مقاومت
ایستادگی اسرا در عرصههای فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی و شیوههای اجرای آن.
مقاومت به مفهوم ایستادگیکردن [۱]. در راه هدف متعالیِ خداباوری، مورد سفارش قرآن کریم است (فصّلت/30 و احقاف/13) این مهم همچنان که در جبهههای نبرد مورد اهتمام و سفارش بود، در دوره اسارت، از خط مقدّم تا ایستگاههای مختلف بازجویی و توقف تا اردوگاه همواره موردنظر بود و به تناسب موقعیت و اقتضای احوال دنبال شد.تجربه گرانسنگ مقاومت و دفاع، ازجمله در صحنه اسارت، موجب الهام رزمندگان در جبهههای مختلف مقاومت و صدور انقلاب اسلامی شد[۲].مقاومت در اسارت، که اغلب با انگیزههای دینی و بعضاً بهسبب وطندوستی صورت میپذیرفت، از جهات مختلف قابل تقسیم است:
حوزه مقاومت
مراد، صحنهها و میدانهایی است که در آن مقاومت صورت پذیرفته و خود دارای عرصههایی است:
1. عرصه فرهنگ
فرهنگ اساس رفتار و روح حاکم بر زندگی است که این مهم در صحنه اردوگاه مورد تهدید جدّی دیده میشد. دشمن به گونههای مختلف و با استفاده از ابزارهایی چون بلندگو، رادیو، تلویزیون، نشریه و کتاب، سخنرانی و امرونهی به دنبال استحاله فرهنگی بود. تقویت و تصحیح فرهنگ بهمنظور مقاومسازی اسیر در صدر اهتمام قرار داشت و برای تقویت آن، با اولویت برنامهریزی میشد. مقاومت در حوزه فرهنگ هم زودتر موردتوجه قرار گرفت و هم بیشترین همت را به خود اختصاص داد و در این جهت، اقدامات متنوع بیمانندی صورت گرفت. به این منظور گستردهترین تشکیلات فرهنگی، متناسب با وضعیت هر اردوگاه پایهگذاری شد که با طراحی و استفاده از برنامههایی چون برگزاری تبلیغ چهرهبهچهره، کلاس و سخنرانی، نمایش و نمایشگاه، شعر و سرود، قصهگویی، مراسم مناسبتی بهویژه در محرم و رمضان در مجموع به تعمیق فرهنگ دینی اسرا منتهی میشد.بیگمان مایههای اصلی این مقاومت در پیروی از فرهنگ اهل بیت(ع) مخصوصاً مدرسه کربلا قرار دارد که همواره در صدر توجه عموم ایثارگران قرار داشت. قرائت و حفظ قرآن، دعا، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و آشنایی با ترجمه و تفسیر آن نقش بیمانندی در مقاومسازی اسیر داشت.
2. عرصه اقتصاد و رفاه
امکانات اقتصادیرفاهی اسارت، به اندازه بقای نفس بود که آن نیز با نابرابری توزیع میشد. مقاومت در این حوزه، با اهتمام به روزه، اعتراض به نابرابری، تلاش برای توزیع عادلانه و تهیه ابتکاری برخی مایحتاج صورت میگرفت؛ همچنین با تأسیس صندوق همیاری یا ایثار در واگذاری بخشی از جیره شخصی به نیازمندترها، برخی نیازها رفع میشد، اسباب افزایش تحمل بعضی اسیران فراهم میآمد.
3. عرصه سیاست
حجم بالایی از اقدامات تبلیغی دشمن در جهت تخطئه امام راحل(ره)، نظام اسلامی ایران و تحسین وجهه نظام عراق بود.در برابر، مخصوصاً نخبگان اردوگاه به اقتضای احوال، هم در برابر نیروهای عراقی و هم در برابر خناسان داخلی با تبیین و گفتوگو یا انکار و استدلال مقاومت میکردند.(← عرصه های مقاومت اسرا).
روش و ابزار
شیوه مبارزه و ابزار آن از دیگر جهاتِ قابلتوجه در مقاومت است:
1. مقاومت سخت و اقدامات تهاجمی
مراد، واکنشهای خشن اسرا در برابر فشارها و تهاجمات خشن دشمن است که به فراخور شخصیت، تشخیص و توانمندی بروز میکرد؛ از آن جمله، درگیر شدن با دشمن و تلاش برای اقدامات خشن است. تضعیف، ضرب و جرح، شکنجه و مانند آن از جمله این اقدامات بود. در مقابل، برنامههایی چون تلاش برای تهیه و ذخیره سلاح، مهمات و آذوقه دنبال میشد؛ برای نمونه اسرای اردوگاه موصل 1 با کنجکاوی به انباری قدیمی نفوذ کردند، امکاناتی چون نارنجک، کلت، مهمات و... را ربودند و مخفی كردند تا در فرصت مقتضی برای درگیری استفاده کنند که البته کشف شد. مقاومت، تهاجم و واکنش سخت بیشتر در برابر عوامل نفوذی دشمن چون جاسوسان و عمدتاً با استفاده از گروه ضربت برگزار میشد که به حذف یا قطع عضو و یا ضرب ایشان منتهی میشد.(← مقاومت سخت اسرا)
2. مقاومت نرم
تهدید و تهاجم در اردوگاه، عمدتاً از جنس نرم بود؛ تخطئه اسلام ایرانیان، امام راحل(ره) و نظام اسلامی، تحقیر، اهانت و مقابله با پایبندی به شعائر و نمادهای فرهنگی- دینی بومی و تلاش برای تغییر شخصیت اسرا، با استفاده از ابزارهای مختلف و در هر فرصت ازجمله اقدامات دشمن بهشمار میرود. بنابراین مبارزه منفی و مقاومت نرم عمومیترین نوع مقاومت بود؛ بهویژه به آن سبب که برخورد سخت، پرمخاطره، ناممکن و مورد نهی نخبگان بود.مقاومت نرم نیز به چند صورت برگزار میشد:
1. مقاومت رفتاری و ناهمراهی با خصم
بخشی از فشار دشمن به هدف همراه ساختن اسیران با خود و فرمانبرداری بیقید و شرط آنان اعمال میشد؛ امری که در تقابل با روحیه خداباوری اسرا قرار داشت. در برابر، رویکرد عمومی، صبر و خودداری از همراهی با خصم و تحمل انواع فشار و خشونت بود.
مطابق ابلاغ نگهبانان عراقی، اهتمام به اموری چون نماز جماعت، گفتن اذان با صدای بلند، برپایی مراسمی چون تعزیه، ممنوع و خلاف نظم اردوگاه تلقی میشد. لیکن این امور، که اسباب حفظ و تقویت روحیه و افزایش مقاومت میشد، عموماً مورد اهتمام بود.
2.مقاومت گفتاری
پارهای از مقاومتها در قول و گفتار بروز داشت. این مقاومت بهسبب برخی دشواریها، بیشتر از نخبگان ساخته بود. دشمن ازطریق برنامههایی چون تحلیل و سخنرانی قصد تغییر باور و استحاله فرهنگی اسیران را داشت. متجاوز خواندن نظام اسلامی، تخطئه اسلام ایرانیان، امام(ره) و اهانت به ایشان و ستایش از عرب، عراق و نظام بعثی از این نمونه تهاجمات محسوب میشود. در برابر، نخبگان اسرا با تبیین مناسبِ شبهات یا ارزشها، اسباب سکوت و یا عقبنشینی دشمن را فراهم میآوردند. برای نمونه، هنگامیكه شیخ علی تهرانی در برابر اسرا به امام و نظام اسلامی اهانت و از نظام عراق ستایش میکند، با اعتراض یک اسیر مواجه میشود که اگر چنین است چرا ما را مجبور به تماشای صحنههای مبتذل تلویزیون میکنند؟! دیگری ضمن سر دادن شعار «مرگ بر تهرانی» و اینکه با این اقدام، حکم اعدامش را امضا کرده، اسباب تغییر فضا را فراهم میآورد. پاسخهای صریح و جسورانه به خبرنگاران یا نگهبانان، اعتراضات شفاهی به نمایندگان صلیب سرخ یا شکایت به مسئولان اردوگاه نیز از همین نمونه است.(←مقاومت نرم اسرا)
مقاومت از جهت تعداد
مقاومت فردی
در برخی مقاطع یا صحنهها، مقاومت بهصورت انفرادی صورت میگرفت. این نمونه مقاومت بیشتر در اثنای مسیر اسارت و در آغاز دوره اردوگاه دیده میشود که هنوز اسرا در اضطراب، آشنا نبودن همدیگر و مقتضیات زمان و مکان به سر میبردند. در این جهت، بعضی افراد فداکار و مخلص با فضای فشار به مقابله و اعتراض برمیخاستند. این افراد چهبسا جان خود را با این رفتارشان به خطر میانداختند.
مقاومت جمعی
در ادامه دوره اسارت و پس از آنکه اسیران نسبت به موقعیت اسارت، شخصیت همراهان و آثار مقاومت، شناخت مناسبتری حاصل کردند، این نمونه مقاومت بیشتر دیده میشود. اعتراضات چند نفری، قومیتی، آسایشگاهی، بخشی و اردوگاهی از این قبیل است، که در مجموع سطح عمومی مقاومت و تأثیرگذاری اسرا را بالا برد؛ برای نمونه سیر تکاملی مقاومت و انسجام در کنار افزایش بصیرت در اردوگاه 12 تکریت ، که از سه بخش با حدود سی سالن و حدود 4000 نفر تشکیل یافته بود، به جایی رسید که در آغاز رمضان 1369 برای برداشتن شعار ضد امام(ره) برنامهریزی شد و همه اردوگاه با خودداری از آن شعار چند روز حبس را تحمل و در نهایت دشمن را وادار به تسلیم كردند. مبارزات و مقاومتها در دوره اسارت افق دید اسرا را عمق و وسعت بخشید و آنان را به پولادهایی آبداده و توانمند برای حضور در صحنههای سخت تبدیل كرد. این تجارب گرانسنگ برای همیشه و عموم مبارزان و علاقمندان به عزت و استقلال قابل استفاده است.( ← مقاومت فردی و جمعی اسرا)
نیز نگاه کنید به
كتابشناسی
برای مطالعه بیشتر
آباد، معصومه (1395ش). من زندهام. چ دویستوسیزدهم، تهران: بروج
اعتصام، ابراهیم (1394). بهسمت پرواز. تهران: پیام آزادگان.
حیدرینسب، علیرضا (1391). اتاق پیامبران. چاپ دوم. تهران: آل احمد.
همو، (1393). خاکریز دوازدهم. مشهد: نشر شاملو.
رحمانیان، عبدالمجید (1383). تئاتر در اسارت. چاپ دوم. تهران: امید آزادگان.
زاغیان، اصغر (1386). دوازدهمین اردوگاه، قم: مؤسسه فرهنگی نینوا.
سالمینژاد، عبدالرضا (1386). شهردار اردوگاه. تهران: پیام آزادگان.
عطایی، سیامک (1388). سفر به شهر آزادی. تهران: پیام آزادگان.
علیدوست، علی (1391). ابر فیاض. چاپ دوم. تهران: پیام آزادگان.
کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. قم: پیام آزادگان.
مبهوتی، احمد (1388). دیار غربت. تهران: پیام آزادگان.
معروفی، حسین (1394). بچههای حاج قاسم، تهران: فاتحان.
واشقانی فراهانی، عبدالله (1390). روایت ده سال اسارت. تهران: وانیا.
علیرضا حیدرینسب