خاطرات خود نگاشت

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۵ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها)

خاطرات خودنگاشت اسرا، اسنادی تاریخی و ارزشمند برای شناخت این بعد غیرانسانی جنگ می ­باشد .شکنجه ­هایی چون ضرب‌و شتم شدید با انواع وسایل سخت، اعمال محدودیت ­های دارویی برای اسرای بیمار و عدم توجه به بهداشت اردوگاه­ ها و همچنین ایجاد محدویت درانجام مناسک مذهبی و سعی در آلوده کردن اسرا به مسائل مبتذل از جمله مواردی است که می ­توان به آن توجه داشت.[۱]

مفاهیم

خاطرات خودنگاشت،کارنامه ­ای است که به قلم خود فرد درباره جنبه‌های بیرونی و درونی زندگی‌اش که شامل محیط اجتماعی، اعمال، رفتار، ذهنیات، اندیشه‌ها و نفسانیات فرد است، نگاشته می‌شود. این نوع نوشته­ های تاریخی-ادبی قابلیت انعکاس مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ادبی یک دوره خاص را دارد.

سیر تحول

تاریخ ایران از اواسط عصر ناصری، تحت تاثیر جریانات نوین شاهد شکل ­گیری این سبک نوشتاری است که به موازات دوره ­های مختلف دارای تحول کمی و کیفی مختلفی است؛ چنان‌که می ­توان ادعا کرد در رویدادهای بحرانی به مانند انقلاب و جنگ، گسترش آن در دو بعد ذکرشده را شاهدیم. انقلاب مشروطه، تغییر رژیم قاجار به پهلوی، انقلاب اسلامی و جنگ هشت‌ساله عراق با ایران از نمونه­ هایی است که به خوبی این ادعا را ثابت می­ کند که بخش مهمی از طبقات گوناگون مردم در سال ­های رویداد و بعد از آن سعی در انعکاس وقایع در خاطرات خودنگاشت خویش دارند.[۱]

خاطرات خود نگاشت اسرا

از این دست است خاطرات اسرای جنگ هشت‌ساله به ­عنوان  یکی از نزدیک­ترین مثال­ها به مسئلۀ ذکرشده که می­ توان به روشنی آنها را روایتی بازنمایی‌شده از رویدادهای زمان جنگ به‌ویژه در اردوگاه­ های عراق، جهت شناخت جبه ه­ای دیگر از جنگ دانست.این خاطرات، از همان آغازین ماه ­های بعد از آزادی اسرا تا به امروز جریان ثبت و انتشار آن­ها تداوم دارد و اگر به درستی شناخته شوند، مورد بررسی و راستی‌آزمایی اسنادی قرار گیرند، بدون شک نقش مهمی در شناخت تحولات مرتبط با جنگ، به‌خصوص در شناسایی عملکرد دشمن دارند؛ عملکردی که تماما در دایره خشونت می ­تواند گنجانده شود.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ حسنی فر، عبد الرحمن؛ ملای توانی، علیرضا و نجار، سعید(1401). "بازنمایی خشونت نظامیان عراقی در خاطره نگاشته های اسرای ایرانی جنگ/دفاع مقدس". تاریخ نگری و تاریخ نگاری،32(29)،55-79،

سعید نجار