مدیریت و رهبری پنهان
مقدمه
در میان تعاریف متعددی كه برای مدیریت ارائه شده است، «هنر هماهنگی كوششهای اعضای یك سازمان یا مجتمع انسانی در استفاده از منابع موجود برای نیل به اهداف تعیینشده» مطابقت زیادی با مدیریت اِعمالشده در دوران اسارت دارد. «در شرایط خاص دوران اسارت، امكان اعمال مدیریت براساس تعاریف كلاسیك و آكادمیك وجود نداشت. آنچه وجود داشت، مبتنیبر روابط انسانی و چهرهبهچهره بود و اكمل آن در آموزههای دینی، الفت و اخوت دینی بود.» [۱].رهبری فرایندی است از ارتباط میان گروهی از افراد كه طی آن، شخص میكوشد دیگران را بهسمت هدف مشخصی سوق دهد.در اکثر اردوگاههای اسیران ایرانی در عراق، ادارة امور داخلی اردوگاه در دو سطح كاملاً متفاوت اعمال میشد: مدیریت آشکار و مدیریت پنهان.
مدیریت و رهبری آشكار
مدیریت آشکار بهوسیله افراد اردوگاه و ترجیحاً از فرماندهان سپاه یا بسیج یا از نظامیان باتجربة ارتشی انتخاب، و سپس برای هماهنگی و ارتباط با عراقیها و اجرای مجموعهای از قوانین و مقررات اردوگاه معرفی میشدند که البته بهعلت آنکه افسران و فرماندهان نظامی در بدو اسارت شناسایی و در اردوگاههای خاصی به نام اردوگاه افسران نگهداری میشدند، دسترسی به آنها برای انتخاب امکان نداشت. در اردوگاههای ثبتشدة صلیب سرخ ، فرماندة آشکار یک معاون داشت و زیرمجموعه مدیریتی او شامل مسئول انتظامات اردوگاه، مسئولان آسایشگاهها، مسئول ورزش اردوگاه، بیمارستان، کتابخانه، آشپزخانه، خیاطخانه، و شهرداری اردوگاه بودند. هر اردوگاه به تناسب وسعت دارای دوازده تا چهارده آسایشگاه بود. تعداد نفرات هر آسایشگاه بین یکصد تا یکصدوده نفر و فضای موجود برای هر نفر از هفتادوسه سانتیمتر تجاوز نمیکرد. هر آسایشگاه یک نفر مسئول داشت که او نیز، یک معاون داشت و زیرمجموعة آن شامل مسئول نظافت، مسئول ورزش، مسئول سرود و مسئول تئاتر بودند.وظیفة مسئول آسایشگاه، ضمن نظارت بر امور جاری و روزمرة آسایشگاه، هماهنگی و ابلاغ دستورالعملهای فرماندهی اردوگاه و شرکت در جلسات تصمیمگیری کلان اردوگاه، با رهبری آشکار و پنهان بود.
مسئول انتظامات، که در اصل مسئول اطلاعات و امنیت اردوگاه بود، چهارده نفر نیرو داشت که هریک نشانة مسئول انتظامات را بر بازو داشتند و مسئول برقراری نظم و انضباط در اردوگاه بودند. با شروع هر روز، یکی از آنها به بیمارستان برای هدایت مریضها، یکی به آشپزخانه برای تقسیم غذا و جیرة نان میرفت و بقیة آنها به گشتزنی در اردوگاه مشغول بودند که البته این وظایف آشکار آنها بود، ولی وظایف پنهان آنها شامل تأمین امنیت و مراقبت در هنگام گوش دادن به رادیو و گرفتن اخبار برای افراد اردوگاه بود، که بهخاطر مسائل امنیتی هر روز در مکان خاصی انجام میشد. مراقبت و کنترل تعداد سربازان گشتی عراقی برای جلوگیری از غافلگیری و تفتیشهای ناگهانی (بهخاطر آنکه با افزایش سربازان امکان تفتیشهای ناگهانی نیز افزایش مییافت)، مراقبت و کمک به نگهبان هر آسایشگاه برای برقراری کلاس ورزشهای رزمی و سایر کلاسهای درسی که بهطور منظم از صبح تا پایان مدت هواخوری بیرون آسایشگاه در اردوگاه برقرار میشد؛ ازنظر عراقیها، برگزاری هر نوع ورزش رزمی و هر کلاس درسی در اردوگاه ممنوع بود. کلاسهای درسی و مذهبی بهوسیله افراد تحصیلکردة دانشگاهی و حوزوی و کلاسهای رزمی بهوسیله مربیان ورزش اداره میشد. مراقبت از افراد اردوگاه در برقراری ارتباط با سربازان عراقی برای پیشگیری از افشای اطلاعات سرّی اردوگاه و مراقبت و سرکشی به مکانهای خاص و خلوت مانند حمامها و توالتها... این نیروها که بهنوعی مورد اطمینان عراقیها بودند، در مواقع کمک به عراقیها برای نظافت آسایشگاههای آنها در خارج از محوطه اردوگاه از هیچ فرصتی جهت دستیابی به وسایل موردنیاز اردوگاه مثل کاغذ و خودکار و بهخصوص باتری برای رادیو دریغ نمیکردند.
مسئول ورزش اردوگاه هماهنگکننده و تنظیمکنندة زمان استفاده از زمین فوتبال و والیبال و میز پینگپنگ بهصورت مساوی بین آسایشگاهها بود که این مسئولیت آشکار، و مسئولیت پنهان او انتخاب مربیان آزموده در رشتههای رزمی مانند کونگفو، بوکس، کیکبوکسینگ، کشتی و جودو، و همچنین انتخاب ورزشکاران برتر برای شرکت در مسابقات اردوگاهی و اجرای مراسم در جشنهای ملی بود، که مسئولان ورزش هر آسایشگاه زیر نظر و با هماهنگی و برنامهریزی آموزشی مسئول ورزش اردوگاه فعالیت میکردند.مسئول آشپزخانه که شش نفر آشپز، و هر روز ده نفر از یکی از آسایشگاهها بهعنوان بیگاری با آنها همکاری میکردند. بیمارستان چهار تخت داشت و مقدار کمی داروهای مسکّن که بهوسیله یک پزشکیار ایرانی و یک کمکپزشکیار اداره میشد. خیاطخانه یک چرخ خیاطی داشت و یک نفر هم در آنجا مشغول بهکار بود.کتابخانه یک نفر مسئول داشت و کتابهایی را که صلیب سرخ به اردوگاه میآورد، در آنجا نگهداری و سپس بهطور مساوی بین آسایشگاهها تقسیم میشد.
شهرداری اردوگاه چهار نفر نیرو داشت و مسئول نظارت بر نظافت اردوگاه بودند و خود نیز به آنها کمک میکردند. کلیة افراد اردوگاه براساس اصل برادری و گاهاً شرعی موظف به اطاعت از دستورات مسئولان اردوگاه بودند.
مدیریت و رهبری پنهان
مدیریت پنهان اردوگاه از چند نفر افراد شاخص كه غالباً روحانی یا نظامی بودند در قالب شورای رهبری یا یك نفر شکل میگرفت که نه تنها مدیریت آشکار و تمام زیرمجموعة آن بلکه كلّ اسرای جنگ براساس اصل برادری و شرعاً موظف به اطاعت از دستورهای رهبری پنهان بودند. فعالیتهای عادی رهبری پنهان اردوگاه را میتوان به موارد زیر تقسیم كرد:
1. برگزاری جلسات منظم با مدیریت آشکار، مسئولان آسایشگاهها، مسئولان گروهای فرهنگی اردوگاه و آسایشگاهها برای بررسی گزارشها و تصمیمگیری جامع و آیندهنگری؛
2. دیدار با افراد اردوگاه با قرار قبلی و پاسخ به سؤالات شرعی و شنیدن نقطهنظرات آنها.
جلسات اضطراری رهبری پنهان در موارد زیر تشكیل میشد:
1. جاسوسی در اردوگاه ، که با لو رفتن اشخاص خاص در اردوگاه شروع میشد؛
2. به خطر افتادن امنیت رادیو که با تفتیشهای پیدرپی و شبانه و زمزمة عراقیها در رابطه با وجود رادیو در اردوگاه معلوم میشد؛
3. آوردن اسیر جدید به اردوگاه و ترس از نفوذی بودن آنها که تا شناسایی کامل و تخلیة اطلاعاتی آنها، کلیة فعالیتهای اردوگاه تعلیق میشد؛
4. حملة رزمندگان و پیشروی آنها در جبهههای جنگ که با واکنشهای عراقیها و فشار بر اسرا همراه بود؛
5. دعوت از سخنرانان معاند که اکثراً از سران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند؛
6. درگیری قومی در اردوگاه که با نزاع فردی شروع میشد و سپس دامنة آن گسترش مییافت؛
7. درخواست غیرقانونی عراقیها برای مصاحبه رادیویی و تلویزیونی با اسرا؛
8. تعیین جانشین برای رهبری پنهان که با احساس خطر در رابطه با امکان تبعید رهبری همراه بود.
از بارزترین رهبران اردوگاه میتوان حاجآقا ابوترابیفرد (← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر)نام برد. ایشان با توجه به لو رفتن شخصیت واقعیشان در یکی از سلولهای سازمان اطلاعات و امنیت عراق و تحمل شکنجههای فراوان، یکی از شجاعترین و هوشمندترین افراد در تصمیمگیریهای سریع و قاطع بودند؛ بهطوریکه نه تنها قاطبة اسرا بلکه نمایندگان صلیب سرخ نیز به این امر اذعان میکردند. ایشان مدیر و مدبر بودند بهطوریکه اردوگاهها را با استفاده از افراد تحصیلکردة دانشگاهی و آمادگی جسمی اسرا را با کمک مربیان ورزشی آزموده برای وضعیتهای بحرانی آماده کرده بودند. (← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر)
- ↑ احد طجری ،علی محمد (1395). مصاحبه ، مورخ 2 اسفند 1395.