امکانات اردوگاه الانبار
مقدمه
شهر رمادی، که در 110 کیلومتری غرب بغداد کنار رود فرات قرار دارد، محل قرار گرفتن چند اردوگاه اسرای ایرانی بود. یکی از این اردوگاهها، اردوگاه سوم معروف به «عنبر» بودو محل نگهداری اسیران جنگی بود.
اماکن مهم اردوگاه
آشپزخانه
از ساختمانی که در وسط اردوگاه قرار داشت، بهعنوان آشپزخانه استفاده میشد. تا چند ماه اول تأسیس اردوگاه عنبر( ←اردوگاه عنبر(اردوگاه 8)، نیروهای عراقی آشپزی میکردند، اما با توجه به کیفیت بد غذاها و بنا به درخواست اسرا، نیروهای عراقی اجازه دادند تا خود اسرا آشپزی كنند. همه آشپزها، که از یک بند هم نبودند، نیمساعت قبل از آمار صبح برای تهیه صبحانه از آسایشگاه خارج میشدند تا بعد از صبحانه ناهار را طبخ کنند و ظهرها، هنگام داخلباش مشغول پختن شام بودند. تا مدتی از لاستیک و چوب جعبهمهمات بهعنوان سوخت برای پختن غذا استفاده میشد که بهعلت دود زیاد ناشی از سوختن و اعتراض اسرای ایرانی، صلیب سرخ عراقیها را راضی کرده بود تا نفت در اختیار آشپزخانه قرار دهند.
درمانگاه (مَستوصف)
دراردوگاه عنبر (←اردوگاه عنبر(اردوگاه 8) یکی از آسایشگاهها به درمانگاه اختصاص یافته بود. چند تن از پزشکان ایرانی نیز، که به اسارت درآمده بودند، در درمانگاه زندگی میکردند و به معالجه سایر اسرا میپرداختند. دکتر مجید جلالوند از پزشکان ارتش جمهوری اسلامی، که در این اردوگاه اسیر بود، علیرغم تمام محدودیتها، با همه توان و دلسوزی بسیار خدمات شایانی به اسرا ارائه کرد. از دیگر پزشکان ایرانی میتوان به دکتر پاکنژاد، دکتر خالقی و دکتر ارشاد اشاره كرد. البته این درمانگاه فاقد هرگونه امکانات اولیه پزشکی مانند کپسول اکسیژن، آمپولهای مسکن و... بود و بههمینعلت اسرای بیمار، همیشه درد زیادی را تحمل میکردند. بهجز بیماران قطع نخاعی، که در 1364 مبادله شدند، دیگر بستریشدهها با تلاش بسیار پزشکان ایرانی در مدت کوتاهی بهبود مییافتند و به آسایشگاه بازمیگشتند. پزشکی عراقی هفتهای دو روز به اردوگاه میآمد و از هر آسایشگاه یک نفر را ویزیت میکرد؛ البته او پزشک عمومی بود و در مورد بیماریهای تخصصی کار چندانی انجام نمیداد.
داروخانه (صیدلیه)
داخل اردوگاه اتاقی به نام صیدلیه (داروخانه) وجود داشت و روزهایی که پزشک عراقی داخل اردوگاه به ویزیت بیماران مشغول بود، داروخانه به تحویل دارو به بیماران میپرداخت. البته بیشتر داروهای این داروخانه کوچک شامل مسکن و آنتیبیوتیکها میشد كه مقدار آن نیز بسیار کم بود.
حانوت (دکان)
براساس کنوانسیون ژنو، که سالهای بعد از جنگ جهانی دوم در حمایت از اسرای جنگی تدوین شده بود، کشور نگهدارنده اسرا میبایست هر ماه مبلغی بهعنوان حقوق به اسرا پرداخت كند و با ایجاد فروشگاه در اردوگاهها، اسرا علاوهبر دریافت سهمیههای قانونی و رایگان (تغذیه و پوشاك و...) قادر به خرید و تهیه برخی دیگر از مایحتاج خود باشند. حقوق اسرای ایرانی در سالهای جنگ 1.5 دینار معادل حدود 40 تومان ایرانی بود. این پول شامل 30 برگ 50 فلوسی بود که بهصورت برگههای رنگی و چاپی، در اختیار اسرای ایرانی قرار میگرفت تا بتوانند از حانوت برای خود اقلامی تهیه كنند. حانوت یا دکان مغازهای بود در یک اتاق که مسئول عراقی آن هفتهای یکبار اجناسی را به آنجا میآورد تا به اسرای ایرانی بفروشد. این اجناس شامل مسواک، شیر خشک، نخ، سوزن، خمیر دندان و... بود. (← مقرری ماهانه اسرا).
زندان انفرادی
ازجمله مکانهای مشترک در اردوگاه عنبر(←اردوگاه عنبر(اردوگاه 8)، زندان انفرادی به مساحت هشت مترمربع بود که در سمت شرقی پشت بند 3 قرار داشت و برقراری ارتباط با زندانی در آن اکیداً ممنوع بود. معمولاً تخلفاتی که باعث به زندان رفتن اسرا میشد، عبارت بودند از: برپایی نماز جماعت، اجرای سرود، خواندن دعا، برگزاری کلاسهای آموزشی، اجتماع بیش از سه نفر، داشتن خودکار و کاغذ، نوشتن مضامینی در نامههای رسیده از ایران که ازنظر عراقیها مشکوک بود و... . (← زندان انفرادی)
سعید نجار