شهدای اسیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:


===  شهادت به‌سبب بیماری در اردوگاه‌ها (صلیب‌سرخ‌ندیده) ===
===  شهادت به‌سبب بیماری در اردوگاه‌ها (صلیب‌سرخ‌ندیده) ===
در اکثر اردوگاه‌هایي که اسرای ایرانی نگه‌داري می‌شدند، وضعیت بد بهداشتی و عدم دسترسی به دارو و درمان، و کیفیت نامناسب مواد غذایی و بهداشتی، باعث شیوع بیماری‌هاي ‌واگیردار ازجمله اسهال خونی و سل و مانند آن می‌شد و همین عامل شهادت تعداد زیادی از اسرا، که در فهرست صليب سرخ جهانی ثبت‌نام نشده بودند، می‌شد. علیشا یکی از بچه‌های شیراز در اردوگاه 16 تکریت بود که به بيماری اسهال خونی مبتلا شد و به‌خاطر عدم رسیدگی فوت كرد<ref>نوری زاده ، غلامرضا (1395). مصاحبه . مورخ 20 بهمن 1395.</ref>.  در اردوگاه 18 بعقوبه اسیری به نام جعفر جعفری از شهر زنجان به بیماری سل مبتلا شده بود. وقتی حالش رو به وخامت گذاشت، او را به بیمارستان بغداد بردند، اما در بیمارستان فوت کرد و پیکر او را به اردوگاه هم نیاوردند<ref>ستاری ،بهمن (1395) . مصاحبه . مورخ 19 بهمن 1395.</ref> .در اردوگاه شماره 9 رمادی در میان مجروحان، اسیری به نام معتمدی از تیپ 55 هوابرد شیراز بود که گلوله‌ای به سرش خورده و وارد جمجمه‌اش شده بود. درد شدیدی داشت؛ وقتی دکتری به اردوگاه می‌آمد، پیش او می‌رفت، اما آنها وقعی نمی‌گذاشتند تا اینکه در دهم فروردین 1364 در حین تکبیر گفتن برای نماز صبح از حال رفت، دهانش کف کرد و دیگر نفس نکشید. عراقی‌ها چند ساعت بعد آمدند و پیکر او را در قبرستان روبه‌روی اردوگاه به خاک سپردند.<ref name=":0" />
در اکثر اردوگاه‌هایي که اسرای ایرانی نگه‌داري می‌شدند، وضعیت بد بهداشتی و عدم دسترسی به دارو و درمان، و کیفیت نامناسب مواد غذایی و بهداشتی، باعث شیوع بیماری‌هاي ‌واگیردار ازجمله اسهال خونی و سل و مانند آن می‌شد و همین عامل شهادت تعداد زیادی از اسرا، که در فهرست صليب سرخ جهانی ثبت‌نام نشده بودند، می‌شد. علیشا یکی از بچه‌های شیراز در اردوگاه 16 تکریت بود که به بيماری اسهال خونی مبتلا شد و به‌خاطر عدم رسیدگی فوت كرد<ref>نوری زاده ، غلامرضا (1395). مصاحبه . مورخ 20 بهمن 1395.</ref>.  در اردوگاه 18 بعقوبه اسیری به نام جعفر جعفری از شهر زنجان به بیماری سل مبتلا شده بود. وقتی حالش رو به وخامت گذاشت، او را به بیمارستان بغداد بردند، اما در بیمارستان فوت کرد و پیکر او را به اردوگاه هم نیاوردند<ref>ستاری ،بهمن (1395) . مصاحبه . مورخ 19 بهمن 1395.</ref> .در اردوگاه شماره 9 رمادی در میان مجروحان، اسیری به نام معتمدی از تیپ 55 هوابرد شیراز بود که گلوله‌ای به سرش خورده و وارد جمجمه‌اش شده بود. درد شدیدی داشت؛ وقتی دکتری به اردوگاه می‌آمد، پیش او می‌رفت، اما آنها وقعی نمی‌گذاشتند تا اینکه در دهم فروردین 1364 در حین تکبیر گفتن برای نماز صبح از حال رفت، دهانش کف کرد و دیگر نفس نکشید. عراقی‌ها چند ساعت بعد آمدند و پیکر او را در قبرستان روبه‌روی اردوگاه به خاک سپردند.<ref>رحمانیان، عبدالمجید (1390). تنفس ممنوع. تهران: پیام آزادگان.</ref>


    براساس اعلام هلال احمر، آمار دقیق تعداد اسرايي که در خاک عراق در اثر بیماری، اعتراض و حوادث اردوگاهی يا شکنجه به شهادت رسیده‌اند 564 نفر (387 نفر فاقد شمارة اسارت، 119 نفر داراي شمارة اسارت، 38 نفر فاقد پرونده در هلال احمر، و 20 نفر نامشخص) است كه پیکر تعدادی از آنها همچون حسین پیراینده، خلیل فاتحي، محمدجواد تندگویان به ایران بازگشته است. البته اين نكته را بايد در نظر داشت كه تعدادي از اسرا از لحظة اسارت تا انتقال به پشت جبهه، انفرادي يا دست‌جمعي، به شهادت ‌رسيده و همان‌جا دفن ‌شده‌اند كه بعدها، پس از آنكه تفحص شدند، ذيل آمار شهداي دفاع مقدس و نه اسرا جا ‌گرفتند.
    براساس اعلام هلال احمر، آمار دقیق تعداد اسرايي که در خاک عراق در اثر بیماری، اعتراض و حوادث اردوگاهی يا شکنجه به شهادت رسیده‌اند 564 نفر (387 نفر فاقد شمارة اسارت، 119 نفر داراي شمارة اسارت، 38 نفر فاقد پرونده در هلال احمر، و 20 نفر نامشخص) است كه پیکر تعدادی از آنها همچون حسین پیراینده، خلیل فاتحي، محمدجواد تندگویان به ایران بازگشته است. البته اين نكته را بايد در نظر داشت كه تعدادي از اسرا از لحظة اسارت تا انتقال به پشت جبهه، انفرادي يا دست‌جمعي، به شهادت ‌رسيده و همان‌جا دفن ‌شده‌اند كه بعدها، پس از آنكه تفحص شدند، ذيل آمار شهداي دفاع مقدس و نه اسرا جا ‌گرفتند.


===  '''كتاب‌شناسي''' ===
===  '''كتاب‌شناسي''' ===
خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
<references />'''نویسنده مقاله :وحيد آقاكرمي'''
 
رحمانیان، عبدالمجید (1390). تنفس ممنوع. تهران: پیام آزادگان.
 
رحمانیان، عبدالمجید (1393). خستگی‌ناپذیر. تهران: پیام آزادگان
 
'''وحيد آقاكرمي'''

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۲

اسيران ايراني كه در اردوگاه‌ها به شهادت رسيدند و چگونگي شهادت آنها.

مقدمه

شهید کلمه‌ای عربی از ریشه «شَ هَ دَ» بر وزن «فعیل» است كه مصدرش «شهادَه» و به معنی «شاهد» و «حاضر بودن» و «گواهی دادن» است. در فرهنگ فارسی عمید این کلمه به معنای «کشته‌شده در راه خدا» و همچنین «نامی از نام‌های خداوند» آمده است. در واقع هم اسم است و هم صفت. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد: «ای پیامبر هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگان‌اند بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. (آل عمران/ 154)     شهدای اسیر به افرادي اطلاق مي‌شود در واقع کسانی بودند که به دست دشمن اسیر شده و در طول سال‌های اسارت يا به‌سبب 1. شکنجه، بیماری، سوءتغذيه و مانند آن یا 2. در حوادث اردوگاهی به شهادت رسیدند.

    رزمندگاني كه به اسارت نيروهاي بعثي درآمدند در دو نوع اردوگاه نگه داشته می‌شدند: اردوگاه‌هایی که در سال‌های اولیة جنگ به‌وجود آمده و صليب سرخ از آن بازدید و اسامی اسرا را ثبت کرده بود. در این اردوگاه‌‌ها وضعیت بهداشتی، دارو و درمان، و برخي امكانات نسبت به سایر اردوگاه‌ها در سطح بهتری قرار داشت و در صورت شهادت اسیری، دولت عراق موظف به پاسخ‌گویی بود و نحوه و شهادت آنها را اطلاع مي‌داد. اما تعدادی از اردوگاه‌ها از 1367 به بعد تشکیل شد که به اردوگاه‌های مفقودین شهره بود و صليب سرخ از وجود آنها هیچ اطلاعی نداشت؛ اسرایی که در اين اردوگاه‌ها آنجا نگه‌داري می‌شدند، از كمترين امکانات برخوردار بودند و در نتیجه، اسرايي که در آنها به شهادت می‌رسیدند، به‌صورت مفقود دفن می‌شدند و دولت عراق پاسخ‌گوی هیچ نهاد بین‌المللی نمی‌شد.

    خلیل فاتحي ازجمله شهدای شاخصی است که در اردوگاهي صليب‌ديده و در حوادث اردوگاهي زیر شکنجه عراقی‌ها به شهادت رسید. وی به‌سبب همراهي در ماجراي آتش گرفتن انبار مواد غذايي و مفقود شدن تعدادي اسلحه و مهمات در اردوگاه موصل 2، مورد شكنجه قرار مي‌گيرد؛ وي را، پس از پذيرش مسئولیت کارها، از اردوگاه خارج مي‌كنند و حدود یک ماه و نیم بعد، از سازمان صليب سرخ جهانی به خانوادة ایشان خبر مي‌دهند که خلیل در 21/2/1362 در خاک عراق به شهادت رسيده و در موصل 2 به خاک سپرده شده است. (← فاتحي، يعقوب) از دیگر شهدای شاخصي که سال‌ها در عراق اسیر بود، ولی صليب سرخ از او اطلاعی در دست نداشت، شهید محمدجواد تندگویان بود. او كه به‌همراه دو نفر از معاونان خود، مهندس یحیوی و بوشهری، براي بازدید از پالایشگاه آبادان رفته بودند، در دارخوین، در نزدیکي آبادان، به اسارت عراقی‌ها درمي‌آيند. با وجود تلاش‌هاي دولت جمهوري اسلامي، امكان آگاهي از وضعيت او فراهم نمي‌شود تا اينكه پس از سال‌ها خبر شهادت او در زير شكنجه محرز مي‌شود. (← تندگويان ، محمدجواد)

شهادت در اعتراض‌هاي اردوگاهی (صلیب‌سرخ‌ندیده)

عوامل منافقین یا جاسوسانی که در اردوگاه‌‌ها حضور داشتند، در مواقع زیادی باعث بروز درگیری می‌شدند. پس از اعلام خبر توافق میان ایران و عراق، مبنی‌بر تبادل اسرا، در تعدادی از اردوگاه‌های مفقودین، اسرا اقدام به تنبیه جاسوسانی كردند که در طول اسارت، به همکاری با دشمن و آزار و اذیت اسرا پرداخته بودند. ازجمله در اردوگاه 18 بعقوبه این روند شدت بیشتری داشت و چند روز دیگر ادامه یافت تا اینکه در 26/5/1369 درگیری مابین اسرا و خبرچین‌ها آغاز شد. در این روز، عراقی‌ها براي حمایت از خبرچین‌ها وارد محوطه شدند و سعی کردند با تیراندازی هوایی اوضاع را آرام کنند. در جریان این درگیری، یکی از اسرا به نام حسین پیراینده بر اثر اصابت گلولة شلیک‌شدة سربازان عراقی مجروح و بلافاصله نیز به شهادت رسید. آن روز اوضاع تحت کنترل درآمد، اما اسرا سه روز اعتصاب غذا کردند. پیکر حسین پیراینده بعد از یازده سال به ایران برگردانده شد[۱] (← پيراينده، حسين) در اردوگاه بعقوبه و بعد از مدتی (مردادماه 1361) يك درگیری مابین اسرا و عراقی‌ها به وجود آمد. درگیری به تیراندازی منجر شد و دو نفر از اسرا به نام‌های محمد رسولی از اهالی تویسرکان و امیر بامیری‌زاده از اهالی بوشهر به شهادت رسیدند[۲].

شهادت به‌سبب بیماری در اردوگاه‌ها (صلیب‌سرخ‌ندیده)

در اکثر اردوگاه‌هایي که اسرای ایرانی نگه‌داري می‌شدند، وضعیت بد بهداشتی و عدم دسترسی به دارو و درمان، و کیفیت نامناسب مواد غذایی و بهداشتی، باعث شیوع بیماری‌هاي ‌واگیردار ازجمله اسهال خونی و سل و مانند آن می‌شد و همین عامل شهادت تعداد زیادی از اسرا، که در فهرست صليب سرخ جهانی ثبت‌نام نشده بودند، می‌شد. علیشا یکی از بچه‌های شیراز در اردوگاه 16 تکریت بود که به بيماری اسهال خونی مبتلا شد و به‌خاطر عدم رسیدگی فوت كرد[۳]. در اردوگاه 18 بعقوبه اسیری به نام جعفر جعفری از شهر زنجان به بیماری سل مبتلا شده بود. وقتی حالش رو به وخامت گذاشت، او را به بیمارستان بغداد بردند، اما در بیمارستان فوت کرد و پیکر او را به اردوگاه هم نیاوردند[۴] .در اردوگاه شماره 9 رمادی در میان مجروحان، اسیری به نام معتمدی از تیپ 55 هوابرد شیراز بود که گلوله‌ای به سرش خورده و وارد جمجمه‌اش شده بود. درد شدیدی داشت؛ وقتی دکتری به اردوگاه می‌آمد، پیش او می‌رفت، اما آنها وقعی نمی‌گذاشتند تا اینکه در دهم فروردین 1364 در حین تکبیر گفتن برای نماز صبح از حال رفت، دهانش کف کرد و دیگر نفس نکشید. عراقی‌ها چند ساعت بعد آمدند و پیکر او را در قبرستان روبه‌روی اردوگاه به خاک سپردند.[۵]

    براساس اعلام هلال احمر، آمار دقیق تعداد اسرايي که در خاک عراق در اثر بیماری، اعتراض و حوادث اردوگاهی يا شکنجه به شهادت رسیده‌اند 564 نفر (387 نفر فاقد شمارة اسارت، 119 نفر داراي شمارة اسارت، 38 نفر فاقد پرونده در هلال احمر، و 20 نفر نامشخص) است كه پیکر تعدادی از آنها همچون حسین پیراینده، خلیل فاتحي، محمدجواد تندگویان به ایران بازگشته است. البته اين نكته را بايد در نظر داشت كه تعدادي از اسرا از لحظة اسارت تا انتقال به پشت جبهه، انفرادي يا دست‌جمعي، به شهادت ‌رسيده و همان‌جا دفن ‌شده‌اند كه بعدها، پس از آنكه تفحص شدند، ذيل آمار شهداي دفاع مقدس و نه اسرا جا ‌گرفتند.

كتاب‌شناسي

  1. خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
  2. رحمانیان، عبدالمجید (1393). خستگی‌ناپذیر. تهران: پیام آزادگان
  3. نوری زاده ، غلامرضا (1395). مصاحبه . مورخ 20 بهمن 1395.
  4. ستاری ،بهمن (1395) . مصاحبه . مورخ 19 بهمن 1395.
  5. رحمانیان، عبدالمجید (1390). تنفس ممنوع. تهران: پیام آزادگان.

نویسنده مقاله :وحيد آقاكرمي