اسارت و خانواده

از ویکی آزادگان

بر کسی پوشیده نیست که اسیران ایرانی در اسارتگاه‌های عراق، در واقع ایثارگرانی هستند که در جریان حراست از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی، با صدمات روحی و جسمی مختلفی روبرو شده‌اند. این صدمات می‌تواند در روند زندگی فردی و اجتماعی آن‌ها در خانواده تأثیرگذار باشد و حتی در مواردی، در جریان ارتباطات خانوادگی نیز خلل ایجاد کند. از آنجا که پدر، رکن مهم و نقش‌آفرین در خانه است، این موضوع در جریان روابط عاطفی با همسر و تربیت فرزندان بیشتر نمایان می‌شود.

اسیران جنگی پس از آزادی، علاوه بر مشکلات بین‌فردی، با چالش‌های متعددی در برقراری روابط صمیمی با دیگران، به‌ویژه خانواده، مواجه می‌شوند. گرفتار شدن در دست دشمن به شکل اسیر و سلب آزادی، همراه با زندگی پرتنش و مبهم برای مدتی نامعلوم، پرفشارترین و رنج‌آورترین دوران زندگی یک رزمنده در اسارت محسوب می‌شود. در این دوران، اسیر آزادی خود را از دست‌رفته می‌بیند و خود را در چنگال دشمن گرفتار می‌یابد، بدون آنکه راه گریزی داشته باشد. در ابتدای اسارت، دل کندن از تعلقات فردی مانند جدایی از خانواده، دوستان و وطن، و همچنین عدم اطلاع از آینده و نحوه برخورد دشمن، فشار روانی فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند که تأثیرات آن تا مدتها باقی می‌ماند. البته هرچه اسیران خودساخته‌تر باشند و با توکل بر خدا و تکیه بر آرمان‌های اسلامی و انقلابی، بهتر می‌توانند این مشکلات را پشت سر بگذارند.

مراحل اصلی دوران اسارت شامل آغاز اسارت، طول دوران اسارت و مرحله پس از آزادی است که هرکدام مشکلات خاص خود را در ارتباط با خانواده ایجاد می‌کنند. خانواده‌ها در جریان جنگ، عزیزان خود را از دست می‌دهند، در مواردی بی‌حرمتی به اعضای خانواده حتی در مقابل چشم‌شان صورت می‌گیرد، و اساس زندگی خانوادگی‌شان به دلیل اسارت همسران از هم می‌گسلد. گاهی فرزندان والدین خود را از دست می‌دهند، و زمانی که پدران به اسارت می‌روند و با بدترین شرایط در اردوگاه‌ها روبرو می‌شوند، تأثیر این برخوردها در دوران پس از اسارت با آن‌ها همراه خواهد بود. در این دوران، خانواده‌ها نقش بسیار مهمی در کاهش آلام ناشی از اسارت برای اسیران دارند. آن‌ها با رفتارهای مناسب و در صورت نیاز، کمک گرفتن از درمانگران، می‌توانند این دوره حساس را به‌خوبی مدیریت کنند تا اسیران به شرایط عادی زندگی بازگردند.

این دوره حساس بسته به شرایط دوران اسارت، طول مدت آن، میزان موفقیت اسیر در مدیریت مشکلات ناشی از اسارت، و همچنین میزان همکاری خانواده، می‌تواند کوتاه‌مدت، میان‌مدت یا حتی طولانی‌مدت باشد. خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه به ثبات آن وابسته است. روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط سالم بین اعضای خانواده شکل می‌گیرد. بنابراین، هرچه روابط درون خانواده مناسب‌تر و صمیمی‌تر باشد، خانواده از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود.

امروزه خانواده‌ها، نقش‌ها و مسائل آن‌ها، روابط درونی و بیرونی و استحکام پیوندهای عاطفی در آن، دستخوش دگرگونی‌ها و تحولات بسیاری شده‌اند. به‌گونه‌ای که خانواده بیشتر تحت تأثیر تحولات فناوری دیجیتال و روابط خانواده هسته‌ای قرار گرفته است. در این شرایط، پدر و مادر جایگاه سنتی خود را از دست داده‌اند و هرکدام تحت تأثیر تحولات ناخواسته‌ای قرار گرفته‌اند که شرایط اجتماعی روز برای آن‌ها تعیین‌کننده شده است.

در شرایطی که انتظار می‌رود هر خانواده خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت‌ها و ارزش‌های والای انسانی و اخلاقی باشد، اسیران بازگشته از دوران اسارت، ارزش‌های اخلاقی و معنوی را با خود به خانواده می‌آورند. اما می‌بینند که این ارزش‌ها تحت تأثیر تحولات روز جامعه قرار گرفته و تفاوت‌های ناخواسته‌ای ایجاد شده است که کنار آمدن با آن‌ها برای اسیران دشوار است. در اینجا نقش خانواده بسیار مهم است. اگر همسر، فرزندان، پدران و مادران آن‌ها موقعیت جدید را به‌خوبی درک کنند، می‌توانند به مرور زمان شرایط را برای پذیرش واقعیت‌های تغییرکرده فراهم نمایند.

اگر بخواهیم خانواده را با توجه به عوامل ژرف مؤثر بر آن از بعد تاریخی و در مقیاسی جهانی مورد مطالعه قرار دهیم، به اشکال و گونه‌های مختلفی از آن دست می‌یابیم که هرکدام پیچیدگی خاص خود را دارد. باید ملاک‌ها و ضوابطی مانند مورفولوژی، اکولوژی، ساختار و سازمان خانواده، نقش‌ها، ارزش‌ها، روحیه و رفتار (در سطح فردی و جمعی) و... را مدنظر قرار داد. همچنین تغییرات تاریخی کوتاه‌مدت (مانند جنگ، انقلاب و حوادث) و درازمدت (مانند تحول نظام صنعتی و دگرگونی در نوع تمدن) و اثرات ساختاری و تعادلی مؤثر بر آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. خانواده، این واحد به‌ظاهر کوچک انسانی، نه‌تنها از نظر شکل ظاهری بازتاب‌دهنده بخشی از بنیان‌های روابط اجتماعی است، بلکه در فرآیند تأثیرات ژرف فرهنگ، جامعه، تاریخ و کیفیت رشد و تحول آن قرار دارد.

مشکلاتی که پس از آزادی اسیر با او همراه است، خواه‌ناخواه خانواده او را نیز درگیر می‌کند. در یک خانواده، رفتار اجتماعی اعضا چه در درون و چه در بیرون خانواده اهمیت دارد و بر شخصیت افراد تأثیر می‌گذارد. حال در خانواده‌ای که فردی با تجربه سختی‌های دوران اسارت و زندگی در شرایط بسته حضور دارد، همسویی و همراهی اعضای خانواده با اسیر، بیش از هر چیز دیگری در دوران پس از آزادی اهمیت و حساسیت پیدا می‌کند. زیرا پدر خانواده دو نوع رابطه دارد: رابطه با فرزندان و رابطه با همسر. به عبارت دیگر، او نقش مدیر خانواده را ایفا می‌کند. نوع رابطه او با همسر و فرزندان بر روابط و رفتار اجتماعی آن‌ها تأثیر بسزایی دارد.

مسأله ارتباط عاطفی با همسر و فرزندان و احیاناً پدران و مادران، از موضوعات مهمی است که در بین خانواده‌های اسیران نمود بیشتری دارد. ممکن است نوعی عدم درک متقابل یا رنجش‌های رفتاری ایجاد شود که در شرایط بحرانی، اگر مدیریت نشود، به احساس محرومیت، ناکامی، ناامنی، ناراحتی شدید، اختلافات و حتی از هم پاشیدگی خانواده بینجامد. سازش و همفکری همسر و فرزندان، و برقراری روابط میان‌فردی در خانواده و اجتماع، از عوامل اصلی کمک‌کننده به اسیران برای بازگشت به زندگی اجتماعی پس از اسارت است. حتی تجربه‌های مثبت اسارت مانند قناعت و پایداری در برابر سختی‌ها می‌تواند به خانواده منتقل شود.

پدر سال‌ها از خانواده و فرزندان دور بوده و در محیطی نامأنوس با شرایط کاملاً متفاوت زندگی کرده است. علاوه بر مشکلات زندگی در اردوگاه‌ها و محرومیت‌های دوران اسارت، او از بسیاری از تغییرات و تحولات بی‌اطلاع بوده است. از سوی دیگر، فرزندان در غیاب پدر، مسائل و مشکلاتی را تحمل کرده‌اند که بر روحیه آن‌ها تأثیر گذاشته است (در برخی موارد، پدر خانواده بیش از ۵ یا ۶ سال در اسارت بوده است). از نظر ارزش‌هایی که در تکامل شخصیت آن‌ها مؤثر بوده، با پدر فاصله گرفته‌اند و شاید نقش همسالان یا رسانه‌های گروهی پررنگ‌تر شده باشد. حال پس از بازگشت پدر به خانواده، برقراری ارتباط با فرزندان، به‌ویژه در سال‌های اول آزادی، دشوار می‌شود. تضادهایی در طرز تفکر، سبک زندگی، ارزش‌ها و اهداف به وجود می‌آید.

ارتباطات سرد خانوادگی، فاصله بین اعضا را افزایش می‌دهد و احساس تعلق را کاهش می‌دهد. درجه سازگاری بین اعضای خانواده از طریق مرزهای روشن بین‌فردی تعیین می‌شود که نه خیلی نزدیک است و نه خیلی دور. عملکرد مؤثر خانواده در سازگاری با شرایط جدید می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد.

وضعیت اقتصادی خانواده نیز از دیگر عوامل مؤثر بر استحکام روابط اسیران با خانواده است. زمانی که پدر در خانواده حضور نداشته (دوران اسارت)، مشکلات اقتصادی به شکلی نمایان می‌شود و پس از آزادی نیز به شکل دیگری خود را نشان می‌دهد، چرا که پدر فرصت‌های کسب درآمد در دوران اسارت را از دست داده است. بنابراین، کمک‌های قانونی برای جبران عقب‌افتادگی‌های دوران اسارت به‌شکل معقول و منطقی می‌تواند راهگشا باشد. این کمک‌ها می‌توانند به اسیران کمک کنند تا هرچه سریع‌تر مانند دیگران به کار و فعالیت بپردازند و خانواده نیز از این طریق بتواند نیازهای اقتصادی خود را برطرف کند.

توجه به فرزندان در خانواده و مدرسه نیز موضوع دیگری است که در انسجام خانواده نقش دارد. توجه مشاوران مدرسه به وضعیت روحی و تحصیلی فرزندان آزاده از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، برنامه‌های فرهنگی و فراغتی و کارگاه‌های آموزشی می‌توانند توانایی روحی و فکری این فرزندان را افزایش داده و امر تحصیل را برای آن‌ها آسان‌تر کند.

متأسفانه تعداد معدودی از آزادگان و جانبازان به دلیل مصرف داروها یا مواد مخدر معتاد شده‌اند. این مسأله بر روابط خانوادگی آن‌ها تأثیر گذاشته و به مشکلات خانوادگی دامن زده است. این موضوع می‌تواند ناشی از عدم درمان مشکلات روحی مانند افسردگی، پایین بودن سطح آگاهی فرد یا دیگر عوامل باشد.

نتیجه

اسارت تمام جنبه‌های زندگی اسیر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و زندگی افرادی که این دوران را پشت سر گذاشته‌اند، کاملاً متفاوت است. طرز تفکر، علایق، سبک زندگی، وضعیت روحی و جسمی و... آن‌ها دگرگون شده و در مواردی، پذیرش این افراد توسط خانواده دشوار است.

آزادگان و خانواده‌هایشان بیشترین آسیب را از جنگ دیده‌اند. به بیان دیگر، گاهی خانواده‌ها حتی بیش از خود آزادگان آسیب دیده‌اند (به‌ویژه فرزندان). برخی از اسیران پس از آزادی از مشکلات رفتاری، عدم توانایی در ابراز احساسات، ناتوانی در تطبیق با جامعه، ناامیدی و... رنج می‌برند. آستانه تحمل آن‌ها پایین است و پس از آزادی با چالش‌های فراوانی روبرو می‌شوند. در این شرایط، اگر همکاری و همدلی اعضای خانواده شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و فرزندان نباشد، آن‌ها نمی‌توانند دوران گذار از زندگی در اسارتگاه‌های عراق به زندگی عادی و موفق در جامعه را پشت سر بگذارند.

در این میان، اکثریت اسیران سرفراز پس از بازگشت به میهن، در سطوح مختلف دانشگاهی و فعالیت‌های اقتصادی موفق عمل کرده‌اند و نشان داده‌اند که دارای تجربیات ارزشمندی هستند. امروزه می‌توان از این تجربیات در عرصه‌های مختلف، از جمله تقویت ارزش‌های فرهنگی، انتقال ارزش‌ها به نسل جدید و ترویج فرهنگ مقاومت، بهره برد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. باقری، آیدین؛ آهنگران، مهدی(1396). جنگ، اسارت، خانواده، تهران: پیام آزادگان،

حسن بهشتی‌پور