نقش شکرگزاری در تابآوری دوران اسارت از منظر سید علی اکبر ابوترابی
این مدخل به تبیین دیدگاه حاج آقا علی اکبر ابوترابی (سید آزادگان) درباره نقش محوری شکرگزاری از خداوند در افزایش تابآوری و تحمل شرایط سخت اسارت میپردازد.
ایشان در یکی از سخنرانیهای اخلاقی خود در اسارتگاه موصل، شکرگزاری را نه تنها یک وظیفه دینی، بلکه عاملی کلیدی برای تقویت روحیه، احساس امنیت و پایداری در برابر فشارهای دشمن معرفی میکند.
تفصیل بیانات سید آزادگان
۱. از ترس به امنیت: گذری که نعمت است.
سید آزادگان ابوترابی با مقایسه اوایل اسارت و زمان حاضر، به «نعمت امنیت و آرامش» اشاره میکند.
در روزهای اول، فضای اسارتگاه آکنده از «خوف و ترس» بود که منجر به آسیبهای جسمی و روحی شدیدی مانند از دست دادن بینایی، شنوایی یا فلج شدن تعدادی از اسیران شده بود. به باور ایشان، ارزانی داشتن آرامش نسبی توسط خداوند، «اتمام نعمت اسارت» محسوب میشود. بنابراین، هرگونه قصور در انجام وظایف شرعی و انسانی، مصداق ناشکری نسبت به این نعمت بزرگ است.
۲. مصادیق عینی ناشکری در اسارت
ایشان برای تشریح این مفهوم، به تغییر رفتار اسیران در هنگام «آمار» (حضور و غیاب توسط نگهبانان عراقی) اشاره میکند:
در ماههای اول اسارت (نشانه ترس)، اسیران به فرمان سربازعراقی برای پائین آوردن سرهاشان هنگام آمارگیری توجه می کردند. به دلیل پاین آوردن سرها، سکوت مطلق حاکم می شد و در اجرای فرمان نگهبانان با عجله بلند میشدند.
اما با گذشت زمان و توجه به عنایات خداوندی (نشانه امنیت و مقاومت): اسیران سرها را بالا گرفته، با تندی به دستورات غیرمنطقی پاسخ میدهند و با آرامش برمیخیزند یا حتی بعضی مواقع از بلند شدن خودداری میکنند.
حاج آقا ابوترابی تأکید میکند که هر عمل مقاومتآمیزی که از روی اراده و برای حفظ کرامت انجام میشود، در حقیقت ادای شکر نعمت امنیت است. همچنانکه, ترسیدن و تسلیم شدن در چنین موقعیتی، میتواند مصداق ناشکری باشد و قرآن کریم بر این موضوع تأکید دارد:
«وَ لَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْكُرُونَ» (اما بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند).
۳. فلسفه شکرگزاری: شکر به اندازه وسع
ایشان به یک پرسش بنیادی پاسخ میدهد:
چگونه میتوان شکر نعمتهای بیپایان خداوند را به جا آورد، در حالی که هیچ بندهای حتی انبیا، یارای ادای کامل آن را ندارند؟
پاسخ: معیار شکرگزاری در مکتب الهی، وسع و توانایی هر فرد است. وقتی خداوند در قرآن پیامبرانی مانند نوح و ابراهیم را شاکر میخواند، به این معنا نیست که آنان شکر کاملی ادا کردهاند، بلکه به این معناست که آنان نهایت تلاش خود را به کار بستند و در این راه قصور نورزیدند. خداوند نیز مطابق آیه
«لَا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییاش تکلیف نمیکند)
شکر بندگان را بر اساس همان وسع و توانایی میپذیرد و این پذیرش خود احسانی مضاعف از سوی اوست.
۴. تمثیل روشنگرانه: کارگر و صاحب خانه
حاج آقا ابوترابی برای تفهیم این مفهوم از یک تمثیل استفاده میکند:
کارگری را در نظر بگیرید که موظف است حیاط بسیار بزرگی را در پنج ساعت جارو کند و آب بپاشد تا ۵۰ تومان اجرت بگیرد. او با تمام سعی خود کار میکند، اما در زمان مقرر فقط بخش کوچکی از کار را انجام داده است. با این حال، صاحب خانه که شاهد تلاش او بوده، نه تنها کل اجرت را میپردازد، بلکه از او تشکر نیز میکند، زیرا کارگر به اندازه وسع خود کوشیده است.
این تمثیل نشان میدهد که ما باید «وسع خود را در معرض فروش بگذاریم» و نهایت تلاشمان را بکنیم. هرگونه کوتاهی و قصور از ارزش این «متاع» میکاهد، اما اگر با تمام توان کوشش کنیم، خداوند به لطف و کرم خود این شکر ناقص را میپذیرد.
نتیجهگیری و اهمیت در تابآوری
از دیدگاه سید آزادگان، شکرگزاری فعال (یعنی انجام وظایف و مقاومت در برابر ظلم به پاس نعمتهای خدا) باعث میشود اسیر:
1.احساس کند تحت حمایت خداوند است و این احساس، امنیت درونی و آرامش ایجاد میکند.
2.شرایط سخت را نه به عنوان عقوبت، بلکه به عنوان عرصهای برای ادای شکر و رشد معنوی ببیند.
3. با روحیهای قویتر و تابآوری بالاتر در برابر فشارهای دشمن بایستد.
4. از دام یأس و ناامیدی که از عوامل شکست در اسارت است، رهایی یابد.
این نگاه عمیق معنوی، سید ابوترابی را به عنوان یک رهبر روحی و معلم اخلاق در اسارتگاه مطرح کرد که با تبدیل شکرگزاری به یک استراتژی مقاومت، به تابآوری اسیران کمک شایانی نمود.[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ رحمانیان، عبدالمجید (1390). منشور پاکی و خدمتگزاری، تهران: پیام آزادگان،
عبدالمجید رحمانیان