مراسم مذهبی و ملی در اسارت

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۱ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها)

برگزاری مراسم مذهبی و ملی

یکی از مهم‌ترین کارها برای پر کردن اوقات فراغت و تقویت ایمان اسرا، برگزاری مراسم دعا، ختم قرآن و صلوات بود. با توجه به اینکه اجرای این‌گونه مراسم در اردوگاه ممنوع بود، برای انجام آن باید چند نگهبان بیرون آسایشگاه قرار می‌گرفتند تا مراسم در آرامش انجام می‌شد. بعد از اطمینان از وضعیت، اسرا آرام می‌نشستند و مسئول برنامه، مراحل انجام برنامه را عنوان می‌کرد، همیشه با قرائت قرآن شروع می‌شد و بعد از آن، با سخنرانی در مورد چگونگیِ برخورد اسرا با نیروهای عراقی و جلوگیری از حساسیت آنها نسبت به افراد اردوگاه ادامه پیدا می‌کرد. گروه احکام وظیفه پاسخ‌گویی به سؤالات اخلاقی و شرعی بچه‌های اردوگاه را به‌عهده داشت و گروه خبر، اخبار سیاسی جنگ و داخلی کشور را که از روش‌های مختلف به‌دست می‌آورد، ازطریق مسئول اردوگاه در اختیار اسرا قرار می‌داد. استفاده از رادیو و مطبوعات غیرعراقی ممنوع بود. گروه خبر، که از افراد تحصیل‌کرده و آشنا به زبان‌های خارجی بودند، اخبار خارجی را مخفیانه از رادیو و مطبوعات می‌گرفتند و ترجمه و تفسیر می‌کردند و طی اجرای مراسم، در اختیار اسرا قرار می‌دادند. یک جلد قرآن را جزء‌به‌جزء می‌کردند و به کمک عده‌ای که شغل آنها صحافی بود، هر جزء را با مقوای مواد غذایی و نخ و سوزن صحافی می‌كردند و در مراسم، ختم قرآن می‌گرفتند. با توجه به اینکه به‌جز قرآن، کتاب‌های دیگر ممنوع بود، دعاهای مختلف را كه به حافظه سپرده بودند، در مراسم می‌خواندند[۱].

    مراسم دیگری که اجرا می‌شد، برگزاری عزاداری بستگان اسرا بود. وقتی خبر فوت یکی از اعضای خانواده به‌وسیله نامه می‌رسید، از آسایشگاه‌های دیگر به دیدن صاحب عزا می‌رفتند و برای برگزاری مجلس ختم در آشپزخانه حلوا می‌پختند و خیرات می‌کردند که البته اجرای این برنامه‌ها بستری برای تبادل اطلاعات بین اسرا بود. برگزاری مراسم سال نو و تدارک سفره هفت‌سین هم راهی برای سرگرم شدن اسرا در مدت اسارتشان بود. آنها برای چیدن سفره هفت‌سین از همه امکاناتی که داشتند استفاده می‌کردند تا جایی که در سفره، سیم‌خاردار، سنجاق، سوزن، ساعت، سنگ، سکه می‌گذاشتند و هفتمین سین را هم خود آسایشگاه (سجین به زبان عربی) قرار می‌دادند. قرآن و آینه و شیرینی‌هایی را که با خرما و نان پخته بودند، هم به سفره اضافه می‌کردند.

نیز نگاه کنید به سرگرمی

  1. سالمی‌نژاد، عبدالرضا (1386). شهردار اردوگاه. چ 2. تهران: پیام آزادگان.