اردوگاه رمادی 10: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''یکی از اردوگاه‌‌های نگه‌داري اسرای ایرانی در عراق.'''
'''یکی از اردوگاه‌‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.'''


=== مقدمه ===
=== مقدمه ===
رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسيس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه ‌10 رمادی نامیده شد.  
رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه ‌10 رمادی نامیده شد.  


=== وضعيت ظاهري ===
=== وضعیت ظاهری ===
اردوگاه‌ رمادي 10 از چهار ساختمان مشابه تشکیل‌شده بود. هر ساختمان دارای دوطبقه و ابعادی حدود 5/7×85 متر بود. اين ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حياط هر آسايشگاه، در قسمت جنوب آن قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسايشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت؛ بنابراین هر قاطع درمجموع، داراي هشت آسایشگاه و چهار اتاق کوچک بود.
اردوگاه‌ رمادی 10 از چهار ساختمان مشابه تشکیل‌شده بود. هر ساختمان دارای دوطبقه و ابعادی حدود 5/7×85 متر بود. این ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حیاط هر آسایشگاه، در قسمت جنوب آن قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسایشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت؛ بنابراین هر قاطع درمجموع، دارای هشت آسایشگاه و چهار اتاق کوچک بود.


    در کنار هريک از واحدها (قاطع)، يک ساختمان به ابعاد حدوداً 14×14 متر قرار داشت که شامل دستشویي‌ها، حمام و توالت‌ها می‌شد؛ همچنین اتاقي با مساحت حدود 15 مترمربع وجود داشت که معمولاً محل استقرار سربازان عراقي بود و دو اتاق کوچک که به‌مثابة زندان انفرادي مورداستفاده قرار مي‌گرفت.
    در کنار هریک از واحدها (قاطع)، یک ساختمان به ابعاد حدوداً 14×14 متر قرار داشت که شامل دستشویی‌ها، حمام و توالت‌ها می‌شد؛ همچنین اتاقی با مساحت حدود 15 مترمربع وجود داشت که معمولاً محل استقرار سربازان عراقی بود و دو اتاق کوچک که به‌مثابه زندان انفرادی مورداستفاده قرار می‌گرفت.


    هنگام ورود به این ساختمان، فضایی حدود 6×8 متر قرار داشت که یک حوضچه، همراه با شش دستشویی کوچک آنجا تعبیه شده بود. از این حوضچه، برای شستن لباس و ظروف استفاده می‌شد. بعد از این فضا، توالت‌ها و حمام قرار داشت. فضای اختصاص‌یافته به توالت‌ها حدود 4×9 متر بود که در آن، هشت توالت ایرانی وجود داشت. حمام از دو قسمت رختکن به ابعاد 2×3 متر و خود حمام به ابعاد 3×6 متر ساخته‌شده بود و در آن، سه دوش نصب‌شده بود. ساختماني هم در فضاي بين قاطع‌ها وجود داشت که به آشپزخانه اختصاص داده‌شده بود، با ابعادی حدود 8×10 متر.
    هنگام ورود به این ساختمان، فضایی حدود 6×8 متر قرار داشت که یک حوضچه، همراه با شش دستشویی کوچک آنجا تعبیه شده بود. از این حوضچه، برای شستن لباس و ظروف استفاده می‌شد. بعد از این فضا، توالت‌ها و حمام قرار داشت. فضای اختصاص‌یافته به توالت‌ها حدود 4×9 متر بود که در آن، هشت [[توالت]] ایرانی وجود داشت. حمام از دو قسمت رختکن به ابعاد 2×3 متر و خود حمام به ابعاد 3×6 متر ساخته‌شده بود و در آن، سه دوش نصب‌شده بود. ساختمانی هم در فضای بین قاطع‌ها وجود داشت که به آشپزخانه اختصاص داده‌شده بود، با ابعادی حدود 8×10 متر. (←[[شست و شو وحمام]])


    قاطع‌ها به‌وسیله سیم‌خاردار یا موانع فیزیکی از هم جداشده بودند. دورتادور اردوگاه‌ها با سيم‌‌خاردارهايی به ارتفاع حداقل 3 ‌متر محصور و در پشت سیم‌خاردارها اتاق نگهبانان، کیوسک‌ها و دکل‌های نگهبانی قرار داشت. درهای ورودی اردوگاه‌ها، در ضلع جنوبی قرار داشت و معمولاً شامل سه در گاراژی بود. به‌علت هموار بودن منطقه و نبود دسترسی به شبکة آب شهری، برای ايجاد فشار لازم براي جريان يافتن آب در درون لوله‌ها، از تعدادی منبع استفاده مي‌شد که روی ساختمان سرویس‌های بهداشتی نصب شده بود؛ بدین‌ترتیب كه آب با تانکر به اردوگاه آورده و به درون اين منبع‌ها پمپاژ می‌شد. چون آب ذخيره‌شده در منبع‌ها در معرض جريان هوا قرار داشت، در تابستان‌ها گرم و در زمستان‌ها نیز سرد بود.
    قاطع‌ها به‌وسیله سیم‌خاردار یا موانع فیزیکی از هم جداشده بودند. دورتادور اردوگاه‌ها با سیم‌‌خاردارهایی به ارتفاع حداقل 3 ‌متر محصور و در پشت سیم‌خاردارها اتاق نگهبانان، کیوسک‌ها و دکل‌های نگهبانی قرار داشت. درهای ورودی اردوگاه‌ها، در ضلع جنوبی قرار داشت و معمولاً شامل سه در گاراژی بود. به‌علت هموار بودن منطقه و نبود دسترسی به شبکه آب شهری، برای ایجاد فشار لازم برای جریان یافتن [[آب]] در درون لوله‌ها، از تعدادی منبع استفاده می‌شد که روی ساختمان سرویس‌های بهداشتی نصب شده بود؛ بدین‌ترتیب كه [[آب]] با تانکر به [[اردوگاه]] آورده و به درون این منبع‌ها پمپاژ می‌شد. چون [[آب]] ذخیره‌شده در منبع‌ها در معرض جریان هوا قرار داشت، در تابستان‌ها گرم و در زمستان‌ها نیز سرد بود.


=== گاه‌شمار و تركيب اسرا ===
=== گاه‌شمار و تركیب اسرا ===
    اين اردوگاه در تاریخ 3/1/ 1365 با ورود حدود 180 نفر از اسرای عمليات والفجر 8 راه‌اندازی شد. انتقال اسرای جديد به اين اردوگاه از آن تاريخ شروع شد و تا اوایل زمستان 1366 ادامه داشت و نيز گروه‌های مختلف از نیرو‌هایی که در عملیات والفجر 9 و راهبرد دفاع متحرک ارتش عراق که در مناطق اولان، شرهانی، موسیان، فکه و سومار به اسارت درآمده بودند، به این اردوگاه منتقل شدند.
    این [[اردوگاه]] در تاریخ 3/1/ 1365 با ورود حدود 180 نفر از اسرای عملیات والفجر 8 راه‌اندازی شد. انتقال اسرای جدید به این [[اردوگاه]] از آن تاریخ شروع شد و تا اوایل زمستان 1366 ادامه داشت و نیز گروه‌های مختلف از نیرو‌هایی که در عملیات والفجر 9 و راهبرد دفاع متحرک ارتش عراق که در مناطق اولان، شرهانی، موسیان، فکه و سومار به اسارت درآمده بودند، به این [[اردوگاه]] منتقل شدند.


    این اردوگاه به چهار قاطع تقسیم‌شده بود؛ در قاطع 1، 2 و 3 نیروهای اسیر ارتشی و نیروهای انتظامی و در قاطع 4 نیروهای اسیر سپاه پاسدار، بسیج و افسران ارتش قرار داشتند. آسایشگاه شماره 1 از قاطع 2 را به‌صورت بهداری درنظر گرفته بودند. آسایشگاه‌ها در هر قاطع، به‌طور جداگانه و از 1 تا 8 شماره‌گذاری می‌شد. در هر آسایشگاه حدود 58 نفر اسکان داده‌شده بودند. نمايندگان صليب سرخ جهاني، براي اولین‌بار در 30/7/1365 به این اردوگاه آمدند و اسرای ساکن در آن را ثبت‌نام كردند.
    این [[اردوگاه]] به چهار قاطع تقسیم‌شده بود؛ در قاطع 1، 2 و 3 نیروهای اسیر ارتشی و نیروهای انتظامی و در قاطع 4 نیروهای اسیر سپاه پاسدار، بسیج و افسران ارتش قرار داشتند. آسایشگاه شماره 1 از قاطع 2 را به‌صورت بهداری درنظر گرفته بودند. آسایشگاه‌ها در هر قاطع، به‌طور جداگانه و از 1 تا 8 شماره‌گذاری می‌شد. در هر آسایشگاه حدود 58 نفر اسکان داده‌شده بودند. نمایندگان [[صلیب سرخ]] جهانی، برای اولین‌بار در 30/7/1365 به این [[اردوگاه]] آمدند و اسرای ساکن در آن را ثبت‌نام كردند.


=== قوانين سخت‌گيرانة حاكم بر اردوگاه ===
=== قوانین سخت‌گیرانه حاكم بر اردوگاه ===
حداکثر دو نفر می‌توانستند با هم قدم بزنند و در همان زمان نیز باید سر خود را پایین نگه می‌داشتند. اسرا از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر، حق آمدن به آسایشگاه را نداشتند و باید در حیاط اردوگاه و در زیر تابش شدید نور خورشید قدم می‌زدند. حداکثر زمان آزادباش در طول شبانه‌روز 7 ساعت بود؛ هميشه از كمبود آب و غذا رنج مي‌بردند و از وسايل اولية زندگي نيز محروم بودند. به‌علت شرايط بهداشتي نامناسب، شیوع بیماری‌های مختلف اسرا را رنج می‌داد. انواع شکنجه‌های روحی- روانی نیز هر روز بر مشکلات اسرای این اردوگاه مي‌افزود <ref>جعفری (1395). مصاحبه </ref>.
حداکثر دو نفر می‌توانستند با هم قدم بزنند و در همان زمان نیز باید سر خود را پایین نگه می‌داشتند. اسرا از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر، حق آمدن به آسایشگاه را نداشتند و باید در حیاط [[اردوگاه]] و در زیر تابش شدید نور خورشید قدم می‌زدند. حداکثر زمان آزادباش در طول شبانه‌روز 7 ساعت بود؛ همیشه از كمبود آب و غذا رنج می‌بردند و از وسایل اولیه زندگی نیز محروم بودند. به‌علت شرایط بهداشتی نامناسب، شیوع بیماری‌های مختلف اسرا را رنج می‌داد. انواع شکنجه‌های روحی- روانی نیز هر روز بر مشکلات اسرای این [[اردوگاه]] می‌افزود <ref>جعفری (1395). مصاحبه </ref>.


=== وقايع مهم ===
=== وقایع مهم ===
1. روز قدس: در بیست‌وسه ارديبهشت 1367، در آخرین جمعة ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در اعتراض به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همة اسرای ایرانی با وحدت و همدلی‌اي که داشتند در محوطة اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امريكا و اسرائیل شعار دادند.
'''1. روز قدس:''' در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در اعتراض به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی‌ای که داشتند در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.


2. شب نهم محرم 1367، در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، اسرا محفل عزاداري و سينه‌زني بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، اسرا به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرماندة اردوگاه و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسايشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.<ref>شفیعی، آزاده و مزیدها (1395) . مصاحبه .</ref>  
'''2. شب نهم محرم 1367،''' در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، اسرا محفل عزاداری و سینه‌زنی بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، اسرا به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرمانده [[اردوگاه]] و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسایشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.<ref>شفیعی، آزاده و مزیدها (1395) . مصاحبه .</ref>  


3. سرکوبی عناصر سازمان منافقین: عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حملة غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند<ref>حقانی (1395). مصاحبه.</ref>.
'''3. سرکوبی عناصر سازمان [[منافقین]]:''' عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حمله غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند<ref>حقانی (1395). مصاحبه.</ref>.


4. بیست‌وسوم ارديبهشت 1367، در آخرین جمعة ماه رمضان و روز قدس، اسراي قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همة اسرای ایرانی با وحدت و همدلي در محوطة اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امريكا و اسرائیل شعار دادند.
'''4. بیست‌وسوم اردیبهشت 1367،''' در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، اسرای قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی در محوطه [[اردوگاه]] جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.


5. یکی از اسرا به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در اردوگاه نصب کرد. اسرا روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.  
5. یکی از اسرا به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در [[اردوگاه]] نصب کرد. اسرا روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.  


6. یکی از اسرا به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.
6. یکی از اسرا به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.
خط ۳۷: خط ۳۷:


=== سرانجام اردوگاه ===
=== سرانجام اردوگاه ===
درنهایت، این اردوگاه در تاریخ 2/6/1369 با تبادل و خروج اسرا از کار ویژه اردوگاه خارج شد.
درنهایت، این [[اردوگاه]] در تاریخ 2/6/1369 با تبادل و خروج اسرا از کار ویژه [[اردوگاه]] خارج شد.


=== کتاب شناسی ===
=== کتاب شناسی ===
<references />نویسنده مقاله :سید رضی نبوی چاشمی
<references />نویسنده مقاله :سید رضی نبوی چاشمی

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۷

یکی از اردوگاه‌‌های نگه‌داری اسرای ایرانی در عراق.

مقدمه

رمادی 10، دهمین اردوگاهی بود که ارتش عراق تأسیس کرد و به‌این‌علت و نیز به‌جهت قرار گرفتن در شهر الرمادی، اردوگاه ‌10 رمادی نامیده شد.

وضعیت ظاهری

اردوگاه‌ رمادی 10 از چهار ساختمان مشابه تشکیل‌شده بود. هر ساختمان دارای دوطبقه و ابعادی حدود 5/7×85 متر بود. این ساختمان‌ها به‌صورت غربی- شرقی بود و حیاط هر آسایشگاه، در قسمت جنوب آن قرار داشت. در هر طبقه، چهار آسایشگاه و دو اتاق کوچک وجود داشت؛ بنابراین هر قاطع درمجموع، دارای هشت آسایشگاه و چهار اتاق کوچک بود.

    در کنار هریک از واحدها (قاطع)، یک ساختمان به ابعاد حدوداً 14×14 متر قرار داشت که شامل دستشویی‌ها، حمام و توالت‌ها می‌شد؛ همچنین اتاقی با مساحت حدود 15 مترمربع وجود داشت که معمولاً محل استقرار سربازان عراقی بود و دو اتاق کوچک که به‌مثابه زندان انفرادی مورداستفاده قرار می‌گرفت.

    هنگام ورود به این ساختمان، فضایی حدود 6×8 متر قرار داشت که یک حوضچه، همراه با شش دستشویی کوچک آنجا تعبیه شده بود. از این حوضچه، برای شستن لباس و ظروف استفاده می‌شد. بعد از این فضا، توالت‌ها و حمام قرار داشت. فضای اختصاص‌یافته به توالت‌ها حدود 4×9 متر بود که در آن، هشت توالت ایرانی وجود داشت. حمام از دو قسمت رختکن به ابعاد 2×3 متر و خود حمام به ابعاد 3×6 متر ساخته‌شده بود و در آن، سه دوش نصب‌شده بود. ساختمانی هم در فضای بین قاطع‌ها وجود داشت که به آشپزخانه اختصاص داده‌شده بود، با ابعادی حدود 8×10 متر. (←شست و شو وحمام)

    قاطع‌ها به‌وسیله سیم‌خاردار یا موانع فیزیکی از هم جداشده بودند. دورتادور اردوگاه‌ها با سیم‌‌خاردارهایی به ارتفاع حداقل 3 ‌متر محصور و در پشت سیم‌خاردارها اتاق نگهبانان، کیوسک‌ها و دکل‌های نگهبانی قرار داشت. درهای ورودی اردوگاه‌ها، در ضلع جنوبی قرار داشت و معمولاً شامل سه در گاراژی بود. به‌علت هموار بودن منطقه و نبود دسترسی به شبکه آب شهری، برای ایجاد فشار لازم برای جریان یافتن آب در درون لوله‌ها، از تعدادی منبع استفاده می‌شد که روی ساختمان سرویس‌های بهداشتی نصب شده بود؛ بدین‌ترتیب كه آب با تانکر به اردوگاه آورده و به درون این منبع‌ها پمپاژ می‌شد. چون آب ذخیره‌شده در منبع‌ها در معرض جریان هوا قرار داشت، در تابستان‌ها گرم و در زمستان‌ها نیز سرد بود.

گاه‌شمار و تركیب اسرا

    این اردوگاه در تاریخ 3/1/ 1365 با ورود حدود 180 نفر از اسرای عملیات والفجر 8 راه‌اندازی شد. انتقال اسرای جدید به این اردوگاه از آن تاریخ شروع شد و تا اوایل زمستان 1366 ادامه داشت و نیز گروه‌های مختلف از نیرو‌هایی که در عملیات والفجر 9 و راهبرد دفاع متحرک ارتش عراق که در مناطق اولان، شرهانی، موسیان، فکه و سومار به اسارت درآمده بودند، به این اردوگاه منتقل شدند.

    این اردوگاه به چهار قاطع تقسیم‌شده بود؛ در قاطع 1، 2 و 3 نیروهای اسیر ارتشی و نیروهای انتظامی و در قاطع 4 نیروهای اسیر سپاه پاسدار، بسیج و افسران ارتش قرار داشتند. آسایشگاه شماره 1 از قاطع 2 را به‌صورت بهداری درنظر گرفته بودند. آسایشگاه‌ها در هر قاطع، به‌طور جداگانه و از 1 تا 8 شماره‌گذاری می‌شد. در هر آسایشگاه حدود 58 نفر اسکان داده‌شده بودند. نمایندگان صلیب سرخ جهانی، برای اولین‌بار در 30/7/1365 به این اردوگاه آمدند و اسرای ساکن در آن را ثبت‌نام كردند.

قوانین سخت‌گیرانه حاكم بر اردوگاه

حداکثر دو نفر می‌توانستند با هم قدم بزنند و در همان زمان نیز باید سر خود را پایین نگه می‌داشتند. اسرا از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر، حق آمدن به آسایشگاه را نداشتند و باید در حیاط اردوگاه و در زیر تابش شدید نور خورشید قدم می‌زدند. حداکثر زمان آزادباش در طول شبانه‌روز 7 ساعت بود؛ همیشه از كمبود آب و غذا رنج می‌بردند و از وسایل اولیه زندگی نیز محروم بودند. به‌علت شرایط بهداشتی نامناسب، شیوع بیماری‌های مختلف اسرا را رنج می‌داد. انواع شکنجه‌های روحی- روانی نیز هر روز بر مشکلات اسرای این اردوگاه می‌افزود [۱].

وقایع مهم

1. روز قدس: در بیست‌وسه اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، افراد قاطع 2 در اعتراض به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی‌ای که داشتند در محوطه اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.

2. شب نهم محرم 1367، در قاطع ۴ آسایشگاه شمار ۶، اسرا محفل عزاداری و سینه‌زنی بر پا كردند. در پاسخ به بی‌حرمتی سربازان عراقی، اسرا به سر و سینه ‌زدند و گفتند: «حسین منی و انا من حسین». سایر آسایشگاه‌ها كه صدای سینه زدن و نوحه‌خوانی را شنیدند، با آنها هم‌صدا شدند. فرمانده اردوگاه و سربازانش هم با كابل و باتوم وارد آسایشگاه‌ها شدند و اسرا را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.[۲]

3. سرکوبی عناصر سازمان منافقین: عناصر سازمان فعالیت خود را در قاطع 2 اردوگاه شروع کرده و توانسته بودند تعدادی از اسیران ساده‌لوح را جذب كنند. این کار باعث خشم سایر اسرای مدافع نظام و انقلاب شد. برای جلوگیری از فعالیت منافقین، راه‌های مختلفی ازجمله توصیه، مذاکره، تهدید و غیره را امتحان کردند؛ اما درنهایت تصمیم به تنبیه آنها گرفته شد. در نیمه دوم 1368 طی برنامه‌ای از پیش طراحی‌شده، سردمداران آنها را به سرویس بهداشتی و حمام اردوگاه هدایت كردند و با یک حمله غافل‌گیرانه آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. با سروصدایی که ایجاد شده بود، تعداد زیادی از سربازهای عراقی با کابل و باتوم حمله کردند و منافقین را از مرگ نجات دادند[۳].

4. بیست‌وسوم اردیبهشت 1367، در آخرین جمعه ماه رمضان و روز قدس، اسرای قاطع 2 نسبت به توهین‌ها و مشكلات موجود، دست به اعتراض زدند؛ همه اسرای ایرانی با وحدت و همدلی در محوطه اردوگاه جمع شدند و ضمن ایراد سخنان حماسی، علیه صدام، امریكا و اسرائیل شعار دادند.

5. یکی از اسرا به نام حمید حیدری تصویری از پرچم جمهوری اسلامی و امام خمینی کشید و در اردوگاه نصب کرد. اسرا روز 12 فروردین 1368 جلوی آن رژه رفتند.

6. یکی از اسرا به ‌نام نورعلی برای نظافتِ کف زمین آشپزخانه به‌جای آب، نفت ریخت. این اشتباه موجب آتش‌سوزی و تنبیه این اسیر شد.

7. تاسوعای سال 1367، اسرا مراسم عزاداری به‌ راه انداختند. در آسایشگاه 6 قاطع 4 یوسف کرامت مشغول خواندن ‌نوحه بود. حسام، سرباز بعثی، با دیدن این صحنه شروع به بشکن‌زدن و تمسخر کرد. ابتدا جمع ده‌‌نفره‌ای از اسرا با او درگیر شدند و بعد آسایشگاه 5 و 7 به آنها پیوستند؛ در پایان کل اسرای قاطع 4 با عراقی‌ها درگیر شدند. بعثی‌ها برای آرام‌ کردن جوّ، تعدادی را به زندان انفرادی بردند.

سرانجام اردوگاه

درنهایت، این اردوگاه در تاریخ 2/6/1369 با تبادل و خروج اسرا از کار ویژه اردوگاه خارج شد.

کتاب شناسی

  1. جعفری (1395). مصاحبه
  2. شفیعی، آزاده و مزیدها (1395) . مصاحبه .
  3. حقانی (1395). مصاحبه.

نویسنده مقاله :سید رضی نبوی چاشمی