نماز

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۴ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها)
نماز جماعت در اردوگاه

نقش نماز در دوران اسارت و نحوه مواجهه بعثی ها با آن.

خدا در قرآن كریم میفرماید: و اَقِمِ‌الصلوه اِنَّ‌الصلواه تنهی عن‌الفحشاء والمنکر/ و برپای دار نماز را، به درستی‌که نماز نهی می‌کند از کارهای زشت و ناپسند. (عنکبوت/ 45)

    نخستین دغدغه اسیران مقیّد به انجام تكالیف دینی در نخستین ساعات اسارت- كه لباس‌ها خونی بود، بدن نجس شده بود، آب نبود، دست‌ها بسته بود، و امكانی برای تیمّم فراهم نبود- چگونگی اقامه نماز بود. مناجات با خدا، روح ناآرام اسیر را سكون و آرامش میبخشید و می توانست شرایط سخت و آینده نامعلوم را تحمل كند.

    از زیباترین جلوه‌های اسارتِ اسرای ایرانی در اردوگاه‌های رژیم بعثی عراق، اقامه نماز در سلولی تنگ و تاریک، روی تخت بیمارستان‌، و در اتاق‌ها و آسایشگاه‌های اردوگاه‌ها بود.

    اسرا معتقد بودند که با استعانت از نماز، در گرفتاری‌ها و تنگناهای اسارت، راه نجاتی می‌یابند و گرداب سختی‌ها رهایی پیدا می‌کنند. حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد می‌گفت:

«مهم‌ترین عامل دفع‌کننده موانع بندگی، رابطه با خداست و مهم‌ترین نوع این رابطه، نماز است. نماز از مهم‌ترین عواملی است که به روح آرامش می‌بخشد و ازبین‌برنده اضطراب و نگرانی‌های روحی است. باوجود این تکیه‌گاه محکم، انسان روحش قوت گرفته و جایگاه امنی می‌یابد.»[۱]

    گرچه آزادی فعالیت‌های مذهبی به‌صراحت در ماده 34 کنوانسیون سوم ژنو ذکر شده است و كشور اسیرگیرنده موظف به تأمین امکانات آن است، اما اسیران ایرانی در دوران اسارت، در انجام فرایض دینی با مشكلات زیادی روبه‌رو بودند. اقامه نماز به‌صورت انفرادی تا حدودی آزاد بود، ولی اسیران ایرانی بر اقامه نماز جماعت اصرار داشتند که عراقی‌ها هم این موارد را ممنوع کرده و در صورت مشاهده، با آن برخورد میكردند.

نماز جماعت در اسارت

اسرا با برپایی نماز دسته‌جمعی قصد داشتند اتحاد و یکپارچگی‌ خود را به رخ عراقی‌ها بکشند. بنابراین اسرا برای برگزاری نماز جماعت، روش‌های مختلفی را به‌کار می‌بردند. ازجمله اینكه: با گماردن یكی از اسرا، عبورومرور نگهبان عراقی از جلوی در آسایشگاه‌ را کنترل میکردند و به اطلاع بقیه افراد میرساند. در این روش، زمان کافی برای اطلاع‌رسانی و اتمام نماز دسته‌جمعی فراهم نبود. تا نگهبان میخواست اعلام کند که سرباز عراقی در حال نزدیک شدن به آسایشگاه است، او رسیده و از ماجرا باخبر شده بود. بنابراین اسرا با ترفندهای مختلف، قطعه بسیار کوچکی از یک آیینه شکسته را تهیه میکردند و به‌دست نگهبان می‌سپردند تا به‌وسیله آن از دور بتواند سرباز عراقی را رصد کند و آمدن او به‌طرف در آسایشگاه را به دیگر دوستانش اعلام كند تا به این‌وسیله از تنبیه دسته‌جمعی جلوگیری شود. یا اسرای یک آسایشگاه به چند دسته تقسیم می شدند و هر دسته همراه یک پیشنماز، به انجام نماز جماعت می‌پرداختند تا در صورت عبورومرور سربازان عراقی به‌سبب ناهماهنگی افراد در رکوع و سجده، آنان متوجه برگزاری نماز جماعت نشوند.

آموزش نماز

یکی از فعالیت‌هایی که در زمینه نماز انجام می‌شد، برگزاری کلاس‌های مخفیانه آموزش و صحیح‌خوانی نماز بود. برخی از نوجوانان در دوران اسارت به سن تکلیف می‌رسیدند و عده‌ای از افراد بزرگسال هم خواندن نماز را در دوران اسارت شروع کردند و این دسته از اسرا همان‌هایی بودند که بر اثر تعلیمات دوستان نمازگزار خود به‌سمت خواندن نماز و تعبّد و راز و نیاز با خداوند گرایش پیدا کردند؛ بنابراین آموزش طرز صحیح خواندن نماز به این افراد، برای اسرایی که احساس تعهد می‌کردند از ضروریات بود. گاه‌گاهی به‌صورت مخفیانه و به‌سختی توسط سرباز عراقی شیعه‌ای که با اسرا همکاری می‌کرد، یا به روش‌های مختلف، توضیح‌المسائلی به دست اسرا می‌رسید که مشتاقانه دست به دست می‌شد و اکثریت قریب‌به‌اتفاق آنان در كلّ آسایشگاه‌ها بخش‌های مختلف ازجمله مهم‌ترین بخش آن یعنی نماز را مطالعه می‌کردند و فرا می‌گرفتند. طلبه‌ها و روحانیون اسیر، ازجمله افرادی بودند که اسرا به‌دفعات به آنان مراجعه می‌کردند و در مورد مسائل مذهبی ازجمله مبحث مربوط به نماز و شکّیات سؤالاتشان را می‌پرسیدند. در زمانی که مرحوم حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد و یا بزرگان دیگری در اردوگاه حضور داشتند و بر سر یکی از مسائل مربوط به نماز اختلافی ایجاد می‌شد، این افراد پاسخگوی اسرا بودند و آنان را راهنمایی می‌کردند.

    مهر نماز منع نمی شد، اما کمیاب بود و معمولاً اسرا از سنگ به جای مهر استفاده می‌کردند. آنان مهر و تسبیح و سجاده‌ای را که اکثراً به دست خود و به‌وسیله خاک و هسته خرما و تکه‌پارچه‌های اضافی و... ساخته بودند، از چشم سربازان عراقی پنهان نگه می‌‌داشتند. با وجود همه مسائل مطرح‌شده، که شواهد عینی آن در بسیاری از کتب خاطرات اسرای جنگ تحمیلی موجود است، این مقاومت و نمازگزاری هرگز در بین اسرا قطع نشد و گاه تا آخرین لحظه آزادی دردسر برایشان فراهم كرده بود، اما اسرا از انجام این فریضه دست برنداشتند.

دلایل مخالفت عراقی‌ها

عراقی‌های بعثی درصدد درهم‌شکستن اتحاد و یكپارچگی جمعی و نیز روحیه فردی اسرا بودند و تا سرحد امکان از برگزاری نماز جماعت جلوگیری میكردند. کمتر اسیری بوده است که در طول دوران اسارتش به‌سبب خواندن نماز ولو به‌صورت فرادی، مورد توهین و تنبیه عراقی‌ها قرار نگرفته باشد. عراقی‌ها به‌گونه‌ای عمل می‌کردند که اسرا ساده‌ترین اعمال عبادی خود را نتوانند انجام دهند و در این راه از ترفندهای گوناگونی استفاده می‌کردند. اگر می‌توانستند از نماز خواندن اسرا نیز جلوگیری می‌کردند، چه رسد به اعمال عبادی دیگر. لذا به‌دفعات، اسرا را به‌صورت دسته‌جمعی به‌سبب اقامه نماز جماعت مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. گاهی آب را قطع می‌كردند و زمانی نیز در ساعت نماز، همه را مجبور می كردند بخوابند. آنها با این بهانه که

«شما مجوس‌ها آتش‌پرستانی هستید که در جنگ با عراقی‌ها به‌ناچار مسلمان شده‌اید»،

از نماز خواندن اسرا جلوگیری می‌کردند. بارها به اسرا گفته بودند:

«اینجا پادگان نظامی است، نه مسجد.»

عراقی‌ها همواره در بین اسرا به دنبال پیدا کردن پیش‌نمازها بودند تا آنان را شکنجه کرده و مقاومتشان را درهم‌شکنند[۲].

کتاب‌شناسی

  1. رحمانیان، عبدالمجید (1386). قصه نماز آزادگان. تهران: پیام‌ آزادگان .
  2. ارجح، اکرم، هادیان، فریده، (1384). نماز در اسارت. تهران: ستاد اقامه نماز.

برای مطالعه بیشتر

ستاد آزادگان استان سمنان (1374). آسمانه. تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

کامور بخشایش، جواد (1394). زندان موصل. تهران: سوره مهر.

داعی، علی (1387). نقض حقوق اسیران جنگی ایرانی و مسئولیت بین‌المللی دولت عراق. تهران: پیام آزادگان.

خاجی، علی (1391). شرح قفص. اردوگاه‌های اسیران، تهران: پیام آزادگان.

شریفی، اسماعیل (1378). تحول در اسارت. کمیسیون اداره اسرای جنگی، تهران: مؤسسه فرهنگی نشر رامین.

ذکریائی، مریم سادات (1395). می‌شود از اینجا هم فرار کرد؟. خاطرات علی احدی‌نژاد، چ دوم، تهران: نشر امینان.

محمدی ینگجه، عبداله (1394). تهاجم نرم و جنگ روانی در اسارت. اردبیل: خط هشت.

مریم‌سادات ذكریایی