بررسی حقوق اسرای جنگی در حقوق بین الملل
بررسی حقوق اسرای جنگی در حقوق بین الملل[۱]
انسان موجودی است جمعگرا و آمیخته از خواستهها، علایق و غرایز که این خواستهها و برتریجوییها به طور قهری باعث تصادم و تقابل یا به عبارتی به جنگ منتهی میشود که این جنگها تبعاتی از جمله اسیر شدن تعدادی از نیروهای متخاصم به دست طرف دیگر دارد. انسانهایی که به این سرنوشت دچار شده یا میشوند بنا به تجربیات بشر از جنگهای گذشته، حقوقی برای آنان در نظر گرفته شده که حقوق زندانیان جنگی نامیده میشود. در عصر حاضر تحولی عمیق در مفهوم حاکمیت و مداخله دولتها در امور داخلی حادث شده که مسئله زندانیان جنگی نیز از این امر مستثنی نمانده به طوری که یک سلسله قوانین، مقررات و کنوانسیونهای الزام آور بینالمللی تنظیم گردیده که دولتها بالاجبار باید از آن تبعیت نمایند در غیر این صورت با واکنش جامعه جهانی مواجه میگردند. هرچند در عمل اجرای قوانین پیش گفته جامعه بشری به دلیل عدم داشتن ضمانت اجرایی کافی و همچنین همکاری نکردن برخی دولتها تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. اسیران جنگی با توجه به قوانین و کنوانسیونهای اشاره شده از حمایت کشور حامی، کمیته بینالمللی صلیب سرخ، نماینده معتمد اسیران و سازمانهای بینالمللی انسانی وبشر دوستانه برخوردار میباشد که این چهار عامل بابهرهگیری از قوانین،کنوانسیونها وحمایتهای دیوان کیفری بینالمللی و صلیب سرخ جهانی نسبت به ایفاد حقوق اسیران جنگی اعم از زمان اسارت، زمان آزادی و حتی پس از آزادی اقدام مینمایند. قرن نوزدهم را میتوان قرن تحول در امور حمایت از حقوق انسانها به ویژه اسیران جنگی برشمرد. در واقع این قرن را می توان به مثابه خورشیدی گرم در زمستان سرد بشر در این زمینه توصیف نمود هر چند که این خورشید بدلایل گوناگون در پس ابرهای تیره و تار محصور و پنهان می ماند.[۱]
منابع
- ↑ پشمی،عزیز.دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده حقوق