ورزش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:


== توصیف و تبیین [[انواع ورزش در اسارت]] ==
== توصیف و تبیین [[انواع ورزش در اسارت]] ==
متناسب با شرایط اردوگاه‌های [[صلیب سرخ]] دیده یا ندیده (غیر ثبت‌نام‌شده) وضعیت ورزش در اردوگاه‌ها متفاوت بود. اما می‌توان به‌طورکلی انواع [[ورزش]] را به‌ترتیب ذیل دسته‌بندی کرد: [[ورزش]] ابتدا با پیاده‌روی در حیاط [[اردوگاه]] و طناب‌کشی شبانه در آسایشگاه‌ها آغاز شد. ورزش‌هایی مانند والیبال،‌ فوتبال، بسكتبال و پینگ‌پُنگ به‌مرور با تأمین [[امکانات]] و انسجام داخلی بین اسرا شکل گرفت؛ برای مثال، زمانی‌كه سوت آزادی یا همان هواخوری را می‌زدند، بازی می‌كردیم. هر تیمی می‌آمد، نیم ساعت بازی می‌كرد و می‌رفت و بعد تیم دیگر می‌آمد. بازی پینگ‌پنگ، اوایل كه میز كم بود، بیست دقیقه یا یك‌ربع بیشتر طول نمی‌كشید، ولی بعدها‌ به نیم ساعت افزایش یافت. در طی ماه، برنده‌ها دوباره با هم بازی می‌كردند. رشته‌های رزمی ‌کنگ‌فو، کاراته، تکواندو، كه بیشتر از همه طرفدار داشت، معمولاً زیر نظر مربیانی از خود اسرا و در داخل آسایشگاه‌ها به‌طور مخفیانه انجام می‌شد.(←[[انواع ورزش در اسارت]])
متناسب با شرایط اردوگاه‌های [[صلیب سرخ]] دیده یا ندیده (غیر ثبت‌نام‌شده) وضعیت ورزش در اردوگاه‌ها متفاوت بود. اما می‌توان به‌طورکلی انواع [[ورزش]] را به‌ترتیب ذیل دسته‌بندی کرد: [[ورزش]] ابتدا با پیاده‌روی در حیاط [[اردوگاه]] و طناب‌کشی شبانه در آسایشگاه‌ها آغاز شد. ورزش‌هایی مانند والیبال،‌ فوتبال، بسكتبال و پینگ‌پُنگ به‌مرور با تأمین [[امکانات]] و انسجام داخلی بین اسرا شکل گرفت؛ برای مثال، زمانی‌كه سوت آزادی یا همان هواخوری را می‌زدند، بازی می‌كردیم. هر تیمی می‌آمد، نیم ساعت بازی می‌كرد و می‌رفت و بعد تیم دیگر می‌آمد. بازی پینگ‌پنگ، اوایل كه میز كم بود، بیست دقیقه یا یك‌ربع بیشتر طول نمی‌كشید، ولی بعدها‌ به نیم ساعت افزایش یافت. در طی ماه، برنده‌ها دوباره با هم بازی می‌كردند. رشته‌های رزمی ‌کنگ‌فو، کاراته، تکواندو، كه بیشتر از همه طرفدار داشت، معمولاً زیر نظر مربیانی از خود اسرا و در داخل آسایشگاه‌ها به‌طور مخفیانه انجام می‌شد.


== قوانین، [[مربیان و جوایز ورزشی در اسارت|مربیان و جوایز ورزشی]] ==
== قوانین، [[مربیان و جوایز ورزشی در اسارت|مربیان و جوایز ورزشی]] ==
به‌تدریج با شكل‌گیری ساختار داخلی اسرا در اردوگاه‌ها و با شناخت بیشتر اسرا نسبت به یکدیگر، مربیان و علاقه‌مندان به ورزش نیز خودنمایی کردند. افرادی بودند که در رشته‌های مختلف در سطح کشور صاحب رتبه و بنام بودند. مربیان نقش معالجه‌کننده امراض و کسالت‌ها را به‌عهده داشتند. نیاز اسرا، علاقه‌مندی مربیان، ابزارهای اولیه ورزشی و عدم جلوگیری عراقی‌ها زمینه گسترش [[ورزش]] در اردوگاه‌ها را فراهم می‌كرد.همه رشته‌های ورزشی با نظم اجرا می‌شد و هركدام مسئول یا شورا داشتند. کسانی که دست‌اندرکار این قضیه بودند، در کار خودشان وارد بودند و قوانین را به‌طور نانوشته می‌دانستند. قوانین برای اكثر اسیران، قابل احترام و لازم‌الاجرا بود.
به‌تدریج با شكل‌گیری ساختار داخلی اسرا در اردوگاه‌ها و با شناخت بیشتر اسرا نسبت به یکدیگر، مربیان و علاقه‌مندان به ورزش نیز خودنمایی کردند. افرادی بودند که در رشته‌های مختلف در سطح کشور صاحب رتبه و بنام بودند. مربیان نقش معالجه‌کننده امراض و کسالت‌ها را به‌عهده داشتند. نیاز اسرا، علاقه‌مندی مربیان، ابزارهای اولیه ورزشی و عدم جلوگیری عراقی‌ها زمینه گسترش [[ورزش]] در اردوگاه‌ها را فراهم می‌كرد.همه رشته‌های ورزشی با نظم اجرا می‌شد و هركدام مسئول یا شورا داشتند. کسانی که دست‌اندرکار این قضیه بودند، در کار خودشان وارد بودند و قوانین را به‌طور نانوشته می‌دانستند. قوانین برای اكثر اسیران، قابل احترام و لازم‌الاجرا بود.


    معمولاً کلاس‌ها و مسابقات رزمی در آسایشگاه‌ها و به‌طور مخفیانه و مسابقات فوتبال، والیبال، پینگ‌پنگ و مانند آن در حیاط [[اردوگاه]] با شوروشعف و رقابت بین آسایشگاه‌ها و حتی بین قاطع‌ها در یک [[اردوگاه]] انجام می‌شد. در ایام جشن و اعیاد و سالگرد جنگ تحمیلی، اسرای ورزیده، به اجرای نمایش‌های رزمی می‌پرداختند.وقتی یك مسابقه برگزار می‌شد،‌ از هر آسایشگاه، پنجاه یا صد نفر برای تشویق تیمشان بیرون می‌آمدند و این چند حُسن داشت: اولاً بچه‌ها از خمودگی درمی‌آمدند؛ ثانیاً همان نیم‌ساعت [[ورزش]] باعث می‌شد وقتشان به بهترین شكل بگذرد. در پایان، ضمن گرامیداشت مناسبت‌ها، با اهدای جوایزی مانند تسبیح، جانماز، مدال یا کاپ از ظروف بلااستفاده آشپزخانه یا کفش دست‌دوز، مسابقات خاتمه می‌یافت.( ←[[مربیان و جوایز ورزشی در اسارت|مربیان و جوایز ورزشی]])
    معمولاً کلاس‌ها و مسابقات رزمی در آسایشگاه‌ها و به‌طور مخفیانه و مسابقات فوتبال، والیبال، پینگ‌پنگ و مانند آن در حیاط [[اردوگاه]] با شوروشعف و رقابت بین آسایشگاه‌ها و حتی بین قاطع‌ها در یک [[اردوگاه]] انجام می‌شد. در ایام جشن و اعیاد و سالگرد جنگ تحمیلی، اسرای ورزیده، به اجرای نمایش‌های رزمی می‌پرداختند.وقتی یك مسابقه برگزار می‌شد،‌ از هر آسایشگاه، پنجاه یا صد نفر برای تشویق تیمشان بیرون می‌آمدند و این چند حُسن داشت: اولاً بچه‌ها از خمودگی درمی‌آمدند؛ ثانیاً همان نیم‌ساعت [[ورزش]] باعث می‌شد وقتشان به بهترین شكل بگذرد. در پایان، ضمن گرامیداشت مناسبت‌ها، با اهدای جوایزی مانند تسبیح، جانماز، مدال یا کاپ از ظروف بلااستفاده آشپزخانه یا کفش دست‌دوز، مسابقات خاتمه می‌یافت.


== ورزش و مجروحان ==
== ورزش و مجروحان ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
در برخی از اردوگاه‌ها، چهار محوطه کوچک برای ورزش درست کرده بودند: یک زمین خاکی فوتبال، زمین بسکتبال، زمین هندبال، و یکی هم زمین والیبال. در گوشه‌ای هم میز پینگ‌پنگ قرار گرفته بود.در برخی از اردوگاه‌ها، همان محوطه کوچک قاطع زمین فوتبال، والیبال و پیاده‌روی بود و برنامه‌ریزی برای اجرای مسابقات ورزشی را با مشکل مواجه می‌كرد و دائماً توپ‌های فوتبال و والیبال در داخل سیم‌خاردارهای [[اردوگاه]] گرفتار می‌شدند.در برخی از اردوگاه‌ها (به‌ویژه ثبت‌نام‌نشده) در همان محوطه کوچک نیز کسی اجازه [[ورزش]] نداشت.
در برخی از اردوگاه‌ها، چهار محوطه کوچک برای ورزش درست کرده بودند: یک زمین خاکی فوتبال، زمین بسکتبال، زمین هندبال، و یکی هم زمین والیبال. در گوشه‌ای هم میز پینگ‌پنگ قرار گرفته بود.در برخی از اردوگاه‌ها، همان محوطه کوچک قاطع زمین فوتبال، والیبال و پیاده‌روی بود و برنامه‌ریزی برای اجرای مسابقات ورزشی را با مشکل مواجه می‌كرد و دائماً توپ‌های فوتبال و والیبال در داخل سیم‌خاردارهای [[اردوگاه]] گرفتار می‌شدند.در برخی از اردوگاه‌ها (به‌ویژه ثبت‌نام‌نشده) در همان محوطه کوچک نیز کسی اجازه [[ورزش]] نداشت.


    وسایل ورزشی كم بود، ولی مانعی برای اجرای ورزش نبود؛ مثلاً ‌تشك كشتی را خودمان از پتوها درست می‌كردیم. برای پرورش اندام، از بلوك‌ها و لوله‌های شكسته [[آب]] و این‌جور چیزها استفاده می‌شد. گاهی ورزش باستانی هم انجام می‌دادیم. دسته‌های تی شكسته را دورش پتو می‌بستند، و به‌صورت میل درمی‌آوردند و با آن كار می‌كردند. بچه‌ها تور والیبال و فوتبال می‌بافتند. اگر عراقی‌ها نخ نمی‌دادند، زیرپیراهن یا پتوهایی را كه می‌خواستند دور بیندازند، برای بافتن تور گل كوچك و والیبال می‌شكافتند.(←[[امکانات ورزشی]]).
    وسایل ورزشی كم بود، ولی مانعی برای اجرای ورزش نبود؛ مثلاً ‌تشك كشتی را خودمان از پتوها درست می‌كردیم. برای پرورش اندام، از بلوك‌ها و لوله‌های شكسته [[آب]] و این‌جور چیزها استفاده می‌شد. گاهی ورزش باستانی هم انجام می‌دادیم. دسته‌های تی شكسته را دورش پتو می‌بستند، و به‌صورت میل درمی‌آوردند و با آن كار می‌كردند. بچه‌ها تور والیبال و فوتبال می‌بافتند. اگر عراقی‌ها نخ نمی‌دادند، زیرپیراهن یا پتوهایی را كه می‌خواستند دور بیندازند، برای بافتن تور گل كوچك و والیبال می‌شكافتند.


== [[مسابقات ورزشی در اردوگاه|مسابقات ورزشی]] ==
== [[مسابقات ورزشی در اردوگاه|مسابقات ورزشی]] ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۲۰

آمادگی جسمانی یکی از الزامات اجرای عملیات‌های نظامی است. در دوران هشت سال دفاع مقدس انجام ورزش‌های متنوع در پادگان‌ها و قرارگاه‌ها جزء لاینفک حضور در مناطق عملیاتی بود. برخی از رزمندگان، به‌خاطر بدن‌های آماده و قوی، قبل از اسارت توسط دشمن بعثی گریختند یا در صورت مجروحیت، جان سالم به در بردند.

اهمیت و نقش ورزش در اسارت

ازآنجا‌که اسیران ایرانی در اردوگاه‌های عراق مجبور بودند كلّ 24 ساعت شبانه‌روز را در داخل اردوگاه‌ها زندگی کنند، بنابراین برنامه‌‌های ورزشی عامل خوبی برای ایجاد روحیه و نشاط اسرا بود. اسرایی که ورزش نمی‌کردند، معمولاً گوشه‌گیر و دچار بی‌خوابی، پیری زودرس، فلج و پادردهای شدید می‌شدند. برخی از اسرا با درک موقعیت زمان و مکان اردوگاه و برای حفظ سلامت و ارتقای روحیه مقاومت، نقش مهمی در برگزاری کلاس‌ها و مسابقات ورزشی داشتند و با ادامه یافتن دوران اسارت، ورزش به یکی از دغدغه‌های روزانه اسرا تبدیل شده بود. به‌وسیلۀ ورزش توانستند جلوی بسیاری از اختلالات فكری،‌ روحی، جسمی و فشارهای ناشی از دوری خانواده و... را بگیرند.  دشمن برایش معما بود كه چگونه می‌شود اسیری بعد از ده سال اسارت، این‌طور سرپا بماند؛ آن هم با این غذای مختصر و شرایط نامناسب. سرانجام پس از بررسی‌های مختلف فهمیدند كه عامل اصلی سلامت اسرا ورزش است.

توصیف و تبیین انواع ورزش در اسارت

متناسب با شرایط اردوگاه‌های صلیب سرخ دیده یا ندیده (غیر ثبت‌نام‌شده) وضعیت ورزش در اردوگاه‌ها متفاوت بود. اما می‌توان به‌طورکلی انواع ورزش را به‌ترتیب ذیل دسته‌بندی کرد: ورزش ابتدا با پیاده‌روی در حیاط اردوگاه و طناب‌کشی شبانه در آسایشگاه‌ها آغاز شد. ورزش‌هایی مانند والیبال،‌ فوتبال، بسكتبال و پینگ‌پُنگ به‌مرور با تأمین امکانات و انسجام داخلی بین اسرا شکل گرفت؛ برای مثال، زمانی‌كه سوت آزادی یا همان هواخوری را می‌زدند، بازی می‌كردیم. هر تیمی می‌آمد، نیم ساعت بازی می‌كرد و می‌رفت و بعد تیم دیگر می‌آمد. بازی پینگ‌پنگ، اوایل كه میز كم بود، بیست دقیقه یا یك‌ربع بیشتر طول نمی‌كشید، ولی بعدها‌ به نیم ساعت افزایش یافت. در طی ماه، برنده‌ها دوباره با هم بازی می‌كردند. رشته‌های رزمی ‌کنگ‌فو، کاراته، تکواندو، كه بیشتر از همه طرفدار داشت، معمولاً زیر نظر مربیانی از خود اسرا و در داخل آسایشگاه‌ها به‌طور مخفیانه انجام می‌شد.

قوانین، مربیان و جوایز ورزشی

به‌تدریج با شكل‌گیری ساختار داخلی اسرا در اردوگاه‌ها و با شناخت بیشتر اسرا نسبت به یکدیگر، مربیان و علاقه‌مندان به ورزش نیز خودنمایی کردند. افرادی بودند که در رشته‌های مختلف در سطح کشور صاحب رتبه و بنام بودند. مربیان نقش معالجه‌کننده امراض و کسالت‌ها را به‌عهده داشتند. نیاز اسرا، علاقه‌مندی مربیان، ابزارهای اولیه ورزشی و عدم جلوگیری عراقی‌ها زمینه گسترش ورزش در اردوگاه‌ها را فراهم می‌كرد.همه رشته‌های ورزشی با نظم اجرا می‌شد و هركدام مسئول یا شورا داشتند. کسانی که دست‌اندرکار این قضیه بودند، در کار خودشان وارد بودند و قوانین را به‌طور نانوشته می‌دانستند. قوانین برای اكثر اسیران، قابل احترام و لازم‌الاجرا بود.

    معمولاً کلاس‌ها و مسابقات رزمی در آسایشگاه‌ها و به‌طور مخفیانه و مسابقات فوتبال، والیبال، پینگ‌پنگ و مانند آن در حیاط اردوگاه با شوروشعف و رقابت بین آسایشگاه‌ها و حتی بین قاطع‌ها در یک اردوگاه انجام می‌شد. در ایام جشن و اعیاد و سالگرد جنگ تحمیلی، اسرای ورزیده، به اجرای نمایش‌های رزمی می‌پرداختند.وقتی یك مسابقه برگزار می‌شد،‌ از هر آسایشگاه، پنجاه یا صد نفر برای تشویق تیمشان بیرون می‌آمدند و این چند حُسن داشت: اولاً بچه‌ها از خمودگی درمی‌آمدند؛ ثانیاً همان نیم‌ساعت ورزش باعث می‌شد وقتشان به بهترین شكل بگذرد. در پایان، ضمن گرامیداشت مناسبت‌ها، با اهدای جوایزی مانند تسبیح، جانماز، مدال یا کاپ از ظروف بلااستفاده آشپزخانه یا کفش دست‌دوز، مسابقات خاتمه می‌یافت.

ورزش و مجروحان

حفظ و نگه‌داری مجروحان از اهمّ وظایف اسرا بود. اینکه زنده بمانند یا نه تقدیر الهی بود، ولی روحیه بخشیدن به آنان از طرق مختلف بسیار ضروری بود؛ زیرا نه غذای مقوّی بود، نه درمان مناسب. برخی از اسرا از ناحیه سر یا کمر یا پا جراحت‌های سختی داشتند؛ به‌طوری‌که زمین‌گیر شده بودند. ارتوپدی از نوع ورزش‌هایی مانند ماساژ، تحرک موضعی به کمک دیگران، پیاده‌روی با گرفتن زیر بغل و مانند آن به‌عنوان عوامل جسمی و از همه مهم‌تر استقامت برای زنده‌ماندن، محبت اسرا به یکدیگر و امید به آینده به‌مثابه عوامل روحی، در کنار ورزش برای بهبود مجروحان بسیار مؤثر بود.

ورزش، فرماندهان و سربازان عراقی

ورزش به‌ویژه فوتبال، با خون مردم عراق عجین شده است. فرماندهان عراقی نیز به‌سبب علاقه فردی و هم اداره بهتر و آرام اردوگاه با ورزش مخالفتی نداشتند. در اردوگاه‌های ثبت‌شده به‌جز ورزش‌های رزمی كه گمان می‌کردند سطح آمادگی اسرا برای مقابله فردی با سربازان عراقی یا شورش دسته‌جمعی یا فرار افزایش می‌یابد، سایر ورزش‌ها از منظر فرماندهان عراقی ممنوع نبود. البته برنامه‌ریزی صحیح اسرا، مانع از آن شده بود كه نگهبان‌ها بتوانند بچه‌ها را در حال ورزش رزمی غافلگیر كنند. اگر كسی به ورزش‌های ممنوع می‌پرداخت، او را چهار پنج روز می‌زدند و به زندان می‌انداختند؛ جیرۀ غذایش را كم می‌كردند تا ضعف جسمی مانع از پرداختن به ورزش‌های رزمی شود.

    انجام ورزش‌های گروهی، به‌صورت علنی در اردوگاه‌ها مبتنی‌بر اراده عراقی‌ها شکل می‌گرفت. علاوه‌بر تمایلات فردی وقتی عراقی‌ها می‌دیدند فضای اردوگاه شاد است و همه با هم خوب‌اند، درگیری بین اسرا نیست، با وجود دریافت اخباری مبنی‌بر تشکیل کلاس‌های کشتی و رزمی و انجام مسابقات به مناسبت دهه فجر، به روی خودشان نمی‌آوردند، مخالفت نمی‌کردند، و اردوگاه را به‌ هم نمی‌ریختند.گاهی سربازان عراقی اظهار تمایل می‌کردند با اسرا مسابقه فوتبال دهند. وای به حال اسرا بود اگر عراقی‌ها را می‌بردند. بدرفتاری یا 48 ساعت بازداشت در آسایشگاه حداقل نتیجه برد در مسابقه با عراقی‌ها بود، البته ایجاد تفرقه و جلوگیری از انجام ورزش ابزاری برای مخالفت عراقی‌ها با سایر اقدامات اسرا و گاهی تعطیلی ورزش اهرمی برای مخالفت اسرا با سایر اقدامات عراقی‌ها نیز بود.(← ورزش و سربازان عراقی)

ورزش و سید علی اکبر ابوترابی فرد

در اردوگاه‌هایی که حاج‌آقا حضور داشتند، روحیۀ بچه‌ها ازطرف ایشان تقویت می‌شد. حاج‌آقا ابوترابی‌فرد تا آنجا پیش رفت كه می‌گفت: ورزش شما حتی از كلاس‌های نهج‌البلاغه اهمیت بیشتری دارد. اینكه یك شخص آگاه به مسائل شرعی، چنین تكلیفی وضع می‌كرد، به ما پشت‌گرمی بیشتری می‌‌داد كه در ورزش كوشاتر باشیم. با وجود اینكه در اواخر اسارت، دیگر بدن‌ها داشت تحلیل می‌رفت، اتاق‌های نمور و تاریك به همراه ضعف تغذیه، بچه‌ها را نحیف كرده بود، ولی حاج‌آقا همچنان در صدر ورزشکاران بود.

ورزش و صلیب سرخ

وسایل ورزشی تنها از ناحیۀ صلیب سرخ تأمین می‌شد. هر ماه كه صلیب‌ می‌آمد،‌ دو توپ فوتبال، بسكتبال، والیبال، هندبال و پینگ‌پنگ می‌آورد. در ماه‌های اول، وسایل ورزشی اضافه داشتیم، اما بعد از 2 سال، با كمبود شدید وسایل مواجه شدیم؛ کفش و لباس ورزشی به‌هیچ‌عنوان ازطرف صلیب سرخ تأمین نمی‌شد. بچه‌ها سعی می‌كردند از همان کفش و لباس‌های معمولی عراقی، كه گاهی 20 تا وصله داشت، استفاده كنند؛ مثلاً با استفاده از دشداشه‌‌های سفیدی که عراقی‌ها به‌جای لباس راحتی، در اختیارمان می‌گذاشتند، لباس کاراته می‌دوختند. صلیب سرخ شطرنج، تخته‌نرد یا پاسور را نیز در کنار وسایل ورزشی در اختیار اسرا قرار می‌داد. البته در آن زمان، بازی شطرنج حرام بود. ولی كسی نمی‌گفت من می‌خواهم شطرنج، تخته‌نرد یا پاسور و ورق بازی كنم و بیشتر اسرا ورزش را بر این گونه سرگرمی‌ها ترجیح می‌دادند.

امکانات ورزشی

در برخی از اردوگاه‌ها، چهار محوطه کوچک برای ورزش درست کرده بودند: یک زمین خاکی فوتبال، زمین بسکتبال، زمین هندبال، و یکی هم زمین والیبال. در گوشه‌ای هم میز پینگ‌پنگ قرار گرفته بود.در برخی از اردوگاه‌ها، همان محوطه کوچک قاطع زمین فوتبال، والیبال و پیاده‌روی بود و برنامه‌ریزی برای اجرای مسابقات ورزشی را با مشکل مواجه می‌كرد و دائماً توپ‌های فوتبال و والیبال در داخل سیم‌خاردارهای اردوگاه گرفتار می‌شدند.در برخی از اردوگاه‌ها (به‌ویژه ثبت‌نام‌نشده) در همان محوطه کوچک نیز کسی اجازه ورزش نداشت.

    وسایل ورزشی كم بود، ولی مانعی برای اجرای ورزش نبود؛ مثلاً ‌تشك كشتی را خودمان از پتوها درست می‌كردیم. برای پرورش اندام، از بلوك‌ها و لوله‌های شكسته آب و این‌جور چیزها استفاده می‌شد. گاهی ورزش باستانی هم انجام می‌دادیم. دسته‌های تی شكسته را دورش پتو می‌بستند، و به‌صورت میل درمی‌آوردند و با آن كار می‌كردند. بچه‌ها تور والیبال و فوتبال می‌بافتند. اگر عراقی‌ها نخ نمی‌دادند، زیرپیراهن یا پتوهایی را كه می‌خواستند دور بیندازند، برای بافتن تور گل كوچك و والیبال می‌شكافتند.

مسابقات ورزشی

چهل روز از رحلت امام می‌گذشت. مرگ آن بزرگمرد تاریخ، ضربه‌ای كاری بر پیكر ما بود. می‌دانستیم به این زودی نمی‌توانیم آن را التیام بخشیم، اما برای دادن روحیه به برادران و زدودن افسردگی از چهرۀ آنان، باید فكری می‌كردیم؛ برای نمونه، سری مسابقات ورزشی به نام «جام رهبری» در اردوگاه 13 ترتیب داده شد. زمان‌بندی بازی‌ها به‌گونه‌ای بود كه فینال سه بازی بسكتبال، فوتبال، دوومیدانی با روز عید غدیر خم مصادف شده بود و اعلام برندگان و اهدای جوایز تحت عنوان «بیعت با مقام رهبری» برگزار شد[۱].(← مسابقات ورزشی در اردوگاه).

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. شورای علمی دانشنامه آزادگان.(1399).دانشنامه آزادگان: اسیران ایرانی آزاد شده در جنگ عراق علیه ایران. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ پیام آزادگان،

محمدرضا کایینی