که در اردیبهشت 1358 تأسیس شده بود، با پرسنلی کمتر از 30 هزار نفر بیشتر درگیر مأموریتهای شهری و مبارزه با ضدانقلاب در مناطق بحرانزده کشور بود. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=== مرحله سوم، تهاجم مجدد عراق و پایان جنگ (از نیمه فروردین 1367 تا 29/5/1367) === | === مرحله سوم، تهاجم مجدد عراق و پایان جنگ (از نیمه فروردین 1367 تا 29/5/1367) === | ||
عراق، که پس از عقبنشینی از خرمشهر دست به بازسازی گسترده سازمان رزمش زده بود، با فرسایشی شدن جنگ و ناتوانی ایران برای ادامه عملیاتهای مؤثر و کارآمد، دوباره در نقش مهاجم وارد میدان شد. در 28 فروردین 1367 شهر فاو مجدداً به دست عراق افتاد. چند روز بعد، با حمله گسترده نیروهای عراقی، جزایر مجنون و منطقه شلمچه سقوط کرد. ایران تحتتأثیر تهاجم همهجانبه عراق، و حمله آنها به سكوهای نفتی و هواپیمای مسافربری در روز 27/4/67 به منظور پایان جنگ، با ارسال نامهای به دبیرکل سازمان ملل موافقت خود را با قطعنامه 598 این سازمان اعلام کرد. در این قطعنامه، حداقلِّ خواستههای ایران ازجمله عقبنشینی بدون شرط به مرزهای بینالمللی، تعیین متجاوز و پرداخت خسارات جنگی مورد توجه قرار گرفته بود. اما عراق، که ایران را در موضع ضعف میدید، به شرهانی، زبیدات، و خرمشهر حمله کرد و تا نزدیکی اهواز نیز پیش آمد. ازسویی با کمک عناصر سازمان مجاهدین خلق ([[منافقین]])، سرپلذهاب و اسلامآباد را تصرف کرد، اما با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور به عقبنشینی شد. سرانجام عراق در تاریخ 15/5/67 ناچار به پذیرش قطعنامه 598 شد و از صبح روز 29/5/67 آتشبس سراسری تحت نظارت سازمان ملل برقرار شد. | عراق، که پس از عقبنشینی از خرمشهر دست به بازسازی گسترده سازمان رزمش زده بود، با فرسایشی شدن جنگ و ناتوانی ایران برای ادامه عملیاتهای مؤثر و کارآمد، دوباره در نقش مهاجم وارد میدان شد. در 28 فروردین 1367 شهر فاو مجدداً به دست عراق افتاد. چند روز بعد، با حمله گسترده نیروهای عراقی، جزایر مجنون و منطقه شلمچه سقوط کرد. ایران تحتتأثیر تهاجم همهجانبه عراق، و حمله آنها به سكوهای نفتی و هواپیمای مسافربری در روز 27/4/67 به منظور پایان جنگ، با ارسال نامهای به دبیرکل سازمان ملل موافقت خود را با قطعنامه 598 این سازمان اعلام کرد. در این قطعنامه، حداقلِّ خواستههای ایران ازجمله عقبنشینی بدون شرط به مرزهای بینالمللی، تعیین متجاوز و پرداخت خسارات جنگی مورد توجه قرار گرفته بود. اما عراق، که ایران را در موضع ضعف میدید، به شرهانی، زبیدات، و خرمشهر حمله کرد و تا نزدیکی اهواز نیز پیش آمد. ازسویی با کمک عناصر سازمان مجاهدین خلق ([[منافقین]])، سرپلذهاب و اسلامآباد را تصرف کرد، اما با [[مقاومت]] نیروهای ایرانی مجبور به عقبنشینی شد. سرانجام عراق در تاریخ 15/5/67 ناچار به پذیرش قطعنامه 598 شد و از صبح روز 29/5/67 آتشبس سراسری تحت نظارت سازمان ملل برقرار شد. | ||
ایران در طی سالهای جنگ، 182 عملیات را بر علیه نیروهای عراقی طراحی و اجرا کرد؛ از این تعداد 24 عملیات گسترده، 30 عملیات نیمهگسترده، 54 عملیات محدود و 74 عملیات بهشیوه ایذایی و چریکی انجام شد. تلفات انسانی جنگ 8 ساله برای ایران 218.867 شهید، 399.174 جانباز و 44.863 اسیر بوده و خسارتهای اقتصادی، معادل یکهزار میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین برای عراق در طول جنگ 400 هزار کشته و مجروح و نیز 68830 اسیر و خسارتهای اقتصادیاش معادل 800 میلیارد دلار به ثبت رسیده است.در روز جمعه 26 مرداد 1369 روز فرایند مبادله اسیران میان دو دولت جمهوری اسلامی ایران و عراق آغاز شد و پس از چند روز به پایان رسید. | ایران در طی سالهای جنگ، 182 عملیات را بر علیه نیروهای عراقی طراحی و اجرا کرد؛ از این تعداد 24 عملیات گسترده، 30 عملیات نیمهگسترده، 54 عملیات محدود و 74 عملیات بهشیوه ایذایی و چریکی انجام شد. تلفات انسانی جنگ 8 ساله برای ایران 218.867 شهید، 399.174 جانباز و 44.863 اسیر بوده و خسارتهای اقتصادی، معادل یکهزار میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین برای عراق در طول جنگ 400 هزار کشته و مجروح و نیز 68830 اسیر و خسارتهای اقتصادیاش معادل 800 میلیارد دلار به ثبت رسیده است.در روز جمعه 26 مرداد 1369 روز فرایند مبادله اسیران میان دو دولت جمهوری اسلامی ایران و عراق آغاز شد و پس از چند روز به پایان رسید. |
نسخهٔ ۳۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷
مروری بر پیشینه، تاریخچه و سیر حوداث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.
مقدمه
کشور ایران با وسعتی معادل 1.648.195 کیلومترمربع در جنوبغربی آسیا قرار دارد. ایران با هفت کشورِ ترکیه و عراق در غرب، آذربایجان و ارمنستان در شمالغرب، ترکمنستان در شمال، و افغانستان و پاکستان در شرق، مرز مشترک خاکی دارد و همچنین با هشت کشورِ روسیه و قزاقستان در شمال ازطریق دریای خزر، کویت، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده، عمان و بحرین در جنوب ازطریق خلیجفارس دارای مرز آبی است. 98 درصد مردم ایران مسلمان هستند. در 1359، ایران دارای جمعیتی حدود 36 میلیون نفر و اقتصادش شدیداً متکی به نفت بود. در زمستان 1357، حکومت شاهنشاهی در این كشور ساقط و نظام نوپای جمهوری اسلامی برقرار شده بود.
اما عراق، با 437.072 کیلومترمربع وسعت، یکی از همسایگان غربی ایران است. این كشور دارای مرز مشترک خاکی با کشورهای عربستان سعودی، کویت، سوریه و ترکیه است؛ باوجوداین، طولانیترین مرز را به درازای 1.336 کیلومتر با ایران دارد: 1.252 کیلومتر مرز خاکی و 84 کیلومتر مرز آبی (اروندرود). ساحل عراق در خلیج فارس محدود است و تنها ازطریق رودخانه اروند و خورعبدالله به آبهای آزاد راه دارد. عمده مراکز جمعیتی، تأسیسات اقتصادی، مراکز نظامی و عوارض حساسِ عراق در اطراف دو رودخانه دجله و فرات و در فاصله نسبتاً کمی با مرزهای ایران قرار دارند. بغداد، پایتخت عراق، نیز تنها 100 کیلومتر از مرز دور است. 96 درصد مردم عراق مسلماناند. از این تعداد 60 تا 65 درصد شیعه و مابقی سنّی هستند. عراق در 1359 حدود 13 میلیون نفر جمعیت داشت و اقتصادش همچون ایران، متّکی به فروش نفت بود.
سوابق تاریخی اختلافات مرزی
اختلافات مرزی ایران و عراق، پیشینهای تاریخی دارد و به دوران امپراتوری عثمانی بازمیگردد. انعقاد عهدنامههای متعدد ازجمله کردان (1746 م.)، ارزروم اول (1823 م.) و ارزروم دوم (1847 م.) گواه بر تداوم این اختلافات در سالهای دراز است. در 1920 م. و به دنبال فروپاشی امپراتوری عثمانی، کشور عراقِ مستقل تأسیس شد. باوجوداین، اختلافات مرزی با ایران، کموبیش باقی ماند. با به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق (ژوئیه 1968)، آتش مناقشات مرزی میان دو کشور شعلهور شد؛ بهگونهایکه از 1971 تا 1975 م. مرزهای دو کشور شاهد درگیریهای متعددی بودند. دراینبین، عمدهترین اختلاف، در مورد حاکمیت بر اروندرود بود. بالأخره در 1975 و با میانجیگری دولت الجزایر، دو کشور ایران و عراق عهدنامه حُسن همجواری امضا کردند. براساس این عهدنامه، مرزهای زمینی مشخص شد؛ مرزهای آبی براساس خط تالوگ (Talweg خطی فرضی است که آب رودخانه را به دو بخش مساوی تقسیم میکند) تعیین شد و طرفین متعهد شدند برای جلوگیری از اعمال خرابکارانه، بر مرزهای خود کنترل دقیق و مؤثر داشته باشند.
در بهمنماه 1357، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی به نتیجه رسید؛ حکومت سلطنتی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی بعد از همهپرسیِ 12 فروردین 1358 برقرار شد. پنج ماه بعد، یعنی در 25/4/58 صدامحسین بهعنوان رئیسجمهور عراق آغاز بهکار کرد. او، که مفاد قرارداد 1975 الجزایر را به زیان عراق میدانست، از آشفتگی اوضاع سیاسیاجتماعی ایران، نهایت استفاده را برد و از تابستان 1358 با توسعه درگیریهای مرزی، احتمال رفتن عراق بهسوی گزینه جنگ با ایران را افزایش داد؛ بهگونهایکه از زمان به قدرت رسیدن صدامحسین در عراق، تا آغاز رسمی جنگ، ارتش عراق مرتکب 480 مورد تجاوز مرزی زمینی و 150 مورد تجاوز مرزی هوایی علیه ایران شد. در واقع، دولت عراق با سه هدف وارد جنگ با ایران میشد: تسلط کامل بر اروندرود، جداسازی خوزستان از خاک ایران و در صورت امکان، براندازی نظام جمهوری اسلامی. سرانجام در 17 سپتامبر 1980/26 شهریور 1359، صدام حسین در برابر دوربینهای تلویزیونی، قرارداد 1975 الجزایر را ملغی اعلام کرد و چهار روز بعد، جنگ علیه ایران را رسماً آغاز كرد.
ارتش عراق هنگام حمله به ایران دارای 12 لشکر و 15 تیپ مستقل بود. این ارتش همچنین به 2500 تانک، 2300 نفربر و 1500 قبضه توپ صحرایی تجهیز شده بود. 366 فروند هواپیمای نظامی داشت که 300 فروند آن، جنگنده بود و 872 خلبان عملیاتی آماده هدایت این هواپیماها بودند. در مقابل، توان رزمی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر مشکلات ناشی از رخداد انقلاب اسلامی، به 4 لشکر با آمادگی پایین رزمی تقلیل یافته بود. این نیرو با اینکه 2810 دستگاه تانک و نفربر و 1000 قبضه توپ صحرایی در اختیار داشت، اما بر اثر کمبود پرسنل، توانایی بهکارگیری از این امکانات را نداشت. نیروی هوایی نیز، که از 100 هزار نیروی سازمانی خود تنها 60 هزار نفر را در اختیار داشت، علیرغم در اختیار داشتن 447 فروند انواع هواپیماهای جنگی، قادر به استفاده از همه پرندههایش نبود. در این میان، نیروی دریایی تنها نیرویی بود که با وجود همه مشکلات، بر نیروی دریایی عراق برتری محسوس داشت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم، که در اردیبهشت 1358 تأسیس شده بود، با پرسنلی کمتر از 30 هزار نفر بیشتر درگیر مأموریتهای شهری و مبارزه با ضدانقلاب در مناطق بحرانزده کشور بود.
سرانجام، ارتش عراق در ساعت 13:30 روز 31 شهریور 1359 اولین مرحله تهاجم خود را با حمله گسترده به 10 پایگاه هوایی ازجمله فرودگاه مهرآباد تهران آغاز کرد. همزمان، نیروی زمینی این ارتش، در طول نوار مرزی اقدام به پیشروی کرد. راهبرد نظامی عراق در این مرحله، براساس جنگ سریع و کوتاهمدت طراحی شده بود. در جبهه جنوبی حدفاصل ورودی اروند به خلیج فارس تا دهلران، سپاه سوم عراق با پنج لشکر بهکار گرفته شد. جبهه جنوبی، که شامل استان خوزستان میشد، در راهبرد نظامی عراق اهمیت ویژهای داشت و در واقع تلاش اصلی بهشمار میرفت. در این جبهه اهداف مهمی چون دزفول، اندیمشک، شوش، اهواز، سوسنگرد، خرمشهر و آبادان قرار داشتند. هدف عراق در این جبهه، تصرف خوزستان بود. در جبهه میانی، که فاصله بین دهلران تا جنوب دربندیخان را شامل میشد، سپاه دوم عراق با سه لشکر مأموریت پیشروی داشت. هدف عراق در این منطقه دستیابی به خط دفاعی مطمئن برای حفاظت از بغداد بود. اما مسئولیت جبهه شمالی، که دربندیخان تا اشنویه را دربر میگرفت، به سپاه یکم با دو لشکر سپرده شد و هدفش در این جبهه، تشدید ناآرامی در کردستان و تقویت نیروهای محلی و ضدانقلاب بود. حوادث جنگ تحمیلی را میتوان در سه مرحله و به شرح ذیل تقسیم کرد:
مرحله اول، از تهاجم تا عقبنشینی عراق (31/6/59 تا پایان خرداد 1361)
طراحان نظامی عراق تصور کرده بودند که ارتش ضعیفشده ایران، اوضاع سیاسیاجتماعی آشفته منبعث از تحولات انقلاب، عرببودن مردم خوزستان، و پشتیبانی بینالمللی، پیشروی سریع و بیدردسری را برای آنان رقم خواهد زد. اما بر اثر مقاومتهای پراکنده نیروهای مسلح و البته ایستادگی مردم ایران، ارتش عراق، تنها توانست برای یکماه و نیم، حالت تهاجمی خود را حفظ کند و بعد متوقف شد. در این مرحله، شهرهای نفتشهر، قصرشیرین، مهران، سومار، بستان، هویزه، خرمشهر، موسیان، نوسود، منطقه فکه و بیش از 3000 روستا به تصرف عراق درآمد و 13.600 کیلومترمربع از خاک ایران اشغال شد. در این تهاجم، گرچه بخشی از غرب خوزستان به دست دشمن افتاد، اما عراق نتوانست شهرهای مهمی مانند آبادان، دزفول، شوش و اهواز و نیز تأسیسات نفتی خوزستان را تصرف کند.
پس از توقف حملات عراق، ارتش با هدف انهدام دشمن و بازپسگیری سرزمینهای اشغالی، اقدام به طرحریزی و اجرای چهار عملیات گسترده در طول چهار ماه ابتدایی جنگ کرد، اما هیچیک از عملیاتهای یادشده به اهداف خود نرسید.
با آغاز سال دوم جنگ و حضور پررنگ سپاه پاسداران در کنار ارتش، چهار عملیات بزرگ توسط این دو نیرو طرحریزی و اجرا شد؛ عملیاتهایی که در نهایت به آزادسازی قریب به اتفاق سرزمینهای اشغالی گردید:
1. عملیات ثامنالائمه (شمال آبادان) در 5/7/60
2. عملیات طریقالقدس (منطقه عمومی بستان) در 8/9/60
3. عملیات فتحالمبین (غرب شوش و دزفول) در 2/1/61
4. عملیات بیتالمقدس (منطقه عمومی خرمشهر) در 10/2/61
در این چهار عملیات، بیش از 8500 کیلومترمربع از مناطق اشغالشده آزاد شد. بعد از آزادسازی خرمشهر، ارتش عراق ضمن عقبنشینی داوطلبانه از برخی دیگر از سرزمینهای اشغالی، پیشنهاد آتشبس داد. اما ایران، که هنوز 2500 کیلومترمربع از اراضی خود را در تصرف دشمن میدید، این پیشنهاد را رد کرد.
مرحله دوم، تعقیب متجاوز (از ابتدای تیر 1361 تا 15 فروردین 1367)
نیروهای مسلح ایران، که حالا دشمن را در موضع انفعال میدیدند، با چهار راهبرد به دنبال تنبیه متجاوز در داخل خاک عراق بودند:
1. دور کردن عراق از مرزهای ایران و تأمین مناطق غرب کشور.
2. قطع راه ارتباطی شمال-جنوب عراق، تصرف بصره و قطع ارتباط عراق با خلیجفارس.
3. تصرف شهرهای نفتخیز و مهم شمال عراق مانند کرکوک و سلیمانیه.
4. حرکت بهسوی بغداد و سرنگونی رژیم صدامحسین.
اما به نتیجه نرسیدنِ عملیاتهای بزرگی همچون رمضان (22/4/61) در شرق بصره، والفجر مقدماتی (17/11/61) در فکّه، والفجر یک (21/1/62) در شمال فکه، خیبر (3/12/62) در هورالهویزه، بدر (20/12/63) در هورالهویزه، استراتژیستهای نظامی ایران را دچار اختلاف کرد. در این بین، برخی خواستار ادامه جنگ تا سقوط صدامحسین بودند، اما عدهای دیگر اعتقاد داشتند که پس از یک پیروزی بزرگ و اشغال یک منطقه حساس از خاک عراق، بایستی به جنگ پایان داد. این شکستها، البته باعث مشکل دیگری هم شد و آن، بروز اختلاف میان فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران بود؛ بهگونهایکه مقرر شد هریک جداگانه، به طراحی و اجرای عملیات بپردازد.
در بهمن 1364، نیروهای مسلح ایران طی عملیات والفجر 8 بندر راهبردی فاو عراق را تصرف کردند و بهاینترتیب، عراق از تنها ساحلش در خلیج فارس محروم گشت، اما حاضر به تسلیم نشد. یکسال بعد (دی 65) در جریان عملیات کربلای 5، منطقه شلمچه در خاک عراق با هدف تهدید شهر بصره مورد حمله ایران قرار گرفت که پیروزی کامل را به همراه نداشت. طراحان نظامی ایران، که بهعلت آگاهی عراق از همه راهکارهای عملیاتی موجود و فقدان زمینه برای غافلگیری دشمن، ادامه عملیات در جنوب را دشوار و پرهزینه قلمداد میکردند، متوجه شمال غرب کشور شدند تا هم شانس خود را برای تصرف اهداف مهم در آن منطقه آزموده و هم بخشی از قوای دشمن را به جبهه شمال بکشانند. برایناساس، از ابتدای 1366 تا آخر فروردین 1367، عملیاتهای بزرگی مانند کربلای 10 (25/1/66) در منطقه عمومی ماووت عراق، بیتالمقدس 2 (25/10/66) در ماووت، والفجر 10 (24/12/66) در حلبچه عراق به اجرا درآمد. اما این عملیاتها علیرغم تصرف چند شهر کردنشین عراق، بهدلیل استفاده گسترده عراق از بمبهای شیمیایی نتیجه مطلوب و تأثیرگذاری بهجا نگذاشت. در این شرایط هرچند جنگ در جغرافیای عراق دنبال میشد، اما عراق با توسعه نبرد به خلیجفارس و شهرهای ایران، آسیبپذیری ایران در جنگ را بهشدت افزایش داده بود.
مرحله سوم، تهاجم مجدد عراق و پایان جنگ (از نیمه فروردین 1367 تا 29/5/1367)
عراق، که پس از عقبنشینی از خرمشهر دست به بازسازی گسترده سازمان رزمش زده بود، با فرسایشی شدن جنگ و ناتوانی ایران برای ادامه عملیاتهای مؤثر و کارآمد، دوباره در نقش مهاجم وارد میدان شد. در 28 فروردین 1367 شهر فاو مجدداً به دست عراق افتاد. چند روز بعد، با حمله گسترده نیروهای عراقی، جزایر مجنون و منطقه شلمچه سقوط کرد. ایران تحتتأثیر تهاجم همهجانبه عراق، و حمله آنها به سكوهای نفتی و هواپیمای مسافربری در روز 27/4/67 به منظور پایان جنگ، با ارسال نامهای به دبیرکل سازمان ملل موافقت خود را با قطعنامه 598 این سازمان اعلام کرد. در این قطعنامه، حداقلِّ خواستههای ایران ازجمله عقبنشینی بدون شرط به مرزهای بینالمللی، تعیین متجاوز و پرداخت خسارات جنگی مورد توجه قرار گرفته بود. اما عراق، که ایران را در موضع ضعف میدید، به شرهانی، زبیدات، و خرمشهر حمله کرد و تا نزدیکی اهواز نیز پیش آمد. ازسویی با کمک عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، سرپلذهاب و اسلامآباد را تصرف کرد، اما با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور به عقبنشینی شد. سرانجام عراق در تاریخ 15/5/67 ناچار به پذیرش قطعنامه 598 شد و از صبح روز 29/5/67 آتشبس سراسری تحت نظارت سازمان ملل برقرار شد.
ایران در طی سالهای جنگ، 182 عملیات را بر علیه نیروهای عراقی طراحی و اجرا کرد؛ از این تعداد 24 عملیات گسترده، 30 عملیات نیمهگسترده، 54 عملیات محدود و 74 عملیات بهشیوه ایذایی و چریکی انجام شد. تلفات انسانی جنگ 8 ساله برای ایران 218.867 شهید، 399.174 جانباز و 44.863 اسیر بوده و خسارتهای اقتصادی، معادل یکهزار میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین برای عراق در طول جنگ 400 هزار کشته و مجروح و نیز 68830 اسیر و خسارتهای اقتصادیاش معادل 800 میلیارد دلار به ثبت رسیده است.در روز جمعه 26 مرداد 1369 روز فرایند مبادله اسیران میان دو دولت جمهوری اسلامی ایران و عراق آغاز شد و پس از چند روز به پایان رسید.
كتابشناسی
اسماعیلزاده، زهره (1388). «نظریه انتخاب عقلانی؛ تحلیل علل پایان جنگ عراق علیه ایران». فصلنامه نگین ایران، دوره 8، شماره 29. پورجباری، پژمان (1390). جنگ به روایت فرمانده، خاطرات محسن رضایی. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس. جعفری ولدانی، اصغر (1366). «بررسی تاریخی اختلاف مرزی ایران و عراق». مجله سیاست خارجی، مهر و آذر (صص. 680-655). جغرافیای صلح در مرز ایران و عراق (1383). بازیابی از پایگاه اینترنتی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس.
درودیان، محمد (1378). جنگ؛ بازیابی ثبات. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.
درودیان، محمد (1380). سیری در جنگ ایران و عراق، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.
درویشی، فرهاد (1385). جنگ ایران و عراق: پرسشها و پاسخها. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.
دری، حسن (1381). کارنامه نبردهای زمینی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.
علایی، حسین (1391). روند جنگ ایران و عراق. جلد 1، تهران: مرز و بوم.
مختاری، مجید (1392). «بررسی تحولات نظامی جنگ ایران و عراق در مقطع پایانی جنگ». پژوهشنامه دفاع مقدس، سال دوم، شماره 6 (صص. 70-7)
معینوزیری، نصرتالله (1385). تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ. تهران: سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آجا.
منصوری لاریجانی، اسماعیل (1380). تاریخ دفاع مقدس. تهران: اسلیمی.
ناظری، زهرا (1393). «گزارش نشست نقد و بررسی کتاب دیپلماسی ایران و قطعنامه 598». فصلنامه نگین ایران، سال سیزدهم، شماره 49 (صص. 231-215). یزدانفام، محمود (1389). «جنگ ایران و عراق: پیروزی/شکست». بازیابی از پایگاه اینترنتی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس.
مصطفی رحیمی